#کافه_نادری#پایگاه_روشنفکرانکافه
نادری با قدمت ۹۴ سالهاش هنوز هم یادآور بزرگان فرهنگ و ادبی چون؛
#صادقهدایت، احمدشاملو، فروغ فرخ زاد سیمیندانشور، جلالآلاحمد،
#نیمایوشیج و سیاوشکسرایی است؛ که روزگاری محفلشان دور همین میز و صندلیهای چوبی لهستانی بوده و در همین مکان قلم می زدند!
کافه نادری مثل بعضی از
کافه های فرانسوی یک محفل ادبی بود. پایگاه روشنفکران ایران در دهه چهل وپیش از آن بود
صادق هدایت همیشه پشت میزی کنار پنجره درست همان جایی که سالن به طرف تراس پیش رفته می نشسته و موقعی هم که وارد سالن می شد و می دید کس دیگری آنجا نشسته از
کافه خارج می شد و به دکه کتاب فروشی جلو
کافه سر می زد و جا که خالی می شد یکی از گارسن ها میومد و صادق خان رو صدا می زد.شبها هم با دوستانش شام رو در حیاط می خوردهدایت بیشتر رفت و آمدش به
کافه نادری بودو با بزرگ علوی ، مسعود فرزاد و مجتبی مینوی(گروه ربعه) گرد هم می نشستندو در مورد جدیدترین آثار خود بحث و اظهار نظر می کردند.
صادق هدایت استعداد زیادی در شوخی و مزاح داشت ،به همین خاطربیشتر کسانی که وی را می شناختند دوست داشتن با او سر یک میز بنشینند.
سیمین دانشور در خاطراتش می گه هر دوشنبه صبح که جلال می خواست به دیدار مادرش برود اول سری به
کافه نادی میزدیم.صاحب
کافه می دونست ما دوشنبه هااونجا می ریم ،چند میز کنار هم برامون خالی می کرد. صادق چوبک، من و جلال، رضابراهنی، سیروس طاهباز،غلامحسین ساعدی وخیلی های دیگه اونجا میومدن ودور چند میز می نشستیم و حرف می زدیم .
پوران فرخ زاد می گه من و فروغ واقعا
کافه نادری رو دوست داشتیم.اونجا برامون بهشت کوچکی بود که به موسیقی گوش می کردیم و دوستان دور و نزدیکمون رو می دیدیم .فروغ و دوستانش همیشه اونجا جمع می شدن.نادر نادرپور،سیاوش کسرایی ، نصرت رحمانی ،هوشنگ بهشتی و خیلی های دیگه رو اونجا می دیدیم و برای همه دست تکون می دادیم یا باهم قهوه ای می خوردیم.
حالا دیگه از زیبایی حیاط چیز زیادی باقی نمونده دیگه صادق هدایت، فروغ فرخ زاد و احمد شاملوو سیمین وکس دیگری نیست که روزهادر سالن روبه روی آن بنشیندو شب ها با صدای زیبای پیانو کنار حوض شام بخورد.
t.center/tarikhdartarazoo 🏛