زن و جامعه (زن کارگر)

#سرمایه_داری_فقر
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
#نقد

فرهاد قنبری
از "روسری آبی" تا "شوگر ددی"

امروز بر حسب اتفاق فیلم "روسری آبی" ساخته رخشان بنی اعتماد را دوباره پس از سالها نگاه می کردم. فیلم داستان دلبستگی پیرمردی ثروتمند و تنها به دختری جوان و فقیر و در نهایت ازدواج با اوست.
نگاههای پر از شرم و خجالت پیرمرد به دختر جوان هنگام خواستگاری، بهت و تعجب فرزندان و اطرافیان پیرمرد، شرم پیرمرد از فرزندانش، حیرت کارگران و اطرافیان از شنیدن این داستان عاشقانه و از همه مهمتر ماندگاری فیلم در تاریخ سینمای ایران نشانگر آن است که فیلم در زمانه خود اثری تابوشکنانه و بر خلاف روال عادی و نرم جامعه بوده است.

"روسری آبی" محصول بیست و پنج سال بیش است.
حال باید دید در این بیست و پنج سال چه اتفاقاتی در جامعه رخ داده که مسئله ای که تابو و قبیح شمرده می شد به یک رفتار عادی و پذیرفته شده تبدیل شده است؟ امروزه رابطه دختران جوان با پیرمردان ثروتمند (آنهم بدون هیچ عشق و علاقه ای) نه تنها عجیب نیست بلکه به وفور قابل مشاهده است.
امروزه "شوگر ددی" به اصطلاحی عادی میان مردم تبدیل شده است. در سریال های خانگی و فیلم های بدنه سینمایی به وفور یافت می شود و به عنوان یک پدیده طبیعی در روابط انسانی مورد پذیرش قرار گرفته است. حالا دیگر ازدواج پیرمرد ثروتمند و دختر جوان زیباروی [آن هم در جایگاه همسر چندم] به رویه ای عادی در میان بسیاری از چهره های سیاسی و هنری و ورزشی و ثروتمندان تبدیل شده است.

منطق "شوگر ددی" کاملا منطبق با منطق حاکم بر عصر ماست. عصری که انسان در مقام کالا قرارگرفته است و به مانند سایر تولیدات صنعتی و خدماتی قابل خرید و فروش در بازار است.

امروزه نظام آموزشی و فرهنگی و رسانه هایمان اینگونه القا می کنند که هیچ ارزشی به جز ثروت وجود ندارد و تنها راه رسیدن به سعادت و خوشبختی کسب درآمد و ثروت بیشتر است. سوژه های پرورش یافته در چنین فرهنگی اینگونه آموخته اند که تنها ملاک قضاوت و ارزش آنها میزان پول و ثروت آنهاست. آنها از لحظه ای که چشم به جهان می گشایند والدینی را می بینند که تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با هر طریقی بر ثروت خود بیافزایند. آنها در مدرسه با معلمینی برخورد می کنند که آشکار علم را مورد تمسخر قرار داده و بر ارزشمندی کسب ثروت تاکید می کنند، آنها در نظام آموزشی یاد می گیرند که علم و دانش هم کاسبی بیش نیست و در این بازار مکاره باید سریعا چرتکه های خود را کوک کنند. در رسانه ها صبح تا شب، اختلاسگران و دلالان به عنوان افراد موفق معرفی می شوند و مبلغان دینی مان هم مدام موعظه می کنند که اگر موفقیتی کسب کرده اید حاصل توان و خواست خودتان بوده و اگر نگون بخت و فقیر هستید هم حاصل رخوت و تنبلی خودتان بوده است. در چنین جامعه ای است که دختر جوان سی ساله حاضر می شود به عقد مردی همسن پدر و پدر بزرگ خود درآید تا از این راه به ثروتی دست پیدا کند.
در جامعه ای که سرمایه و پول تعین بخش تمام مناسبات اجتماعی و فرهنگی است بدیهی است که انسان نیز به کالایی تبدیل می شود که ثروتمندان قدرت خرید آن را خواهند داشت.

