زن و جامعه (زن کارگر)

#_نگاهی
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
نویسنده در جست‌وجوی ریشه‌ها و بنیان‌های باورهای زن‌ستیزی تا اعماق تاریخ به‌عقب می‌رود. به زمانی که زادوزیست و سرنوشت انسان‌ها با افسانه‌ها و اساطیر درهم‌بافته بود. به‌عبارت بهتر درک و دریافت آدمی از جهان پیرامونی با باورهای اساطیری درآمیخته بود و رازها و معماهای هستی بدون وجود اسطوره‌ها ناگشودنی بود.
____
👈متن کامل
به‌مناسبت دومین سالگرد آغاز جنبش «زن زندگی آزادی»
____
جنبش «زن زندگی آزادی» نه صرفاً خواستار نگاهی غیر جنسیت‌زده به بدن زنان که مهم‌تر از آن طالب مالکیت زنان بر بدن خود، حق زیست روزمره و حق بر امر معمولی است. دال مرکزی گفتمان زنانه‌ی جنبش «زن زندگی آزادی» تأکیدی بر همین است.
____
👈متن کامل
پسر مامان شریفه
شریفه در حدیث دیگران- شماره
۵

نمیدونم دقیقا چند سال پیش بود که آیدین برای من پیام دوستی فرستاد. توی گوشیم اسمش را آیدین فتحی جونم ذخیره کردم. برای هم استیکر های بامزه فرستادیم. آیدین هم استیکری که تصویری از خودش بود و خودش درستش کرده بود برای من فرستاد. خلاصه گپ زدیم و باهم رفیق شدیم.
او حالا پسر بزرگی شده و متاسفانه من هنوز از نزدیک ندیدمش.
یک روز دیدم آیدین پیام داده:
"میخوام کاندیدای شورای مدرسه بشم؛ دارم تراکت تبلیغاتی درست میکنم؛ به نظر شما چی بنویسم که بچه‌ها به من رای بدند؟ آخه مامانم برام تعریف کرده و گفته که شما معلم بودید. مامانم گفته که شما معلم خوبی بودید و با بچه ها دوست بودید و میدونید بچه ها چی میخوان و چی باعث میشه بخوان به من رای بدند"

کلی با خودم فکر کردم چی بنویسم اما از اونجا که سال‌ها از معلمی و بچه ها دور بودم و زمانه عوض شده، نمیدونستم پاسخ ایدین را باید چی بدهم.
زنگ زدم به شریفه و موضوع را بهش گفتم. شروع کردیم با هم تبادل نظر که چی بنویسم برای آیدین.
میخواستم شریفه بهم تقلب برسونه. جزییات صحبتهامون یادم نیست اما خاطرم هست که چقدر پیشنهادات با مزه دادیم و با هم غش غش خندیدیم.
پیشنهادات ما برای تراکت تبلیغاتی آیدین اینها بود:
زمین بازی، وسایل ورزشی، گردش ورزشی مثل دیدن بازی فوتبال، گردش علمی و تفریحی، دیدن و بررسی فیلم، خواندن و بررسی کتاب آموزش کوهنوردی و ...

در نهایت تراکت تبلیغاتی آیدین با کمک مامان شریفه آماده شد.
نگاه شریفه در این تراکت تبلیغاتی که به آیدین پیشنهاد کرده بود کاملا واضح و مشخصه. نگاهی به خلاقیت، شادی، تفریح و علم آموزی. حالا همین شریفه را به جریانات مسلحانه مرتبط کرده و برایش حکم اعدام صادر کرده اند. فقط با یک نگاه به این تراکت می توان نوع نگاه شریفه به مدرسه و آموزش شهروند سالم را دید و مضحک است که این باور ها به مثابه مبارزه مسلحانه قلمداد می شوند!
و آیدین عزیز ما هنوز از حکم مادرش،بی خبره

خاطره ای از یکی از اقوام شریفه
انتشار: کمپین دفاع از شریفه محمدی
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
7 september 2024
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
🖍روایت مریم یحیوی از زمان ابلاغ حکم اعدام پخشان عزیزی

بند زنان اوین، سه‌شنبه دوم مرداد ۱۴۰۳، ساعت حوالی هشت شب. بیشتر بچه‌های بند با گرایش‌های سیاسی و عقیدتی مختلف در هواخوری جمع شدند. در چهره‌ها خشم، بهت و نگرانی‌ست. عده‌ای با هم صحبت می‌کنند و عده‌ای به نقطه‌ای محو خیره شدند. صدای فندک می‌آید و سیگارهایی که روشن و خاموش می‌شوند. پخشان در انتهای هواخوری با چند نفر مشغول صحبت است. زمانی نمی‌گذرد که به جمع ما می‌پیوندد. بچه‌ها دور او حلقه می‌زنند. با لبخند نگاهی به بچه‌ها می‌اندازد. محکم و مصمم می‌گوید: «خانواه‌ام که هیچ ربطی به قضیه نداشتند یک سال حکم گرفتند. در این مدت فشار روانی و امنیتی زیادی را تحمل کردند. حالا کمی نگرانی‌ام برای آنها کمتر شد اما بی‌جهت محکوم شدند.»
عده ای روی زمین دور پخشان نشسته‌اند. هر کس برای دلگرمی چیزی می‌گوید تا همراهی و اعتراض خود را نشان بدهد. هم‌بندی‌ها روایت‌هایی از آنچه دیده و تجربه کرده بودند می‌گویند. از دهه‌ی شصت و تابستان ۶۷ می‌گویند و از شیرین علم‌هولی زندانی سیاسی کُرد که ایستادگی‌اش مثال زدنی‌ست. شیرین که در ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه چهار زندانی سیاسی دیگر اعدام شد و شکنجه‌های سختی را تحمل کرد. از زینب جلالیان می‌گویند که دو سال زیر حکم اعدام بود و حکمش به حبس ابد شکسته شد و حالا هفدهمین سال حبس را در تبعید، در سخت‌ترین شرایط و بدون مرخصی حتا برای درمان سپری می‌کند. مرور روایت‌ها گویای یک چیز است. جمهوری اسلامی طی چهل و شش سال گذشته با یک روش دگراندیشان و مخالفان خود را حذف کرده است. همواره با انفرادی و شکنجه و اعتراف‌گیری تحت شدیدترین بازجویی‌ها، با اتهام‌زنی و پرونده‌سازی، تحقیر و توهین و تهدید و فشار بر خانواده و دادگاه‌های نمایشی و احکام طولانی و تبعید و اعدام. تغییری در ماهیت و عملکردش نداشته. فشارها بسته به مسائل سیاسی و اجتماعیِ داخل و خارج از کشور شدت و ضعف می‌گیرد. فشارهایی که بر فعالین کُرد، بلوچ و عرب به مراتب بیشتر بوده است.
#نه_به_اعدام
#مریم_یحیوی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
گزارش شماره‌ی هشت از دهمین کنگره‌ی جهانی سازمان آموزش بین‌الملل؛ تلاشی جهانی برای تغییر: معلمان و کارکنان پشتیبانی آموزشی تغییر ستون‌های پایدار در بحران، قلب تپنده‌ی سیستم‌های آموزشی و پیشگامان تغییر

