🍃🍃چگونه #کرگدن میشویم!!در دههی ۳۰ میلادی
#اوژن_یونسکو، نمایشنامهنویس فرانسوی، شاهد بود که دوستانش یکی پس از دیگری به دام
#فاشیسم میافتند. این تجربهی باورنکردنی چند سال بعد اساس نمایشنامهی عجیباش،
#کرگدن، شد. نمایشنامهای که در آن آدمها به جانوران شاخدار و سختپوستِ خشنی تبدیل میشوند که مسخ شدهاند، نابودی به بار میآورند و کسی حرفشان را نمیفهمد. آدمهایی که به سادگی در تور شعارهای توخالیِ تبلیغی و وعدههای نظام مستبد گیر میکنند.
یونسکو درباره تجربهاش در آن سالها مینویسد: «استادان دانشگاه، دانشجویان، روشنفکران و آدمهایی که فکرش را نمیکردیم، همه داشتند
#نازی میشدند و یکی پس از دیگری به گارد آهنین میپیوستند. آنها اولِ کار، نازی نبودند و مثل ما فکر میکردند. ما حدود ۱۵ نفر بودیم و سعی میکردیم در مخالفت با استدلال آنها در مورد
#توجیه_نازیسم دلایلی بیاوریم. ما همگی مخالف نظرات متعصبانه و اعتقاد سادهلوحانه آنها نسبت به چنین حزبی بودیم. هر از گاهی یکی از دوستانمان میگفت: «من به هیچوجه با آنها موافق نیستم ولی...» و همین«
#ولی»، نخستین نشانهی بیماری بود. سه هفته بعد همین آدم، نازی میشد. سازوکار نظام فاشیستی او را گیر میانداخت. همهی چیزهای غیراخلاقی و غیرانسانی را میپذیرفت... و
#کرگدن میشد. حیوانی عجیب میشد که به هیچ ارزش اخلاقی پایبند نبود. اواخر فقط سه چهار نفر مانده بودیم که هنوز داشتیم مقاومت میکردیم.»
دوستان یونسکو در آن سالها به عنوان نخبهگان و روشنفکران جامعه به اوباش و یکی از غیرانسانیترین حزبهای تاریخ میپیوستند. او میدید
بیوجدانی فقط منحصر به اوباشی نیست که با تلقین و تبلیغ جذب رفتارهای غیرانسانیِ غریبی میشدند و از ستیزهجویی، ارعاب و تبعیض خوششان میآمد
. بیوجدانی در حقیقت از #سکوت و #بیطرفی آغاز میشد. اینها که در ابتدا کنار ایستاده بودند، با
بیحرکتی و خنثی بودن، شراکتشان در جنایات آغاز میشد.
هیچ کاری نکردن، دیدن ظلم، قدمی برنداشتن و همچنان در متن خاکستری باقی ماندن، آغازِ به قعر سیاهی رفتن است. آغازِ
#کرگدن شدن، جانور شاخدار ترسناک مسخشدهای که کمترین کارشان نابودی تباهی است. خشونت، حماقت و جنایت، استعدادهای «والایی» هستند برای انسانهایی که جا و
#سمتگیریشان را در این جهان گم کردهاند.
از صفحه اینستاگرامی گوشه
اتحاد بازنشستگان
@zan_j