در جامعه ما [به قول دکتر اباذری] دیگر مسئله برخی زنان پا به سن گذاشته، ازدواج فرزندان و بازی با نوه ها و..نیست. بلکه الان زن شصت ساله باید با دختری بیست ساله برای نگه داشتن شوهرش وارد رقابت شود.
#سرمایه_داری_فقر
#تجارت_تن
#کالا_شدگی
@zan_j
#نقد

فرهاد قنبری
از "روسری آبی" تا "شوگر ددی"

امروز بر حسب اتفاق فیلم "روسری آبی" ساخته رخشان بنی اعتماد را دوباره پس از سالها نگاه می کردم. فیلم داستان دلبستگی پیرمردی ثروتمند و تنها به دختری جوان و فقیر و در نهایت ازدواج با اوست.
نگاههای پر از شرم و خجالت پیرمرد به دختر جوان هنگام خواستگاری، بهت و تعجب فرزندان و اطرافیان پیرمرد، شرم پیرمرد از فرزندانش، حیرت کارگران و اطرافیان از شنیدن این داستان عاشقانه و از همه مهمتر ماندگاری فیلم در تاریخ سینمای ایران نشانگر آن است که فیلم در زمانه خود اثری تابوشکنانه و بر خلاف روال عادی و نرم جامعه بوده است.

"روسری آبی" محصول بیست و پنج سال بیش است.
حال باید دید در این بیست و پنج سال چه اتفاقاتی در جامعه رخ داده که مسئله ای که تابو و قبیح شمرده می شد به یک رفتار عادی و پذیرفته شده تبدیل شده است؟ امروزه رابطه دختران جوان با پیرمردان ثروتمند (آنهم بدون هیچ عشق و علاقه ای) نه تنها عجیب نیست بلکه به وفور قابل مشاهده است.
امروزه "شوگر ددی" به اصطلاحی عادی میان مردم تبدیل شده است. در سریال های خانگی و فیلم های بدنه سینمایی به وفور یافت می شود و به عنوان یک پدیده طبیعی در روابط انسانی مورد پذیرش قرار گرفته است. حالا دیگر ازدواج پیرمرد ثروتمند و دختر جوان زیباروی [آن هم در جایگاه همسر چندم] به رویه ای عادی در میان بسیاری از چهره های سیاسی و هنری و ورزشی و ثروتمندان تبدیل شده است.

منطق "شوگر ددی" کاملا منطبق با منطق حاکم بر عصر ماست. عصری که انسان در مقام کالا قرارگرفته است و به مانند سایر تولیدات صنعتی و خدماتی قابل خرید و فروش در بازار است.

امروزه نظام آموزشی و فرهنگی و رسانه هایمان اینگونه القا می کنند که هیچ ارزشی به جز ثروت وجود ندارد و تنها راه رسیدن به سعادت و خوشبختی کسب درآمد و ثروت بیشتر است. سوژه های پرورش یافته در چنین فرهنگی اینگونه آموخته اند که تنها ملاک قضاوت و ارزش آنها میزان پول و ثروت آنهاست. آنها از لحظه ای که چشم به جهان می گشایند والدینی را می بینند که تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با هر طریقی بر ثروت خود بیافزایند. آنها در مدرسه با معلمینی برخورد می کنند که آشکار علم را مورد تمسخر قرار داده و بر ارزشمندی کسب ثروت تاکید می کنند، آنها در نظام آموزشی یاد می گیرند که علم و دانش هم کاسبی بیش نیست و در این بازار مکاره باید سریعا چرتکه های خود را کوک کنند. در رسانه ها صبح تا شب، اختلاسگران و دلالان به عنوان افراد موفق معرفی می شوند و مبلغان دینی مان هم مدام موعظه می کنند که اگر موفقیتی کسب کرده اید حاصل توان و خواست خودتان بوده و اگر نگون بخت و فقیر هستید هم حاصل رخوت و تنبلی خودتان بوده است. در چنین جامعه ای است که دختر جوان سی ساله حاضر می شود به عقد مردی همسن پدر و پدر بزرگ خود درآید تا از این راه به ثروتی دست پیدا کند.
در جامعه ای که سرمایه و پول تعین بخش تمام مناسبات اجتماعی و فرهنگی است بدیهی است که انسان نیز به کالایی تبدیل می شود که ثروتمندان قدرت خرید آن را خواهند داشت.

در جامعه ما [به قول دکتر اباذری] دیگر مسئله برخی زنان پا به سن گذاشته، ازدواج فرزندان و بازی با نوه ها و..نیست. بلکه الان زن شصت ساله باید با دختری بیست ساله برای نگه داشتن شوهرش وارد رقابت شود.
#سرمایه_داری_فقر
#تجارت_تن
#کالا_شدگی
@zan_j
پلیس نیجریه ۱۰ نفر را از "کارخانه تولید نوزاد" نجات داد
زنان نجات‌یافته به پلیس گفته‌اند که صاحب آنها مردانی را به سراغ‌شان می‌فرستاده تا آنها را باردار کنند سپس نوزاد را به فروش برساند. کلینیک‌های پزشکی برای زایمان و سپس فروش نوزاد در این کشور غیرقانونی نیست.
پلیس نیجریه ۱۰ نفر، از جمله چهار کودک، چهار زن باردار و دو زن دیگر را از یک "کارخانه تولید نوزاد"نجات داد.