✍️ شیوا عاملی‌راد؛ نماینده‌ی روابط بین‌الملل شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران

رفاه معلمان برای تضمین کیفیت آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است، اما در سطح جهانی با چالش‌های عمده‌ای مواجه است. این چالش‌ها در دهمین کنگره جهانی آموزش بین‌المللی که در بونئس آیرس آرژانتین برگزار شد، مورد بررسی قرار گرفت.

گزارشی که در این بخش از کنگره ارائه شد، به بررسی تجربیات بیش از ۲۶۰۰۰ معلم، مدیر مدرسه و پرسنل پشتیبانی آموزشی از ۱۱ کشور مختلف پرداخته بود و 💬

پیام تصویری آمینه جی محمد؛ معاون دبیرکل سازمان ملل برای کنگره جهانی آموزش بین‌الملل


در ادامه‌ی این بخش نمایندگان شرکت کننده به بررسی اقدامات ممکن در حمایت از مدارس دولتی، کارکنان آموزشی، حمایت از مطالبات و برنامه‌های بهبود شرایط تدریس و یادگیری به بحث نشستند و 💬

#شیوا_عاملی‌راد، با ارائه توضیحاتی مختصر درباره وضعیت آموزش و پرورش در ایران، ساختار نظام آموزشی کشور را به طور اجمالی شرح داد. ساختار آموزشی ایران دارای ویژگی‌های خاصی است که تأثیرات عمیقی بر کیفیت و عدالت آموزشی دارد. وی تاکید کرد که نظام آموزشی ایران به شدت متمرکز است و تمامی قوانین، بخشنامه‌ها و محتوای آموزشی بدون توجه به وضعیت‌های جغرافیایی، فرهنگی و ملی متفاوت طراحی می‌شود. این نظام با نادیده گرفتن منافع ذی‌نفعان اصلی یعنی معلمان و دانش‌آموزان، بر اساس ایدئولوژی طبقه حاکم و نگاهی سودمحور تنظیم شده است. به همین دلیل، کسانی که در مناطق حاشیه‌ای و محروم زندگی می‌کنند یا زبان اول آن‌ها غیرفارسی است، با تبعیض مضاعف روبرو هستند. این نظام غیرمشارکتی 💬

در این جلسه، عاملی‌راد مجدداً به نقد ساختار آموزشی پرداخت و بر تأثیرات منفی آن تأکید کرد. ایشان بیان کرد که نهادهای آموزشی نتوانسته‌اند به‌طور مؤثر به مشکلات اجتماعی رسیدگی کنند و این ناکارآمدی به افزایش معضلات و آسیب‌های اجتماعی منجر شده است. به‌ویژه، مسأله کودکان کار را یکی از چالش‌های اساسی دانست که نیازمند توجه و اقدامات جدی 💬 
عاملی‌راد همچنین به این نکته اشاره کرد که حکومت با تبلیغ این‌که پدیده کودک‌کاری ناشی از فعالیت‌های مافیایی است که از کار کودکان بهره‌برداری می‌کنند، از پذیرش مسئولیت‌های خود در این زمینه اجتناب می‌کند. علاوه بر این، کودکان مهاجر به‌ویژه افغانستانی‌ها، از حداقل حمایت‌های قانونی و اجتماعی برخوردار نیستند، با اینکه ایران کنوانسیون حقوق کودک را امضا نموده، در عمل نسبت به حقوق کودکان ایرانی و مهاجر به وظایف خود عمل نمی‌کند.

عاملی‌راد با تاکید بر ساختار شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، گفت که این شورا از ۲۵ تشکل صنفی معلمان از سراسر کشور تشکیل شده است و با وجود تنگناهای مختلف، به ویژه در شرایط استبدادی، توانسته است تشکیلات خود را حفظ و تقویت کند. هدف اصلی شورا، ایجاد بستر تعامل بین تشکل‌های صنفی مستقل برای دفاع از حقوق معلمان و دانش‌آموزان و بهبود وضعیت 💬 در شرایطی که معلمان با چالش‌های متعددی روبه‌رو هستند، از جمله وجود معلمان زندانی، اخراجی و سایر اشکال سرکوب، نشان‌دهنده‌ی عدم تسلیم و مقاومت پایدار جامعه معلمان و جنبش ماست. علیرغم این موانع، فعالین صنفی معلمان در سراسر ایران با چشم‌انداز روشن نسبت به آینده جنبش معلمان و رفاه کودکان، به تلاش‌های خود ادامه می‌دهند و از ناامیدی دوری می‌کنند. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران با امید به برگزاری مجمع عمومی در سال جاری، در تلاش است تا روح تازه‌ای به شورا و به تبع آن به کالبد جنبش معلمان دمیده شود. این اقدام می‌تواند به تقویت و گسترش جنبش معلمان کمک کرده و بر قوت و انسجام آن بیفزاید.

