🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#ناصرالدینشاه
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,69 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
#رساله_مجدیه (کشف الغرائب فی الامور العجایب) در واقع نامه سرگشاده‌ای است که #مجدالملک، خطاب به #ناصرالدینشاه نوشت و بر ضرورت اصلاحات تاکید و جالب آنکه پیشاپیش از بسیاری حوادث و هنگامه ها، منجمله مشروطیت خبر داد. عجیب که این سخنان همچنان در این مملکت تازه و ساری و جاری است:

« #دشمنان_اصلاح، نکبتی که مملکت مان را گرفته نمی بینند که هیچ، لذت هم می برند و چون حیوانات موذیه اند!...در بلاد خارجه این جنس حیوانات به مجرد آنکه پروبال باز کنند ،کسانی که بازوی عقلشان قوی است، دفع اینگونه حیوانات را جزو امور فوریه می دانند. در ایران، برعکس است. برای این حیوانات موذیه همان ساعت که متکوّن می‌شوند، اعوان و انصار هم می رسد!».

#سهندایرانمهر

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#ناصرالدین‌شاه قاجار، اولین‌ کسی بود که پیشنهاد تأسیس کشوری به نام #اسرائیل را داد.

ناصرالدین شاه تو اولین سفر فرنگش به فرانسه، با یکی از اعضای خانوادهٔ #روچیلد (روتشیلد) معروف یهودی، دیدار کرد. خود شاه در این باره در سفرنامه‌اش نوشته: «با روچیلد صحبت کردم. او گفت که یهودی‌های ایران باید آسوده باشند. به او گفتم:
"شنیده‌ام که هزار کرور پول دارید. من پیشنهاد می‌کنم که ۵۰ کرور به یک دولت کوچک یا بزرگ بدهید، زمین‌های یک مملکت را بخرید و هرچه یهود در دنیا هست، آن‌جا جمع کنید. خودتان هم رئیس آن‌جا بشوید."

جوابی نداد. بعد به او گفتم که من حامی همه ملت‌های خارجی در ایران هستم.» (از سفرنامه ناصرالدین‌شاه)

حدود یک قرن بعد، همین خاندان روچیلد برای تأسیس دولت یهودی در سرزمبن فلسطین پیشقدم شدند.
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
یکی از درخشانترین دیالوکهای فیلم حاجی واشینگتن ساخته مرحوم علی حاتمی اینست:
مملکت رو تعطیل کنید. دار الایتام دایر کنید درست تره .
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهل ‌تر .
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشم‌ها خمار از تراخم است. چهره‌ها تکیده از تریاک...

♦️یکی از کارهای عجیب #ناصرالدینشاه که توجیه آن بسیار مشکل است علاقه بیش از حدش به یک دلقک خانگی به نام #غلامعلی_خان ملقب به #عزیزالسلطان و مشهور به #ملیجک است، پسرك كثيفى كه از سراپاى وجودش نكبت مى‌ريخت و آب دهان و بينى خود را نمى‌توانست جمع كند به امر شاه، اما دربارى مستقل داشت با مزگونچی ها و فراشهای متعدد که دائما بله قربان گو و دست به سينه منتظر فرمانش بودند!

اما در تاریخ ما، عزیزالسلطان یا ملیجک تنها یک طفل زشت سیرت و زشت صورت در دربار ناصرالدین شاه نیست، بلکه قدمتی به تاریخ ما دارد و به مَثَل تبدیل شده و ملیجک یعنی کسی بودن یعنی عزیزکرده کسی بودن است.
👈ملیجک یک آفت در تاریخ ماست، درست نقطه مقابل #شایسته_سالاری است.
می توانید ملیجک را هر برهه ای از تاریخ پیدا کنید حتی در هر وزارتخانه ای، در هر اداره ای در هر شغلی.