این گونه "کارخانه‌ها" به طور معمول غیرقانونی نیستند؛ اینها نهادهایی هستند که خود را کلینیک پزشکی خصوصی معرفی می‌کنند و زنان باردار در آن مستقر می‌شوند و در آن نوزاد خود را در معرض فروش می‌گذارند.
در مواردی اما زنان جوان برخلاف میل خود در آنجا حبس و به آنها تجاوز می‌شود و سپس نوزاد آنها در بازار آزاد به فروش می‌رسد.

در نیجریه یورش پلیس به زایشگاه‌ها، به ویژه در جنوب این کشور، به کرات اتفاق می‌افتد
یورو نیوز
#سرمایه_داری_فقر_فساد
#فقر_زنان_
#نان_کار_آزادی_
@zan_j
https://bit.ly/3fVMXv3
🔸پس از انتشار گزارش سازمان عفو بین‌الملل مبنی بر عدم پرداخت حقوق کارگران مهاجر، برگزارکنندگان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر بار دیگر مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. بر طبق این گزارش حقوق حدود ۱۰۰ کارگر مهاجر در یکی از استادیوم‌های در حال ساخت برای جام جهانی پرداخته نشده و برخی از آنان هفت ماه است که پولی دریافت نکرده‌اند.

🔺عفو بین‌الملل شرکت «قطر متا کاتس»، طراح و سازنده ورزشگاه البیت را در قبال پرداخت حقوق کارگران مهاجر مسئول دانسته و میزان دستمزد‌های معوقه را از حدود ۱۷۰۰ تا ۱۲۹۰۰ پوند انگلیس اعلام کرده است. پس از پیگیری‌ این نهاد حقوق بشری و مطرح شدن پرونده شرکت قطر متا کاتس با مقامات قطری و فدراسیون بین‌المللی فوتبال، پرداخت بخشی از حقوق معوقه کارگران مهاجر آغاز شده است. با این وجود هیچیک از کارگران مهاجر همه حقوق خود را دریافت نکرده‌اند.

🔺استیو کاکبرن، مدیر بخش عدالت اجتماعی و اقتصادی عفو بین‌الملل گفته است: «این مورد آخرین نمونه از استثمار کارگران در قطر است. برای سال‌هاست که ما از قطر خواسته‌ایم تا سیستم خود را اصلاح کند اما روشن است که سرعت و اندازه تغییرات کافی نبوده است. پرداخت حقوق معوقه کارگران نباید وابسته به تحقیق و انتشار گزارش عفو بین‌الملل وابسته باشد.»

🔺او در ادامه از فیفا به دلیل عدم فشار بر قطر انتقاد کرده و افزوده است: «اگر طی ده سال گذشته فدراسیون بین‌المللی فوتبال شرکای خود در جام‌های جهانی را پاسخگو کرده بود، امروز دوباره روایت‌های رنج کارگران را نمی‌شنیدیم.»
از :عدالت برای ایران
متن کامل این خبر به زبان انگلیسی:
https://bit.ly/2Yod7k3
*

#تجارت_و_حقوق_بشر
#عدالت_دادخواهی
@zan_j
#تضاد_طبقاتی
#سرمایه_داری_فقر
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نقد

فرهاد قنبری
از "روسری آبی" تا "شوگر ددی"

امروز بر حسب اتفاق فیلم "روسری آبی" ساخته رخشان بنی اعتماد را دوباره پس از سالها نگاه می کردم. فیلم داستان دلبستگی پیرمردی ثروتمند و تنها به دختری جوان و فقیر و در نهایت ازدواج با اوست.
نگاههای پر از شرم و خجالت پیرمرد به دختر جوان هنگام خواستگاری، بهت و تعجب فرزندان و اطرافیان پیرمرد، شرم پیرمرد از فرزندانش، حیرت کارگران و اطرافیان از شنیدن این داستان عاشقانه و از همه مهمتر ماندگاری فیلم در تاریخ سینمای ایران نشانگر آن است که فیلم در زمانه خود اثری تابوشکنانه و بر خلاف روال عادی و نرم جامعه بوده است.

