داستان زندگی شهدا

#مدرسه
Канал
Логотип телеграм канала داستان زندگی شهدا
@zendegishahidПродвигать
138
подписчиков
31,4 тыс.
фото
11 тыс.
видео
2,56 тыс.
ссылок
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست مقام معظم رهبرے❤️ به امیدِ روزی که بگویند؛خـادِمٌ الشٌـهدا به شــهدا پیوست تبادل و تبلیغ نداریم🚫 لینک ما درایتا👇 http://eitta.com/@zendegishahid
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#افغانستان
#خون_ریخته_شده
#مردم_افغانستان
#مدرسه_خونین
وطن_خونین

♦️انا لله و انا الیه راجعون♦️
باز دستان الوده به خون استکبار
گریبان ملت افغانستان را گرفت
و بازهم خاطرات تلخ ادوار گذشته را زنده ساخت
روزی باید مستکبرینی که مسبب این جنایات در افغانستان هستند پاسخگو باشند
#رمضان_الکریم

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃

@zendegishahid
@zendegishahid
بیشتر وقت‌ها #دیر می‌رسید.
معلمش شاکی شده بود.
مادرش را خواستند، او هم خبر نداشت!
قرار شد پاپی‌اش شوند.

دیدند موقع #اذان که می‌شود، به دو می‌رود #مسجد محمودیه!
اذان را می‌گوید،
نمازش را به #جماعت می‌خواند
و بعد هم دست‌هایش را بلند می‌کند و برای معلم‌ها و ... #دعا می‌کند
و باز به ‌دو بر می‌گردد #مدرسه!
بیشتر اوقات هم از #دیوار می‌پرید توی حیاط مدرسه!

فردا معلمش سرِ صف، جلوی همه دست حسن را گرفت و گفت:
خدایا به حق این خوبان، ما رو هم خوب کن....

📚 یادگاران

@zendegishahid
#شهید_حسن_طهرانی مقدم

@zendegishahid
بیشتر وقت‌ها #دیر می‌رسید.
معلمش شاکی شده بود.
مادرش را خواستند، او هم خبر نداشت!
قرار شد پاپی‌اش شوند.

دیدند موقع #اذان که می‌شود، به دو می‌رود #مسجد محمودیه!
اذان را می‌گوید،
نمازش را به #جماعت می‌خواند
و بعد هم دست‌هایش را بلند می‌کند و برای معلم‌ها و ... #دعا می‌کند
و باز به ‌دو بر می‌گردد #مدرسه!
بیشتر اوقات هم از #دیوار می‌پرید توی حیاط مدرسه!

فردا معلمش سرِ صف، جلوی همه دست حسن را گرفت و گفت:
خدایا به حق این خوبان، ما رو هم خوب کن....

📚 یادگاران



#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
به ما بپیوندید↙️↙️↙️
@zendegishahid
@zendegishahid
🌹🌹🌹🌹🌹
‍ ‍ اولین عید بعد از ازدواجمان که #لبنانی ها رسم دارند و دور هم جمع می شوند‌، مصطفی در #موسسه ماند!
نیامد خانه پدرم!

آن شب از او پرسیدم:
دوست دارم بدانم چرا نیامدی؟

مصطفی گفت:
الان #عید است!
خیلی از بچه ها رفته اند پیش #خانواده هاشان.
اینها که رفته اند،
وقتی برگردند،
برای این دویست سیصد نفری که در #مدرسه ماندند، تعریف می کنند که چنین و چنان!

من باید بمانم با این بچه ها #ناهار بخورم،
#سرگرم شان کنم،
که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند!

گفتم:
خب چرا #مامان غذا فرستاد نخوردی؟
نان و پنیر و چای خوردی؟

گفت:
این غذای مدرسه نیست!

گفتم:
شما دیر آمدید.
بچه ها نمی دیدند شما چی خورده اید.

اشکش جاری شد و گفت:
#خدا که می بیند...

🌺 #شهید_مصطفی_چمران
📚 نیمه پنهان ماه

به ما بپیوندید↙️↙️↙️
@zendegishahid