♦️این کودک زشت پیش ناصرالدین شاه چنان عزیز بود که خودش می نویسد:
«در دوشان‌تپه، سخت ناخوش شدم و شاه برای رفع خطر و بیماری از من، ۴۳ روز آنجا متوقف شد و توقف شاه اسباب حیرت همه شده بود...»
ناصرالدین شاه وقتی از فرنگ برگشت گفت:
«دو ماهه طهران باید مثل پاريس شود. اول كارى كه كرد شب عملجات بسيارى فرستاد سكوهاى بازارها را خراب كردند. وزير نظام ديد اين کارها منافى رياست اوست. رفت خدمت شاه و هرچه گفت شاه اعتنا نكرد. فرمود حكم همان است كه كرده‌ام. وزير نظام، بزرگ خواجه‌هاى حرمسرا را واسطه كرد باز شاه فرمود حكم همان است كه كرده‌ام. انيس الدوله را واسطه كرد باز شاه فرمود حكم همان است و واسطۀ هيچكس در اين باب قبول نيست.
وزير نظام از همه جا مأيوس به مليجك ۸ یا ۹ ساله بود متوسل شد، رفت خدمت شاه، كه مليجك ديشب تب كرده است و این بواسطۀ آه بيچاره كسبۀ مظلوم است که شما حكم كرده‌ايد ميرزاعباس خان مهندس‌باشى سكوهاى بازار را خراب كند...»
👈اینجا بود که بخاطر تب ملیجک، شاه دستور داد سكوهاى مردم را مثل اول بسازند تا به واسطۀ رفع ظلم به بازاریان، خداوند مليجك را شفا دهد و بدین ترتیب، شاه از پاریس کردن تهران منصرف شد!
(یغمایی، اقبال، ‌شهید راه آزادی سید جمال واعظ، ص ۲۰۲)

♦️ملیجک در همه سفرها حتی سفر اروپا همراه شاه بود، شاه املاك بسيار مرغوب حتی دخترش اخترالدوله را نیز بدو داد و عروسی ملیجک چنان باشکوه برگزار شد که چندین نفر بخاطر آن تلف شدند!
(مستوفی، ‌شرح زندگانی من، ج ۱، ص ۴۹۹) 
اما یک مشکل در شب زفاف بود اینکه، بقول اعتمادالسلطنه، ناصرالدین شاه از شدت علاقه اش به او نگذاشته بود ملیجک ختنه شود! شاه می گفت:
«امپراطور روس که ختنه نشده مگر پادشاه مملکت روس نیست؟...»
(روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه...ص۹۶۱)

♦️اما عروسی بدون ختنه امکان نداشت و اعتمادالسلطنه در خاطراتش می نویسد:
«عاقبت با التماسهای پدر و مادر ملیجک و مادر عروس، خاطر ملوکانه راضی شد ملیجک را "سنت" کنند اما ملیجک رضایت نمی داد و به راحتی تسلیم تیغ دلاک نمی شد تا اینکه به عشق وصال دختر ۱۰ ساله شاه و قول شاهانه مبنی بر ازدواج با اخترالدوله، با اکراه پذیرفت»  بدین ترتیب، ختنه ملیجک بزرگتر اتفاق سال ۱۳۱۱ ق ایران شد!
«مجلسی بزرگ آراستند. تمام اطبا را از فرنگی و ایرانی خبر کردند»
هنگامیکه ختنه شد یک کاغذی به دختر شاه نامزدش نوشته:
«این همه جور از برای تو می کشم...»
و وقتی «مژده ختنه به شاه دادند انگشتر تخمه مرواریدش را به ملیجک هدیه داد».
(خاطرات اعتمادالسلطنه...ص۹۶۱)

می بینید که این عین تاریخ و مستند است و تراژیک، اما در عین حال خنده دار است!
👈ملیجکها همیشه ی تاریخ ما بوده اند، #ملیجک_پروری !!! یک بیماری است و درست، خار چشم شایستگان و شایسته سالاری...

#علی_مرادی_مراغه_ای

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#ناصرالدین‌شاه این طراحی را از خودش کشیده بودو زیرش نوشته: 

"صورت خودم که در آینه نگاه کرده، کشیدم."

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#فسنجان_درتاریخ


پخت #فسنجان از زمان‌های دور بین ایرانیان باب بود. فسنجان به ویژه در زمان #قاجار غذایی اعیانی و شاهانه به حساب می‌آمد و بیشتر بر سفره درباریان و خانواده‌های متمول این غذا جای داشت.
فسنجان از غذاهای مورد علاقه #ناصرالدینشاه قاجار هم بود و هر آشپزی که در دربار مشغول بود باید این غذای محبوب شاه را به خوبی می‌پخت؛ البته در آن زمان به فسنجان «فُسوجَن» می‌گفتند. متین الدوله، یکی از درباریان شاه درآن دوران، در یادداشت‌های تاریخی‌اش آمده است:
«یک روز از نزدیک اتاق دارالشورا رد می‌شدم. شاه و پیرامونیانش سرگرم حرف زدن بودند. کنجکاو شدم و گوش کردم. شنیدم صحبت از فسنجان و قورمه سبزی بود و این که کدام‌یک لذیذتر است و چگونه می‌توان آن‌ها را خوب پخت».
در کتاب #سفره_اطعمه هم که تألیف #میرزاعلی_اکبرخان کاشانی، آشپز مخصوص ناصرالدین شاه قاجار است به چندین گونه خورش فسنجان اشاره می‌کند. در برخی از آنها جای گردو و بادام از لوبیای پخته، میوه به یا هویج استفاده می‌شد.
البته استفاده از بادام گویا در دوره‌های قبل‌تر از قاجار نیز در ترکیب مواد اولیه فسنجان مرسوم بوده است؛ به طوری که در رسـالۀ نوراللٰه - آشپزبـاشی دربـار #شـاه_اسماعیل_صفوی - به خوراکی به نام «بقلمه یا بوقلمه‌پلاو» اشاره شده است. این خوراک از ترکیب ناردانه، مغز گردو، بادام، رب انار، مویز سیاه و کوفته‌ریزه تهیه می‌شد؛ این مواد اولیه نشان می‌دهد که دستور همان فسنجان امروزی ما است.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#قبله_عالم خوشبخت بود یا بدبخت؟!