"روسری آبی" محصول بیست و پنج سال بیش است.
حال باید دید در این بیست و پنج سال چه اتفاقاتی در جامعه رخ داده که مسئله ای که تابو و قبیح شمرده می شد به یک رفتار عادی و پذیرفته شده تبدیل شده است؟ امروزه رابطه دختران جوان با پیرمردان ثروتمند (آنهم بدون هیچ عشق و علاقه ای) نه تنها عجیب نیست بلکه به وفور قابل مشاهده است.
امروزه "شوگر ددی" به اصطلاحی عادی میان مردم تبدیل شده است. در سریال های خانگی و فیلم های بدنه سینمایی به وفور یافت می شود و به عنوان یک پدیده طبیعی در روابط انسانی مورد پذیرش قرار گرفته است. حالا دیگر ازدواج پیرمرد ثروتمند و دختر جوان زیباروی [آن هم در جایگاه همسر چندم] به رویه ای عادی در میان بسیاری از چهره های سیاسی و هنری و ورزشی و ثروتمندان تبدیل شده است.

منطق "شوگر ددی" کاملا منطبق با منطق حاکم بر عصر ماست. عصری که انسان در مقام کالا قرارگرفته است و به مانند سایر تولیدات صنعتی و خدماتی قابل خرید و فروش در بازار است.

امروزه نظام آموزشی و فرهنگی و رسانه هایمان اینگونه القا می کنند که هیچ ارزشی به جز ثروت وجود ندارد و تنها راه رسیدن به سعادت و خوشبختی کسب درآمد و ثروت بیشتر است. سوژه های پرورش یافته در چنین فرهنگی اینگونه آموخته اند که تنها ملاک قضاوت و ارزش آنها میزان پول و ثروت آنهاست. آنها از لحظه ای که چشم به جهان می گشایند والدینی را می بینند که تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با هر طریقی بر ثروت خود بیافزایند. آنها در مدرسه با معلمینی برخورد می کنند که آشکار علم را مورد تمسخر قرار داده و بر ارزشمندی کسب ثروت تاکید می کنند، آنها در نظام آموزشی یاد می گیرند که علم و دانش هم کاسبی بیش نیست و در این بازار مکاره باید سریعا چرتکه های خود را کوک کنند. در رسانه ها صبح تا شب، اختلاسگران و دلالان به عنوان افراد موفق معرفی می شوند و مبلغان دینی مان هم مدام موعظه می کنند که اگر موفقیتی کسب کرده اید حاصل توان و خواست خودتان بوده و اگر نگون بخت و فقیر هستید هم حاصل رخوت و تنبلی خودتان بوده است. در چنین جامعه ای است که دختر جوان سی ساله حاضر می شود به عقد مردی همسن پدر و پدر بزرگ خود درآید تا از این راه به ثروتی دست پیدا کند.
در جامعه ای که سرمایه و پول تعین بخش تمام مناسبات اجتماعی و فرهنگی است بدیهی است که انسان نیز به کالایی تبدیل می شود که ثروتمندان قدرت خرید آن را خواهند داشت.

در جامعه ما [به قول دکتر اباذری] دیگر مسئله برخی زنان پا به سن گذاشته، ازدواج فرزندان و بازی با نوه ها و..نیست. بلکه الان زن شصت ساله باید با دختری بیست ساله برای نگه داشتن شوهرش وارد رقابت شود.
#سرمایه_داری_فقر
#تجارت_تن
#کالا_شدگی
@zan_j
🔻بیشترین تعداد قربانیان ویروس‌کرونا در فرانسه از اقشار محروم هستند

این جمله را بسیار شنیده ایم: «ویروس کرونا فقیر و غنی نمی شناسد» با این حال اعداد و ارقام اشتباه نمی کنند و خلاف آنرا ثابت می کند. از قربانیان در ایالات متحده که اکثریت را سیاهپوستان محله‌ها و شهرهای کم درآمد و فقیر تشکیل می دهند تا دیگر نقاط دنیا از جمله در فرانسه.

آمارها نشان می دهند که میزان مرگ و میر و ابتلا به کووید-۱۹ در فرانسه در حومه‌های فقیر و محروم بسیار بیشتر از محله‌ها و مناطق اعیان نشین است.

#کرونا_ویروس
#سرمایه_داری_فقر
#سوسیالیسم_یا_بربریت
@zan_j