عاملی‌راد، در پایان سخنان خود، تأکید کرد که فعالین بین‌المللی باید با به چالش کشاندن سیاست‌های دولت‌ها، به طور مشترک برای تحقق خواسته‌های خود تلاش کنند. او بر این نکته تأکید کرد که موفقیت و قدرت ما با اتحاد و همکاری نزدیک فعالین معلمان در سراسر دنیا میسر خواهد بود.

گزارش کامل را در این لینک بخوانید


شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
@kashowranews
بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در حمایت از مطالبات پرستاران

پرستاران ایران طی روزهای گذشته در اعتراض به وضعیت معیشتی و شغلی خود دست به اعتصاب و اعتراض زده‌اند. این اعتراضات که از شیراز آغاز شد و به سراسر کشور گسترش یافت، نشان از آن دارد که این قشر زحمتکش از تبعیض به ستوه آمده و اراده کرده‌اند حق خود را با توسل به حرکت جمعی از حاکمیت بگیرند.
آنها به عدم تحقق مطالبات و وعده‌های محقق نشده، معترض و خواهان امنیت شغلی هستند. پرستاران از اضافه‌کاری اجباری که موجب فرسودگی شغلی گشته ،به تنگ آمده‌اند. آنها خواهان تبدیل وضعیت استخدامی خود هستند. بی‌ثباتی شغلی و بیگاری تحمیل شده، آسیب‌های فراوانی را متوجه آنان کرده‌است.

ریشه‌ی این مشکلات و بحران در ساختار نظام بهداشت‌ و درمان در سیاست‌های کلان حاکمیت در عرصه اقتصادی مبنی بر کالایی‌سازی گسترده در عرصه‌های اجتماعی به ویژه در حوزه بهداشت و آموزش است. رویکردی به غایت سودمحور که به دنبال نیروی کار ارزان است.

در این رویکرد، به جای پاسخ دادن به مطالبات اقشار مختلف، حاکمیت می‌کوشد با مشت آهنین، معترضان به وضعیت موجود را منکوب و سرکوب نماید. در همین راستا شاهدیم که  نهادهای سرکوبگر برآنند به اشکال مختلف پرستاران را از ادامه مطالبه‌گری و تجمع و اعتصاب منصرف نماید. به عنوان مثال حراست بیمارستان‌ها در همسویی با نهادهای امنیتی دست به پرونده‌سازی زده، در برخی بیمارستان‌ها اختلال در روند کار بیمارستان را به گردن پرستاران می‌انداخته و با تهدید و ارعاب می‌کوشد آنان را از پیگیری مطالبات منصرف نماید.

با نگاهی به مطالبات، شیوه اعتراض و ریشه‌های معضلات در نظام سلامت، می‌توان تشابه آنها را در نظام آموزشی مشاهده نمود. عدم پرداخت حقوق و دستمزد بالای خط فقر تنها مشکل پرستاران نیست، بلکه کارگران و معلمان و بازنشستگان نیز خواهان دستمزد عادلانه هستند. مطالبه امنیت شغلی و تلاش برای تبدیل وضعیت استخدام امروز از بیمارستان تا کارخانه‌های پتروشیمی در جریان است. پرستاران همان چیزی را می‌خواهند که معلمان خریدخدمت و کارگران پروژه‌‌های نفت و گاز می‌خواهند. استفاده از ابزار تجمع و اعتصاب حقی است که کارگر و معلم و پرستار آن را فریاد می‌زنند و این همه نشان می‌دهد  تمام زحمت‌کشان و کارگران در عرصه‌های مختلف با این مشکلات روبرو بوده و مطالبات مشابهی در حوزه تولیدی و خدماتی خود دارند. به عبارت دیگر امروز پرستاران، معلمان، بازنشستگان و تمام کارگران و زحمت‌کشان با یکدیگر هم‌سرنوشت هستند. از همین رو شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران از مطالبات پرستاران و اعتراضات آنان حمایت کرده و هر نوع برخورد امنیتی و انتظامی با پرستاران را محکوم می‌کند.

ما در شورای هماهنگی باور عمیق داریم مسیر تغییر و تحول بنیادین که تامین کننده حقوق اکثریت جامعه است در گرو تشکل‌یابی مستقل می‌باشد. امیدواریم پرستاران عزیز با اتحاد و حرکت جمعی بتوانند به مطالبات خود دست پیدا کرده و با ایجاد و گسترش تشکل‌های مستقل، بیش از گذشته در مسیر خود پویا بمانند.
آنچه ما فرهنگیان ایران را با شما پرستاران وطن همراه می‌کند، دردیست مشترک، که تدبیری برای درمان آن از سوی مسئولان این دیار مشاهده نمی‌شود.
ما را که همدردیم، همراه خود بدانید.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
سی‌ام مردادماه ۱۴۰۳


🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
نگاهی به نوشته سپیده ابطحی که در یادداشتی گفته است: ”به جای شریفه محمدی و پخشان عزیزی ،جان من را بگیرید و یک گور سوم هم برای من بکنید.“

سپیده ابطحی مستند ساز و تدوینگر در واکنش  به حکم اعدام شریفه محمدی و پخشان عزیزی نوشته است: “به نام حق
سوگندنامه
و اما تکلیف این است که اگر دست بیگانه و ناپاکتان به خویشانمان شریفه و پخشان نزدیکتر شود؛ بدانید باید برای من؛ سپیده ابطحی زن شهروند و مستندساز ساکن ایران هم یک گور روی همان زمین گرد سرد و بیرحم بکنید.
دست از سر مردم ایران بردارید؛ زیر از این حد از بیداد و ستمگری به ستوه آمده ایم پای لعنتیان را از روی گلوی ملت شریف ایران بردارید. دست بی وطنتان را پس بکشید که سال هاست صبرمان
سرآمده و با اینکه جان شیرین است اما به جایشان جان من را بگیرید و یا یک گور سوم هم برای من بکنید چرا که ما ملتی صبور و عاشق تر از همیشه ایم و امروز بیش از هر زمان تشنه حق گویی برابری و صلح هستیم؛ چرا که امروز از همیشه رهاتریم و از شعله ی پاک آتش امید در دلهایمان نگهداری میکنیم.
در کنار هم ایستاده ایم.”