#ناصرالدین‌شاه معروف‌ترین شاه قاجار است، دقیقا ۵۰ سال سلطنت کرد، #امیرکبیر را کشت و آخرش با تیر #میرزارضاکرمانی کشته شد. اگر فقط کتاب‌ تاریخ مدرسه را خوانده باشیم، همین را می‌دانیم. اما ناصرالدین‌شاه داستان‌های بسیار دارد که لابلای تاریخ پیدا می‌شود:

در سال‌های پس از مرگ او، قسم به «شاه شهید» جزو قسم‌های مقدس مردم بود، خیلی‌ها وقتی به زیارت عبدالعظیم حسنی می‌رفتند، مزار سلطان صاحب‌قران را هم زیارت می‌کردند و عهد ناصری به عنوان عصر شاه‌شهید، به خصوص با نوعی حسرت گذشته در یادها ماند؛ اما همه این‌ها دو - سه نسل بیشتر دوام نیاورد.

نسل‌های بعد #استبداد را  با چهره ناصرالدین‌شاه می‌شناختند؛ کسی که غرق در ابتذال اندرونی بود و در بیرون، به کشتن آزادی‌خواهی ایستاده بود. چگونگی رفتارش را می‌توان از آنچه بر سر میرزایوسف #مستشار‌الدوله آورد، فهمید: مستشار‌الدوله کتابی به نام #یک‌کلمه نوشته بود که منظورش از  یک‌کلمه، «قانون» بود. شاه دستور داد آنقدر کتابش را بر سر کوبیدند تا کور شد و مدتی بعد درگذشت.

در دوره ما، اما تاریخ‌نگاری علمی حرف‌های جدیدی درباره ناصرالدین‌شاه دارد: عقده‌های کودکی تا روزهای آخر همراهش بوده؛ شاه‌بابایش نگاه مساعدی به او و مادرش نداشت و این نگاه پدر، تا آخر عمر همراهش بود. افسردگی عاطفی او را آزار می‌داد، بدگمانی و واهمه‌هایش، زندگی را برایش تلخ کرده بود.
( برای مطالعه تفصیلی در این باره کتاب #قبله_عالم نوشته #عباس_امانت و ترجمه حسن کامشاد، اثری ارزشمند و تحقیقی است.)

نتیجه: آندره مالرو در «ضد خاطرات» نوشته است : با کشیشی در ایالت دروم صحبت می کردیم .
- چند سال است به اعتراف گوش می کنید ؟
- ده پانزده سال ...
- اعتراف آدمها چه چیزی درباره آنها به شما یاد داده است ؟
- اول اینکه آدمها از آنچه ما تصور می کنیم بسیار بدبخت ترند . ثانیا جان کلام، اینکه «آدم بزرگ» وجود ندارد!


#محمدحسین_روانبخش


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
انتشار روزنامه‌های چاپی در ایران در دوره سلطنت #محمدشاه_قاجار با #کاغذ_اخبار (۱۲۵۳ ق.) آغاز شد. سومین روزنامه ایرانی به سبک و شکل امروزی و نخستین روزنامه رسمی دولتی، #وقایع_اتفاقیه (۱۲۶۷ ق.) است که دوره #ناصرالدین‌شاه به‌صورت هفتگی زیرنظر #امیرکبیر منتشر می‌شد. اما، نخستین نشریه روزانه (یعنی روزنامه به معنی واقعی کلمه) در ایران به نام #خلاصه‌_الحوادث در سال ۱۳۱۶ قمری در تهران منتشر شد.
مطبوعات داخلی در عهد ناصرالدین‌شاه دولتی بودند تا اینکه دوره مظفرالدین‌شاه گشایشی در فضای مطبوعات به‌وجود آمد و مجوز انتشار نشریه به بخش خصوصی هم واگذار شد.

