#دکتر_فرزاد_بختیاری:
نکتهای درباره دییه/ دیسته، دیاونده، پدوشه و لیشتهبه نظر میرسد هیچیک از این مصدرهای تالشی، نمیتوانند معادل دقیقی برای مصدر
"مکیدن" فارسی باشند؛ چون:
۱.
دییه/ دیسته یعنی شیر خوردن بچه (مخصوصا بچه چهارپایان) از پستان مادر.
مثال:- مونده دیسته: گوساله شیر خورد (مشخصا شیر مادرش را خورد، از پستان مادرش شیر خورد و ...).
در چنین مثالی هرگز منظور این نیست که گوساله پستان مادرش را مکید؛ بلکه این مکیدن، بخشی از پروسه شیرخوردن است و ...
۲.
دیاونده یعنی به شیرخوردن واداشتن، شرایط را برای شیر خوردن بچه (مخصوصا بچه چهارپایان) فراهم ساختن، شیر خوراندن از پستان مادر و ... (شکل واداری دییه/ دیسته).
مثال:- چوله گا مونده بدیاون: گوساله گاو ابلق را وادار کن تا از پستان مادرش شیر بخورد (شرایط شیرخوردنش را از پستان مادرش فراهم کن).
چنان که پیداست، در این مثال دیاونده نه به معنای شیرخوردن است و نه مکیدن.
۳.
پدوشه یعنی سرکشیدن، سرکشیدن نوشیدنی (اعم از آب، شیر و ...)
مثال:- ای هنته تشیرا که آوه تاسش پدوشه: او چنان تشنهاش بود که کاسه آب را سرکشید.
۴.
لیشته یعنی لیسیدن
مثال:
- خردنی هده اشتن کلهانگوشته لیشته که ای نازکش آکرده: بچه آنقدر انگشت شستش را لیسیده که نازکش کردهاست.
از بین این چند مصدر، آن که تا حدودی به مفهوم مکیدن نزدیک است، همین مصدر لیشته است؛ آنگاه که معنا و مفهومش با
آلیشته مقایسه شود.
مثال: الف) گا کرا اشتن مونده موتره آلیسه: گاو دارد پوزه گوسالهاش را میلیسد/ لیس میزند.
ب) خردنی اشته گله چده لیشته!: بچه پستانت را چهقدر لیسیده/ مکیده! (در خطاب به یک مادر).
با وجود این، بر این باورم تا این لحظه برابر دقیقی برای مکیدن دستکم در تالشی جنوبی پیدا نشدهاست.
چَل آبه/ آکرده هم معنای خاص خودش را دارد که بانو
صبا به آن اشاره کردهاند.
#عارف_محمدقلی_پور_ماسال:
خیلی ممنون
اگه پشه خونمون رو بمکه چی میگیم؟
میگیم: چمه خونی آدوشه؟
#دکتر_فرزاد_بختیاری:
عارف برام
درود و وقت به خیر
🌹۱. هیچ تالشزبانی از دییه/ دیسته مفهوم مکیدن دریافت نمیکند.
۲. مکیدن در زبان فارسی برای شیرخوردن به کار نمیرود. ما در فارسی نمیتوانیم به جای "شیر میخورد" در مثالهای زیر، "میمکد" به کار ببریم.
مثال:
الف) گوساله دارد شیر میخورد.
گوساله دارد میمکد.
ب) گوساله دارد از پستان مادرش شیر میخورد.
گوساله دارد از پستان مادرش میمکد.
۳. حتی چنین جملاتی هم در فارسی نداریم:
- گوساله دارد شیر میمکد.
- گوساله دارد پستان میمکد.
۴. بنابراین، دییه/ دیسته و شکل واداری این مصدر، یعنی دیاونده نمیتواند برابر مناسبی برای مکیدن فارسی باشد. به بیانی دیگر باید گفت در فارسی برای این دییه/ دیسته و دیاونده تالشی، معادل ساده یا مصدر ساده نداریم و به ناچار از مصدر مرکب "شیر خوردن" و شکل گذرای "شیر خوراندن" باید استفاده کرد.
۵. بله؛ از لیشته تا حدودی مفهوم مکیدن دریافت میشود؛ اما پر واضح است که معادل لیشته در فارسی، لیسیدن است.
۶. آلیشته در تالشی دقیقا به معنای لیسزدن است که رسول برا هم در پیامهای جدیدشان بر آن تاکید کردهاند.
مثال:
- چوئه کچه دشاوی آلیس.
- رشگا/ رشگا کرا مناری پشتی نمکی آلیسه.
- خردنی باغشاوی تونی ماستی درسته آلیشته.
- اوون دشاوه تشتی آلیشته.
۷. این آلیشته گاهی از راه مجاز یا توسعهمعنایی به معنای بهتمام و کمال خورد چیزی هم است.
مثال:
- مالون پیشاغر/ پیشآغره واشی درسته آلیشته (همه علفها را خوردند و چیزی از آنها بر جای نماند).
پونشهگله/ پومشهگله کرا چمن بالی خونی هنجه/ هره/ پدوشو.
و این پدوشه را نمیشود در هر جملهای برابر مناسبی برای مکیدن گرفت.
مثال:
الف)
- پشهها دارند خونمان را میمکند.
- پونشن کرا چمه خونی پدوشون.
ب)
- بچه دارد انگشت شستش را میمکد.
- خردن کرا اشتن کلهانگشته لیسه.
شاید بیدردسرترین معادل مکیدن در تالشی، همان
میکژنده باشد که فعلا درخصوص درستی آن خیلی مطمئن نیستم (مطمئن نیستم که تالشهای کوهنشین منطقه چنین چیزی به کار میبرند یا خیر).
#زلیخا_صبا_ماسال:
تشت آلیسی در اربا تیما بین بچه ها معروف بود ¡¡
مونده اشتن ننه جیلکه
خردنی شت هرده.را سینه دهن آگته
هر روز کرا گائون دییاونن
اورو نشاتمه ولگا دوشن مونده دیستا
چه چیلنه خردن سینه دهن نگره
تقلا بکه خردن سینه میک بژنه بلیسه
اینها واژه های محاوره ای در قدیم که در گلزار سرایی داشتیم بود و به گوش شنیدیم راست وغلطش به پای گذشتگان است ودیگر نمی توانیم بیشتر بگوییم خدا بیامرزدشان
#مریم_محسنی_ماسال:
سلام و درود
جناب بختیاری گرامی
خسته نباشید
مچه ژنده هم داریم
خردن کرا شت هره ایته مچه ژنه ایته مونو