این یادداشت وسوگند نامه ی سپیده ابطحی ،اشک را از چشمانم سرازیر می کند ولی اراده ام را راسختر می کند که هم پیمان با او و دیگر پاسبانان انسان و انسانیت به راهی که در پیش گرفته ایم برای آزادی شریفه و شریفه ها و تا لغو حکم قرون وسطایی و ضد بشری اعدام ادامه بدهیم.
این نوشته مرا یاد نوشته فرهاد میثمی انداخت که در اولین روزهای خبر حکم شریفه نوشته بود:
“اگر خواستید شریفه را اعدام کنید دوتا قبر بکنید”
همچنین صدای راسخ  مادر تمام ایران مادر گوهر عشقی که گفته بود: اگر خواستید دخترم شریفه را اعدام کنید مرا هم با او اعدام کنید.

مردم ایران تشنه ی  برابری و صلح هستند ولی در برابر این همه ستمگری‌ و بی عدالتی به ستوه آمده اند و هر اشتباه دیوان عالی جرقه ای ست بر این آتش زیر خاکستر.

یکی از یاران کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۷مرداد ۱۴۰۳

منبع یادداشت سپیده ابطحی: فضای مجازی
نشر یادداشت بر نوشته سپیده ابطحی:
کمپین دفاع از شریفه محمدی

17 August 2024
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
نگاهی به گزارش جاوید رحمان درباره‌ی قتل‌عام دهه ۱۳۶۰

شاهین نصیری − در ژوئن ۲۰۲۲، گروه پژوهشی راست‌یاد از یک آرشیو تحقیقی رونمایی کرد که هزاران سند را درباره‌ی ابعاد و ماهیت این قتل‌عام در دسترس عموم قرار می‌داد. این گروه نتایج بررسی‌های خود را به گزارشگر ویژه سازمان ملل ارائه کرد.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/830012/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/830012/
نگاهی_به_برخی_شاخص_های_تحصیلی_در_استان_سیستان_و_بلوچستان.pdf
289.9 KB
🔴 نگاهی به برخی شاخص‌های تحصیلی در استان سیستان و بلوچستان

جعفر_ابراهیمی /معلم


در ایران وضعیت برخورداری از ثروت در بین مرکز و پیرامون رابطه معناداری وجود دارد اگرچه منابع تولید ثروت لزوماً در مناطق مرکزی کشور متمرکز نیست اما مناطق و استان‌های پیرامونی در یک نابرابری آشکار در تمام شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، رفاه و سلامت در وضعیت بدتری قرار دارند در این میان استان سیستان و بلوچستان در بسیاری از شاخص‌های فوق در بدترین شرایط است. در این یادداشت ابتدا وضعیت استان سیستان و بلوچستان را از منظر برخی شاخص‌های اقتصادی و نرخ محرومیت بررسی می‌کنم سپس نشان می‌دهم این وضعیت چه تأثیراتی در حوزه آموزش عمومی در این استان به دنبال داشته است.

منبع : شماره اول گاهنامه فراسوی کندوکاو


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گذر از اقلیت به اکثریت

محمد حبیبی

گذر از اقلیت به اکثریت

۱.یازده سال از آن روزی که این متن را در فیسبوک نوشتم می گذرد.حس تلخی بود.سخت تر  اینکه چشم اندازی نبود.جماعتی دلبسته امیدی بودند که به کذب بودنش باور داشتم .چاره ای نبود.این حس تنهایی را گره زدم به کار جمعی.با بدبینی مطلق .اما رفته  رفته کورسوی امیدی هم هویدا شد.سالها گذشت و بی آنکه بدانم ، کنش‌گری ام شد  همه معنای زندگی ام .
حالا که به عقب برمی گردم ، سالهای  سختی بود.برای همه مان  .چه آنها که در اقلیت به نظاره نشسته بودند و چه آنها که در اکثریت ، به امید کاذبی دل بسته بودند .
برای من خلاصه شد در کار صنفی ، خلاصه شد در بازداشت و زندان و تحقیر و اخراج .
دیگرانی روزگار سخت تری را گذراندند.انها که جگر گوشه هایشان را راهی گورستان کردند.
برخی دیگر  همه زندگیشان  را گذاشتند و روانه غربت شدند.برای همه ما چیزهایی از دست رفت که برگشت ناپذیر است .هر کس به گونه ای .
حالا دیگر ، این اقلیت به اکثریت مطلق تبدیل شده است ، اما من همچنان بد بینم.

۲.وقتی می گویم اکثریت مطلق، مجموع کسانی را می گویم که کنش شان معطوف به رویای آزادی و عدالت و دمکراسی است .حتی آنها که با چنین سودایی ، قرار است در این نمایش حکومتی شرکت کنند.
تجربه همنشینی های مختلف در زندان به من آموخت که کسانی، می توانند رویای مشترکی با من داشته باشند ، اما راه متفاوتی را برگزینند.به من یاد داد که که حساب آنها را از آن سیاست بازان منفعت طلب ( اصلاح طلبان حکومتی ) جداکنم .
همچنان باور دارم که مسیر غلطی را برگزیده اند ، اما امروز دیگر نگاهم همچون گذشته نیست .نگاهی نه از سر جدایی که سرشار از همدلی .اما همچنان بد بینم .

