یه کسی میگفت یه خلأ توی قلبت درنهایت حس میکنی شاید اوایل هیچ باشه، اما نهایت جایی اونقدر بزرگ میشه که راهی که رفتیو باید برگردی و همون هدف اصلیتو گیر بیاری
سبک قلم و توضیحات تو تئودای عزیز، همیشه جور دیگه ای میتونن نیمه ناکامل مونده نوشته هارو توضیح بدن شاید اگه کمی زودتر دست به قلم میشد یا مینوشت، مجبور نمیشد کتابی که هوانگ نیمه کاره رهاش کرد رو به دید لی بنویسه. لی ای که تنها مدت زمان کمی از روزی که فرصت یافت دنیا رو ببینه، براش میگذره.
و اما این بار از دیدگاه مینهو! چقدر بارِ حزن و غم از دیدگاه مینهو عمیق تر و بیشتر چنگ میانداخت به روی روح خواننده! هیونجین رفت و دیگه اجباری در زجر دیدن و سرکشیدنِ جام غم براش، تعریف نیست. اما مینهو، اون مونده و حالا از نبودِ هیونجین هر روزش رو با درد مچاله میشه! خیلی زیبا بود تری عزیز، بازهم غمِ مملو در قلمت به روی قلب مکتوب شد.