تفکر و اهمیت آن در نزد تالشان
زبان ابزار فکر و اندیشه است. واژگان هر زبان میتوانند نشانگر اهمیت هر حوزه فکری باشد. برای نمونه در جوامع دامدار لغات مربوط به دام و احشام فراوان است و در جوامع کشاورزی لغات مربوط به حوزه ابزار و ادوات کشاورزی غنی است.
اگر اینگونه قیاس کردن را بتوانیم مدنظر قرار دهیم، میبایست بر اساس کلمات مربوط به اندیشه در زبان تالشی، این زبان را اندیشه محور دانست.
برای نمونه واژگانی همچون:
زونییه (zuniye): دانستن
اُزونییه (ozuniye): شناختن
دَرسییه (darasiye): متوجه شدن
اُرَسییه (orasiye): درک کردن
شٚنه (šıne): فکر کردن
دَشٚنه (dašıne): به فکر فرورفتن*
سه دَگٚنییه (sa dagıniye): متوجه شدن، آگاه شدن
اُموته (omute): آموختن
فأمییه (fâmiye): فهمیدن
نشانگر اهمیت اندیشه و اندیشهورزی و جایگاه آن در ناخوآگاه جمعی مردم تالش است.
*پ.ن: آیا واژه دوشون و دوشونماق ترکی از دَشٚن و دَشٚنِه تالشی گرفته شده است؟