۳.من یادگرفته ام که در این سرزمین ، امید نیازمند حس عمیق بدبینی است .خوب می دانم که اینجا ، هر تغییری برگشت پذیر است مگر به مراقبت دائمی .
و نیک می دانم که دل بستن به اکثریتی منفرد ، سرابی تو خالی است .اما همچنان کور سوی امیدی دارم .

۴.اینکه رویا فروشی سیاست بازان  منفعت طلب شکست می خورد، امیدوار کننده است.
اینکه بازی بد و بدتر دیگر رونقی ندارد ، امیدوار کننده است .اینکه مردمانی حتی با سکوت شان ، نه بزرگی می گویند امیدوار کننده است .
اما بزرگ ترین امیدها ، خیلی زود جای خود را به نا امیدی می دهد ، اگر رنگ کار جمعی به خود نگیرد.و چنین رنگی نیازمند همبستگی است .
همبستگی میان همه آنها که رویای مشترک دارند ، اما مسیری متفاوت را می پیمایند.گام اول برای مراقبت از این امید جمعی پذیرش این تفاوت ها است .حالا دیگر ما اکثریتیم ، و من همچنان بد بینم ،اما امیدوار.

کانال صنفی معلمان ایران
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
بیانیه کوتاه و تحلیلی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳


چند روز به انتخابات مانده است و فضای اجتماعی نشان از بی رغبتی مردم نسبت به حضور در انتخابات حکومتی دارد. این وضعیت ریشه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی دارد که مجال پرداختن آن در اینجا نیست. ولی کافیست که نگاهی به قیام‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بیندازیم که در آن مردم و خصوصا زنان، جوانان، کودکان و فعالان حوزه‌های مختلف مورد تهدید، ضرب و شتم، تیر مستقیم، زندان و…. قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد. فراتر از این، نگاهی به مناظره‌های انتخاباتی، حاکی از این واقعیت‌اند که هیچ‌کدام از نامزدها هیچ برنامه‌ای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلی‌گویی می‌کنند. به عنوان نمونه در بخش آموزش و پرورش هیچ برنامه‌ای ارایه نمی‌شود.

تشکل‌های سیاسی وابسته که اسم فرهنگیان را یدک می‌کشند برای گرم کردن تنور انتخابات از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کنند. تشکل‌های وابسته به #اصلاح‌طلبان تنها بخش کوچکی از  مطالبات معلمان را به اسم کاندیدای خود جا می‌زنند و هنوز به قدرت نرسیده، از «نظام معلمی» نام می‌برند که خود طلیعه تشکیل تشکل‌های حکومتی و سرکوب تشکل‌های صنفی مستقل است و به مطالبات واقعی معلمان نمی‌پردازند. تشکل‌های سیاسی وابسته به #اصولگرایان هم با بی‌اخلاقی نام و لوگوی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران را جعل می‌کنند تا از آن سواستفاده نمایند و مسئولیت خود در به وجود آمدن شرایط بد موجود را نمی‌پذیرند.

مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنین‌انداز شده است از این قرارند:
اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالایی شدن آموزش، مطالبه تشکل‌یابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادی‌های اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارامد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار می‌شوند. این مطالبات نه در مناظره‌های اخیر نامزدهای ریاست‌جمهوری مطرح شده‌اند و نه مورد اهتمام دولت‌های پیشین اصولگرا و اصلاح‌طلب بوده‌ است. ضمن این که نامزدهای انتخابات اخیر در دهه‌های گذشته نیز در مناصب بالای تصمیم‌گیری بوده‌ و بخش مهمی از مشکلات و مسایل مردم و معلمان متوجه برنامه‌ها و سیاست‌های آنهاست.

با این تفاسیر انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکل‌یابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد. ما سواستفاده از مطالبات صنفی برای گرم کردن تنور انتخابات و توهین به شعور فرهنگیان بازنشسته و شاغل و همچنین جعل و سواستفاده از نام شورای هماهنگی برای مقاصد انتخاباتی از سوی جناح‌های سیاسی را به شدت محکوم می‌کنیم.

بیانیه‌ها و مواضع شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران تنها از طریق کانال رسمی این تشکل منتشر می‌گردد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

@zan_j
رای بی رای
اجبار‌ی‌شدن حجاب در تیر 59 و مقاومت زنان
«زنان زحمت‌کش‌اند/ زحمت‌کشان آزادند»


پس از تظاهرات گسترده زنان در اسفند ۵۷ در اعتراض به اجباری شدن حجاب، مقامات سیاسی مستقر از پافشاری بر اجرایی شدن این ایده عقب‌نشینی کردند. بسیاری معتقدند این پسروی به دلیل رفراندوم پیش‌رو و بالا بردن شانس پیروزی تاسیس «جمهوری اسلامی» صورت گرفته است. اما کنار گذاشتن اولویت اجبار حجاب بیش از یک سال و نیم نپایید، و در تیرماه ۵۹ با فشار و سرکوب و حذف، تثبیت و تا سال بعد به شکل قانون تصویب شد. با گذشت چهل‌وسه سال و در روزهای «زن، زندگی، آزادی»، خالی از فایده نیست که با نگاهی به بخش‌هایی از کتاب «حجاب و روشنفکران» و دیگر منابع تاریخی، رخدادهای تیرماه ۵۹ را مرور کنیم.

