🔸ویدیوی پایین صفحه آقای #کریمضابط (راهنمای رسمی گردشگری) را که دیدم، بیمناسبت ندیدم که مطلب مرتبطی را به نقل از یک منبع تاریخی در اینجا بیاورم. منبع هم روزنامه « توردوموند» است که سفرنامه خانم دیولافوا را، از سال ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ منتشر کرده و ترجمه آن به سفارش ناصرالدینشاه توسط میرزاعلیخان مترجم(نسخه خطی ۱۸۳۸کتابخانه ملی) موجود است.
🔸این خانم فرانسوی همان کسی است که به اتفاق همسرش برای اولین بار مجوز حفاری باستانی در ایران را گرفتند و بخش اعظم آثار دوره هخامنشی موزه لوور هم توسط این خانم ( با قطعه قطعه کردن بعضی از آنها که گاهی همراه با تخریب و آسیب هم بود) از ایران غارت و به فرانسه منتقل شد.
🔸نکته تاسف آور اینجاست در حالی میراث تاریخی ما با زیرکی غارت میشد که متاسفانه خود ما به مرض مزمن خرافات و جهل گرفتار بودیم( و بعضی مظاهرش بالاخص در مورد آثار باستانی همچنان برقرار است).
🔸برای نمونه در بخشی از این سفرنامه نکته تاسفانگیزی آمده است که به خوبی نشان میدهد که چگونه در این مملکت بهروزنبودن، جهل و بیخبری از دانش و مقتضیات زمانه راه را برای خودکم بینی و توهم توطئه در ذهن ایرانی باز و همین موجبات غارت میراث او را فراهم کرد:
🔸وقتی که به گودال شیرها...آمدم عملهجات فریادزنان از من پرسیدند:« خانم به چه جهت صاحب( همسر مادام) سبب شد دیشب ماه بگیرد؟». من در جواب گفتم:« قسم میخورم به او ربطی ندارد». آنها گفتند:« ممکن است این فقره کار او نباشد ولی همه فرنگیها جادوگرند...این بارانها و طوفانها به چه جهت بود؟ آیا نان سال آینده گران خواهد بود؟ آیا زنان ما عقیم میشوند؟ آیا گاوهای ما خواهند زایید؟». من گفتم این فقرات منوط به الله است اما برخی از آنها زیرلب میگفتند: «اگر فرنگی جادوگر نیست چگونه بعضی اشیاء را در مملکت ما کشف مینمایند حال آنکه ما که اهل این مملکتیم هرگز تصور نمیکردیم چنین چیزی وجود دارد؟!».