در دوره مشروطه، بیداری افکار و اندیشه‌های عمومی به سرعت اوج گرفت و روزنامه‌ها، به‌عنوان نمادهای دموکراسی سهم مهمی در این بیداری داشتند. تعداد و تیراژ مطبوعات افزایش یافت و حتی تا ده هزار (روزنامه مجلس) نیز رسید؛ به‌طوری‌که پس از صدور فرمان مشروطیت، تعداد مطبوعات از ۲۰ عنوان روزنامه و نشریه به ۹۲ عنوان رسید.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#حرف_مفت !!!

در زمان #ناصرالدینشاه اولین #تلگراف‌خانه تأسیس شد اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود.

به ناصرالدین شاه گفتند تلگراف‌خانه بی‌مشتری مانده و کارمندانش بیکار نشسته‌اند.
شاه دستور داد به مدت یک ماه مردم بیایند مجانی هرچه می‌خواهند تلگراف بزنند و چون مفت شد همه هجوم آوردند و بعد از مدتی دیدند پیام‌هایشان به مقصد می‌رسد و هجوم مردم روز به روز زیادتر شد در حدی که دیگر کارمندان قادر به پاسخ گویی نبودند!

سرانجام ناصرالدین شاه که مطمئن شده بود دستور داد سر در تلگراف‌خانه تابلویی بزنند بدین مضمون: به فرموده شاه از امروز #حرف_مفت_زدن_ممنوع!
و اصطلاح حرف مفت زدن از آن زمان به یادگار مانده است.



t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#یعقوب_لیث_صفاری
نخستین پاسدار زبان پارسی.


فارسنامهٔ ناصری کتابی در حوزهٔ تاریخ و جغرافیای استان فارس که در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۱ هـ. ق توسط #حسن_حسینی_فسائی و به دستور #ناصرالدین‌شاه به رشتهٔ تحریر درآمده‌است.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from اتچ بات
#عصمت‌الدوله (۱۲۳۴، تهران-۱۲۸۵، تجریش) دختر #ناصرالدین‌شاه. مادرش #تاج‌الدوله دومین زن عقدی ناصرالدین‌شاه و دختر سیف‌الله میرزا پسر فتحعلی‌شاه بود.
عصمت‌الدوله نخستین زن ایرانی بود که نواختن #پیانو را آموخت. او را در دوازده سالگی به ازدواج دوستمحمدخان معیرالممالک درآوردند.

همزمان با آموختن موسیقی به فراگیری #زبان_فرانسه پرداخت و در این زمینه استعداد درخشانی از خود نشان داد. عصمت‌الدوله همچنین از نخستین زنان مجموعه‌دار دربار تهران به حساب می‌آمد. او علاقه وافری به نسخه‌های #کتب_خطی، صفحه‌های موزیک، عکس‌های کمیاب و دوربین‌های عکسبرداری داشت و همپای همسر فرهنگ دوستش مجموعه‌های کم‌نظیری را جمع‌آوری می‌کرد.

روستایی به نام حسین‌آباد در تملک حاجی میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه قاجار بود. حاجی میرزا آقاسی، حسین‌آباد را به ناصرالدین شاه هدیه کرد و بعد از مدتی این روستا جزو مهریه عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین‌شاه) و همسر دوستمحمدخان معیرالممالک، درآمد و نام #مهرآباد را بر آن گذاشتند.اما بعدها به مناسبت خرج‌های بی‌رویه دوستمحمدخان، مهرآباد به گرو رفت و از تملک خاندان معیرالممالک خارج شد و دادخواهی دوستعلی معیری پسر دوست‌محمدخان نیز نزد رضاشاه بی‌فایده بود.
فرودگاه بین‌المللی مهرآباد نامش را از نام این روستا گرفته‌است.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
#ناصرالدینشاه چهارمین سلطان از دودمان قاجاریه پس از۵۰ سال حکومت استبدادی با گلوله های #میرزارضای_کرمانی کشته شد.
گفته می شود آخرین کلماتی که برزبانش جاری شد این بود :

👈"اگر زنده بمانم جور دیگری برشما حکومت خواهم کرد.!"

🔻به نظرراقم این سطور او و امثال او اگر صدها سال هم درمسندقدرت بمانند تغییری در رفتارشان ایجاد نمی شود.زیرا سرشت خودکامگان قابل تغییر نیست.