در تابستان ۱۳۵۹، هنگامی که انقلاب فرهنگی سبب بستن دانشگاه‌ها شده بـود، مـدارس نیـز به خاطر تابستان تعطیل بودند و مطبوعات مستقل و منتقد نیـز بسـته شـده بودنـد و همچنین بسیاری از حقوق و آزادی‌های مشروع زنان طی سال ۵۸ به آرامی و و یکی پس از دیگری نقض شده بود، (همچنین لغو قضاوت زنان و اخـراج زنـان قاضی، لغو لایحه حمایت از خانواده، بسـته‌شـدن راه ورود زنـان بـه پست‌های مدریتی در ادارت و ...)، و نیز زنان معترض بـه حجاب اجباری در آن فضای انقلابی و پُرتنش هر یک به‌نوعی مورد هجوم قرار گرفته و عملا پراکنده و متلاشی شده بودند، سرانجام در فضایی چنین امنیتی، ملتهب و خشـونت‌بار، الزامی‌شدن حجاب و پوشش اسلامی برای همه زنان ساکن ایران –اعم از مسلمان یا غیرمسلمان- رسما اعلام شد.

پیش از ابلاغ رسمی الزامی‌شدنِ حجاب اسلامی بـه زنـان شـاغل در تیر ماه، «دایره مبارزه با منکرات» طی اطلاعیه‌ای رسما به صاحبان اماکن عمومی هشدار داده بود کـه: «از عموم برادران و خواهران تقاضای خاضعانه دارد که از دعوت از زنان آوازه‌خوان و رقاصه در اماکن، پذیرفتن مردان با زنان رفیقه در مراکز عمومی، مسـائل خلاف عفت اسلامی و انسانی در رستوران‌ها و سلف‌سرویس‌ها، الصاق عکس‌های هنرپیشه‌های نیمه عریان و خلاف ادب اسلامی بر تابلوهای سینماها، و چاپ عکس‌های محرک شهوت در مجلات خودداری کرده، از ضربه‌زدن به انقلاب ملت قهرمان ایران بپرهیزند. در غیر این صورت با دو الی سه تذکر به تعطیل این‌گونه امکان اقدام خواهد شد. 

بعدازظهر روز شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹ حدود سه هزار نفر از زنان در مخالفت با اجباری کردن پوشش اسلامی در اطراف دفتر نخست‌وزیری اجتماع کردند و با شعارهای «آزادگی فرهنگ ماست/ خاموش ماندن ننگ ماست»، «حجاب اجباری ملغی باید گردد»، «بیکاری، گرانی با حجاب حل نمی‌شود»، «زنان زحمتکش‌اند، زحمتکشان آزاداند» دست به تظاهرات زدند.

https://harasswatch.com/news/2174/
#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
#مرگ_بر_حاکمیت_تبعیض_نابرابری

@zan_j
#toomajsalehi
🔴 کودکانِ قربانیِ هوتک‌ها؛ نام‌‌هایشان را به خاطر بسپار

هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتک‌ها می‌شوند. نگاهی می‌اندازیم به نام برخی کودکان و جان‌های از‌دست‌رفته‌شان در حالی که برای بازی‌کردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتک‌ها کشیده شدند. کودکی را در یکی از روستاهای دشتیاری یا نیک‌شهر در نظر بگیرید،‌ جایی که هزارها بی‌شناسنامه وجود دارند و خدمات بهداشتی اندک است و فقر فراوان و خدمات اولیه مثل آب و گاز و برق یک استثناء مهم. عماد یا عایشه،‌ ۵ ساله، ۶ ساله، ۸ ساله،‌ برای برداشتن آب به کنار هوتک‌ای می‌رود و داخل آن می‌افتد و جان می‌دهد. چه بسا شناسنامه هم نداشتند و وجود‌شان از سوی دولت به حساب نمی‌آمد و مرگ‌شان هم در آمارهای دولتی شمرده نخواهد شد.

از همه فاجعه‌بارتر آن‌که چنین داستانی تخیل هم نمی‌خواهد، زیرا اتفاقی است همان قدر تکراری که هولناک.

«هوتک یا هوتگ» گودال حفر شده برای ذخیره آب است که بیشتر برای حیوانات حفر می‌شود؛ با این‌حال در سال‌های اخیر با بحران کمبود آب در جنوب سیستان و بلوچستان، اهالی این مناطق از آب هوتک‌ها برای آشامیدن و مصارف خانگی مثل شستن لباس‌‌ها و ... هم استفاده می‌کنند. در بسیاری از روستاها، آب آشامیدنی از هوتک‌ها تامین می‌شود، چاله‌های بزرگی که با آب باران پر می‌شوند و عاری از آلودگی نیستند. اما مشکل هوتک‌ها فراتر از بیماری‌هایی است که بر اثر آشامیدن آبشان بروز می‌کند؛ کودکان بلوچ در نبود امکانات تفریحی و برای فرار از گرما، برای بازی به هوتک‌ها پناه می‌برند و در آب آن‌ها غرق می‌شوند. در بسیاری روستاهای سیستان و بلوچستان، نه فقط شبکه‌ای برای آبرسانی وجود ندارد که همین هوتک‌ها هم حصارکشی و سامان‌دهی و ایمن‌سازی نمی‌شوند.

به گزارش #فعالان_بلوچ، هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتک‌ها می‌شوند. نگاهی می‌اندازیم به نام برخی کودکان و جان‌های از‌دست‌رفته‌شان در بهاری که گذشت، در حالی که برای بازی‌کردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتک‌ها کشیده شدند:

#سلمان_جام‌خانه، کودک ۱۰ ساله بلوچ، ۱۶ اردیبهشت‌ماه، در روستای چُرک در بخش تلنگ از توابع شهرستان قصر قند پس از تعطیل شدن دبستان، در نزدیکی هوتکی در حال بازی بوده که در پی سقوط در آن، بر اثر غرق شدن جان خود را از دست داده است.

