#گزارشجهیزیه ای کهنه برای نوعروس لینک خبر:
http://www.ion.ir//news/511804/من خودم دارم به تو میگویم کار را از خانه کسی خریدهام وگرنه اگر میگفتم نو است که قبول میکردی. این یک تکه رنگ هم کار یک دقیقه است. رنگ و جلا میخورد و عالی میشود. میتوانستم کارش را تمام کنم و بگذارم بهعنوان نو بفروشم. میدانی قیمتش چقدر بود آنوقت؟!»
دختر به نظر مجاب شده است. دوباره لبخند میزند و خودش را در آیینه میز آرایش ورانداز میکند: «یک عکس بگیرم؟» مرد میگوید: «10 تا عکس بگیر، اما بهت بگویم اگر بروی و برگردی ببینی نیست، دیگر تقصیر خودت است.»
دختر به زنی که همراهش است نگاه میکند: «مامان؟» و منتظر جواب مادر میماند. مادر نگاه خریدارانهای به سرویس خواب میاندازد: «آخرش چند؟» مرد میگوید: «همان 2 تومان.» زن خوشش نمیآید: «یک کلام که نمیشود، گران میگویی، تخفیف خوب بده که ببریم. فکر کن دختر خودت است، این هم پدر ندارد، گفتم که برای
جهیزیه است.»
مرد نرم میشود: «300 هم هدیه ما به عروس خانم. به خدا این را بگذاری توی اتاق، ماه میشود، فکر میکنند کم کم 10، 12 میلیون پولش را دادهای.» زن از این تعریف خوشش میآید. آخر سر روی همان یک میلیون و 700 هزار تومان به توافق میرسند و یک تکه
جهیزیه عروس جور میشود.
در نگاه اول کمی عجیب بهنظر میرسد که برای خرید
جهیزیه عروس سراغ کهنهفروشها بروند، اما گشتی در راسته دست دوم فروشیهای خیابان مازندران میدان امام حسین(ع) تهران و صحبت با فروشندهها، چیزی غیر از آنچه را نمایان میکند که به ذهن میرسد.
«فقط همین یک مورد که نبود، زیادند کسانی که میآیند دنبال جنس کارکرده برای
جهیزیه عروس. اسمش دست دو است ولی بعضی لوازمی که به دستمان میرسد در حد نو است و اصلاً نمیشود تشخیص داد.»
این را فروشنده همان سرویس خوابی میگوید که چشم مادر و دختر را گرفته بود: «همین کاری که پیش پای شما بیعانهاش را گرفتم، با اینکه قدیمی بود اما استفاده نشده بود. کارهای اینجوری گاهی به پستمان میخورد. این هم قسمت آن دختر خانم بود. الان بخواهد یک سرویس نو با این کیفیت بخرد باید 8 میلیون تومان هزینه کند. یک باکس تخت الان 3 میلیون تومان است. دیگر هر تکه را جدا جدا میفروشند. مردم از کجا بیاورندبخرند؟!»
میگوید«الان زور مردم نمیرسد. چه کسی خوشش میآید لوازم دست دوم برای
جهیزیه بچهاش بخرد، اما مردم مجبورند. این را بگویم که خیلیها هم خوش شانساند و جنسی گیرشان میآید که نوی نو است. من یک دست وسیله از خانهای خریدم کلش
جهیزیه عروس بود که کار مهاجرتشان جور شده بود و داشتند میرفتند. دو ماه استفاده نشده بود. از توی همان وسایل چقدر برای
جهیزیه بردند. بعضی عروسها هم وسایل
جهیزیه یکهو دلشان را میزند، مثلاً اولش مبل استیل و بوفه دوست داشتهاند اما بعد از چند ماه طرفدار مبل اسپرت میشوند، اینها هم لوازم شان نو است و خوب فروش میرود.»
📝مریم طالشی
#فاصله_طبقاتی#سنت_جهیزیه و اجبار در تهیه ی آن باری سنگین بر دوش خانواده های کارگری است
@zan_j