ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، علیه تمامی مسئولان کشور اعلام جرم میکنیم و از خانوادههای آسیب دیده و دادخواه و از تمامی مردم شریف و آزاده ایران و جهان و افراد و سازمان و نهادهای دموکراتیک و مستقل و هم چنین از کمیسیون حقوق بشر و گزارشگر ویژه سازمان ملل و کشورهایی که مساله شان واقعاً پیگیری و کشف حقیقت این جنایت و مجازات جنایت کاران است، میخواهیم به هر شکلی که میتوانند و میتوانیم در خیابانها و در همراهی با خانوادههای کشته شدگان و در دادگاه های بینالمللی کیفری این جنایت را پیگیری کنیم و تمامی مسئولان اصلی شریک در این جنایت را به پاسخگویی و دادگاه بکشانیم و اجازه ندهیم که این جنایت کاران بر این جنایت هم چون دیگر جنایت هایی که در طی چهل سال گذشته مرتکب شده اند، سرپوش بگذارند و آن را به یک خطای سهوی بکاهند.
هماکنون اعتراض های شدید مردم در خیابانهای تهران و شهرستانها شروع شده است و جوانهای شجاع در جلوی دانشگاههای شریف، امیرکبیر و نوشیروانی بابِل و در دیگر شهرستانها جمع شدهاند و به چهل سال جنایت این حکومت معترض اند و در برابر نیروهای سرکوب گر انتظامی و امنیتی شعار می دهند: بی شرف، بی شرف- این همه سال جنایت، مرگ بر این جنایت- عزا عزاست امروز، ایرانی بی پناه صاحب عزاست امروز- فرمانده کل قوا ،استعفا استعفا - مایه ی ننگ ملت، سپاهی بیکفایت- بسیجی بی غیرت، عامل قتل و ذلت- و پاسخ حکومت به معترضان دوباره سرکوب و شلیک گاز اشک آور و بازداشت است.
شعر زیر تقدیم به خانوادههای داغدار و دادخواه و به یاد جان باختگان این فاجعه ی دلخراش و به یاد تمام جان های شیفته که زندگیشان را برای ساختن دنیایی انسانی و بهتر زیستن تمام مردم گذاشتند. آن جان های عاشقی که تمامی جناح های در قدرت در هم دستی با هم آنها را با قساوت تمام سرکوب و بازداشت و شکنجه کردند و کشتند و این روند آزادی کشی و بیعدالتی هم چنان بیوقفه ادامه دارد. جان های عاشقی چون سعید سلطان پور که او را هم از مراسم عروسی ربودند و با شکنجه کشتند.
درود بی پایان به ایستادگی و پایداری و شجاعت تمامی این جان های عاشق.
« با صدایی پر از خار و زخم
با صدایی پر از جراحت های تجربه
نعره میکشم
آیا دریای خار و خون را می بینی؟
با حنجرهای خونین
نعره کشیدم
آیا صدای زخم را شنیدی؟
مشتهایم را بر شب کوفتم
شب
سرسخت
ایستاد
زیر شب
چون ستوری زخمی
سم بر زمین کوفتم
و گریستم
ستاره
ویران بود
هیچکس ضجههای خونین را نشنید
زیر شب
و زیر ابر
ای عظیمترین فریاد
بگذار تو را چنان برکشم
که به قلب ستارگان
پرتاب شوم
با صدایی پر از خار و زخم
در انقلاب خون
به دیدارم بیا» زیر شب از سعید سلطان پور
مادران پارک لاله ایران
۲۱ دی ۱۳۹۸
#نان_کار_آزادی #شادی_رفاه_آبادی#حق_مسلم_ماست@zan_j