#هارون_بلوچ، کودک ۸ ساله بلوچ، ۲۲ اردیبهشت‌ماه ر روستای گلستان از توابع شهرستان دشتیاری در حال بازی در کنار هوتگ بوده که یکی از اسباب‌بازی‌هایش به داخل گودال آب افتاده و او برای بیرون آوردن آن به نزدیکی آب رفته و سقوط کرده و جان باخت.

#کودک_۶_ساله بلوچ، روز جمعه ۲۸ اردیبهشت‌ماه، در هوتکی در شهرستان زرآباد غرق شد و جان باخت.

#عماد_ملازهی، کودک ۹ ساله بلوچ، چهارشنبه ۹ خردادماه برای آب‌تنی به هوتکی در شهرستان سیب و سوران وارد شد و هرگز زنده از آن بیرون نیامد. اهالی روستا با دیدن دمپایی های او کنار هوتک به داخل آب رفته و پیکر بی‌جان او را خارج کردند.

#مبین_بیجارزهی، کودک ۵ ساله بلوچ ساکن کُمب در حوض آب سقوط کرد و جان باخت.

#مولهم_کداخدایی، کودک ۲ ساله در روستای کچ‌نوبندیان در شهرستان دشتیاری با سقوط در هوتک غرق شد و جان باخت.

#عایشه_بمیر، کودک ۵ ساله در روستای خلیج‌آباد از توابع شهرستان کنارک در هوتکی که بر اثر بارندگی ایجاد شده بوده سقوط کرد و جان باخت.


منبع: رادیو زمانه

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار ، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را  از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
نسرین روشن، زندانی دوتابعیتی محبوس در زندان اوین از حق درمان محروم مانده است، وضعیت جسمی‌اش به گونه‌ای است که بر روی راه رفتن او تاثیر گذاشته است.

خانواده نسرین روشن، شهروند ایرانی‌ــ‌بریتانیایی، اعلام کردند که ماموران جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ روز است که او را بازداشت کرده‌اند و در سلول انفرادی در زندان اوین نگهداری می‌کنند.
نسرین روشن که ۶۰ ساله است و در تجمعات  مهسا امینی نیز حضور داشته است، برای دیدن اقوامش به ایران رفته بود که هنگام بازگشت در فرودگاه تهران بازداشت شد.


#نسرین_روشن و سارا تبریزی دختر ۲۰ ساله روز ۲۵ آبان ۱۴۰۲ در فرودگاه تهران بازداشت شدند. سارا فروردین امسال پس از آزادی، حکم حبس و احضار دوباره جان باخت و قربانی قتل حکومتی شد. نسرین هم از ۲۰۰ روز پیش در زندان اوین است و دوران حبس سه‌ساله‌اش را می‌گذراند.❗️

🌹سارا، ۲۰ سال داشت و زندانی سیاسی سابق بود. در حالی که روز چهارم فروردین به وزارت اطلاعات احضار شده بود و یک روز بعد، ۵ فروردین، پیکر بی‌جانش در خانه پیدا شد. 

سارا در هفته‌های پایانی زندگی‌ از سوی ماموران امنیتی زیر فشار روانی سنگین قرار گرفته بود.
پیکر این زندانی سیاسی سابق روز دوشنبه ششم فروردین تشییع و به خاک سپرده شد.

سارا تبریزی روز ۲۵ آبان ۱۴۰۲ در حالی‌ که قصد سفر به انگلیس داشت، همراه یک شهروند دیگر به دست ماموران امنیتی در فرودگاه بین‌المللی «خمینی» تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

سارا سه روز ابتدایی بازداشت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد و پس از آن‌که به دلیل استرس تنهابودن در انفرادی، دچار ضربان قلب بالا و فشارخون بالا شد، ابتدا به بهداری بند ۲۰۹ اوین و پس از آن به سلولی سه نفره در بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شد۔
او پس از حدود ۱۰ روز و با پایان بازجویی‌ها، با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شد.

سارا تبریزی، شهروند ۲۰ ساله، در حالی‌که در روزهای پایانی زندگی از طرف مأموران امنیتی زیر فشار بود، به طرز مشکوکی درگذشت. این گزارش نگاهی می‌اندازد به برخی موارد «مرگ‌‌های مشکوک» معترضان در یک دهه گذشته.
مرگ سارا تبریزی و پرونده «مرگ‌های مشکوک» و خودکشی‌های تحمیلی در جمهوری اسلامی❗️


سارا تبریزی، شهروند ۲۰ ساله، در حالی‌که در روزهای پایانی زندگی از طرف مأموران امنیتی زیر فشار بود، به طرز مشکوکی درگذشت. این گزارش نگاهی می‌اندازد به برخی موارد «مرگ‌‌های مشکوک» معترضان در یک دهه گذشته.

#ژن_ژیان_ئازادی
#علیه_سرکوب_زندان
#جنگ_علیه_زنان
#قیام_علیه_اعدام_وشکنجه
@zan_j
نگاهی مختصر به سالگرد مجمع عمومی و بازگشایی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در ۱۳ خرداد ۱۳۸۴

در سیزده خرداد ۱۳۸۴ پس از حدود یکسال که هیات موسس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام موجودیت عمومی کرده بود، مجمع عمومی به رغم همه فشارهای سازمان یافته دولتی برگزار و سندیکای کارگران شرکت واحد پس از سالیان طولانی بازگشایی شد.

از حدود یکسال پیش از برگزاری مجمع عمومی فشارهای فراوانی نظیر اخراج کارگران، تظاهرات حکومتی سازمان یافته و حمله به ساختمان سندیکا با حضور اعضای خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار شرکت واحد و استان تهران و همکاری حراست و مدیریت شرکت واحد و نیروی انتظامی، حمله شبانه هماهنگ شده افرادی با مواد آتش زا به ساختمان سندیکا و فشار همه جانبه و مداوم پلیسی امنیتی بر کارگران وارد آمد.

در روز برگزاری مجمع عمومی نیز پلیس به هیچ وجه به کارگران اجازه حضور در خیابان اصلی را نمی داد، اما کارگران هوشیارانه در کوچه های فرعی بهم پیوستند و در دسته های بزرگتر از چند سو به خیابان آمدند و در میدان حسن آباد تجمع کردند. گروهی از کارگران نیز با علم اینکه پلیس مانع از برگزاری مجمع عمومی خواهد شد از شب قبل در ساختمان سندیکا حضور داشتند.

نهایتا پلیس و مسئولان ذیربط چاره ای نداشتند و ‌نتوانستند مانع برگزاری موفق مجمع عمومی کارگران گردند و با رای کارگران، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بازگشایی شد.

در نوزدهمین سالگرد مجمع عمومی و بازگشایی سندیکای کارگران شرکت واحد متاسفانه سه تن از اعضای سندیکا، حسن سعیدی، داود رضوی، رضا شهابی، با احکام ظالمانه در زندان هستند و سه تن دیگر از اعضای سندیکا، ناصر محرم‌زاده، حسین کریمی سبزوار و فرحناز شیری، سال‌هاست که اخراج از کار و در شرایط سختی به سر می برند.

ضمن گرامیداشت سالگرد بازگشایی سندیکا، در این مورد مطالب دیگری نیز به اشتراک گذاشته و خواهیم‌ گذاشت.

درود بر کلیه کارگران شرکت واحد و کارگران سراسر کشور

تشکل مستقل کارگری حق مسلم ما کارگران است.

کارگر زندانی آزاد باید گردد!

به امید برقراری کامل عدالت در ایران و‌ جهان.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۴ خرداد ۱۴۰۳

htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
[email protected]
https://t.center/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
نگاهی اجمالی به کار خانگی و کتاب «انقلاب در نقطه صفر»
ترجمه سروناز احمدی
 چه کسی به لکه‌های روی فرش فکر خواهد کرد؟
چگونه میشود بعد از صرف غذا، بدون هیچ مسئولیتی برخاست و رفت و به امور شخصی خود رسید؟ جمع‌کردن لیوان‌ها و بشقاب‌ها، شستن و جابجا‌کردن و به فکر وعده‌ غذایی بعد شدن چه؟ چه‌کسی می‌خواهد پاکیزگی را مراعات کند، چربی‌ها را بشوید و سینک ظرف‌شویی را آنطور که باید، تمیز نگه دارد؟ چگونه می‌توان زنی را تصور کرد که به‌اندازه‌ یک نفر، به‌اندازه‌ خودش، نگران پاکیزگی محیط اطرافش است، کسی را که در طول روز به آماده‌کردن صبحانه و ناهار و شام برای دیگران فکر نمی‌کند؟ چگونه می‌شود کسی به لکه‌ روی فرش، روی کابینت، دسته‌ یخچال، پاشیدگی لباس‌ها فکر نکند؟ بپرسیم.
اگر زنان در سراسر جهان این درگیری‌های ذهنی را نمی‌داشتند چه تغییری در وضعیت عمومی‌شان بوجود می‌آمد؟ چقدر از نیروی فکری‌ خود را ذخیره می‌کردند؟ به چه مسائل مهمی می‌پرداختند؟

سروناز احمدی حقوق کودکان که دارای کارشناس ارشد رشته‌ی مددکاری اجتماعی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است.
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

از بیانیه‌ی فعالان فمینیست تحت عنوان «اعدام هرگز و برای هیچ‌کس»:
نگاهی به خاستگاه طبقاتی قربانیان این حکم در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که سیستم قضایی چگونه بی‌هزینه جان کسانی را نشانه می‌رود که از یک سو، امکان هرگونه مقاومت در برابر خشونت قضایی، از جمله دسترسی به وکیل یا اطلاعات حقوقی از آن‌ها سلب گشته، و از سوی دیگر، فاقد سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ایِ طبقه‌ی فرادست هستند و پیشاپیش تحت خشونت‌های ساختاری چندلایه‌ای بوده‌اند، آن‌ها که حتی نامشان را نمی‌دانیم.
از میان اعدام‌شدگان در طی قیام ژینا، برخی از آن‌ها که می‌شناسیم از کارگران بوده‌اند
#اول_ماه_مه
#روز_جهانی_کارگر
#محسن_شکاری
#مجیدرضا_رهنورد
#محمد_مهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#محمد_قبادلو
#نیکا_شاکرمی
...
@zan_j
میان خورشید های همیشه
زیبائی تو
لنگری ست

خورشیدی که
از سپیده دم همه ستارگان
بی نیازم می کند

نگاهت
شکست ستمگری ست

نگاهی که عریانی روح مرا
از مهر
جامه ئی کرد

بدان سان که کنونم...

#زن_زندگی_آزادی
#صلح_رفاه_آبادی
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همیشه از موسیقی می ترسم ،
چون نمی دانم قرار است مرا به کجا ببرد!
(فرانتس کافکا)
به عقیده‌ی آدورنو موسیقی بیان ناتوانی‌های انسان است، موسیقی بیان شکاف‌ها، تعارض‌ها و تناقض‌های زندگی اجتماعی است، موسیقی بیان از خودبیگانگی، بیان نداشتن‌ها، کمبودها و حسرت‌هاست.
حس غمگین نوستالژیکی که موسیقی در انسان‌ها ایجاد می‌کند به خاطر این است که موسیقی بیان شکاف‌های پرنشده طبقاتی و سرکوب‌های اجتماعی است. موسیقی انسان را در اکثر موارد در مقابل یک امر والا قرار می‌دهد و نه یک امر زیبا. این احساس ترس و حقارت در مقابل امر والاست که عواطف را بر می‌انگیزانند.

زبان ناتوانی‌های انسان (نگاهی به جایگاه موسیقی در افکار تئودور آدورنو)

#هنر
#موسیقی

@zan_j
Ещё