🔺دربالا تصویری ازمراسم تشییع جنازه او را مشاهده می کنید.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
انتشار روزنامه‌های چاپی در ایران در دوره سلطنت #محمدشاه_قاجار با #کاغذ_اخبار (۱۲۵۳ ق.) آغاز شد. سومین روزنامه ایرانی به سبک و شکل امروزی و نخستین روزنامه رسمی دولتی، #وقایع_اتفاقیه (۱۲۶۷ ق.) است که دوره #ناصرالدین‌شاه به‌صورت هفتگی زیرنظر #امیرکبیر منتشر می‌شد. اما، نخستین نشریه روزانه (یعنی روزنامه به معنی واقعی کلمه) در ایران به نام #خلاصه‌_الحوادث در سال ۱۳۱۶ قمری در تهران منتشر شد.
مطبوعات داخلی در عهد ناصرالدین‌شاه دولتی بودند تا اینکه دوره مظفرالدین‌شاه گشایشی در فضای مطبوعات به‌وجود آمد و مجوز انتشار نشریه به بخش خصوصی هم واگذار شد.

در دوره مشروطه، بیداری افکار و اندیشه‌های عمومی به سرعت اوج گرفت و روزنامه‌ها، به‌عنوان نمادهای دموکراسی سهم مهمی در این بیداری داشتند. تعداد و تیراژ مطبوعات افزایش یافت و حتی تا ده هزار (روزنامه مجلس) نیز رسید؛ به‌طوری‌که پس از صدور فرمان مشروطیت، تعداد مطبوعات از ۲۰ عنوان روزنامه و نشریه به ۹۲ عنوان رسید.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from اتچ بات
#حاج_امین_الضرب
پدرصنعت برق ایران

ورود کارخانه برق به ایران با کوشش یک بازرگان خوش‌نام اصفهانی ممکن شد. برگ‌های تاریخ ایران درباره این بازرگان کوشای دوره قاجار، نیک نوشته‌اند. «حاج محمدحسن کمپانی که بعدها لقب #امین_دارالضرب گرفت بازرگان خوشفکر و برجسته قرن نوزدهم» سرآمد سرمایه‌گذاران صنعتی در ایران به شمار می‌آید.

میرزا حسن هنگامی که در جوانی اصفهان را ترک گفت و به تهران آمد سرمایه چندانی نداشت. پسرش درباره او نوشت «وقتی امین‌الضرب در جوانی حدود ١٨٥٣ میلادی به تهران رسید دارایی او در دنیا شامل یک عبا، یک چرتکه و ١٠٠ ریال پول بود».
حاج حسن امین‌الضرب به پیروی از اندیشه‌های یاریگرانه و ترقی‌خواهانه به «ایجاد خط راه‌آهن بین محمودآباد و آمل، احداث کارخانه برق، احداث کارخانه بلورسازی، تاسیس کارخانه چینی‌سازی در تهران، ایجاد کارخانه ابریشم‌تابی و ابریشم‌بافی، بنای کاروانسرای حسن‌آباد میان راه تهران- قم، ساخت راه افجه به تهران» پرداخت و تاسیس بانک در ۱۲۹۶ قمری را پیشنهاد داد.

اقدام مهم دیگر او پیشنهاد ساخت نخستین کارخانه ذوب‌آهن ایران در ۱۳۰۴ قمری بود که امتیاز آن را از شاه گرفت، اما موفق به اجرایش نشد. خدمت دیگر او که نیک‌نامی برایش به ارمغان آورد، خرید مقادیر بسیار گندم در قحطی ‌سال۱۲۸۸ قمری از مازندران و حمل آن به تهران بود که موجب نجات مردم از مرگ حتمی شد.

حاج‌حسن امین‌الضرب که با #ناصرالدینشاه قاجار روابط نزدیکی داشت، در سفری به #روسیه به همراه موکب شاهانه، در رخدادی که بیشتر به افسانه و داستان شبیه بود، کارخانه برق را با خود به کشور آورد؛ اقدامی که با شگفتی پایتخت‌نشینان و واکنش‌هایی شگفت روبه‌رو شد.
جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم» دراین‌باره چنین روایت کرده است "...کارخانه امین‌الضرب از عجایبی بود که تا سال‌ها موجب حیرت و تماشای مردم شهر شده بود. هر غروب به تماشایش می‌رفتند و مدت‌ها به شگفتیش لب به دندان می‌گزیدند و لاحول می‌گفتند."

تاریکی خیابان‌های تهران، سال‌ها پس از ورود صنعت برق به کشور، به اندازه‌ای مشکل‌ساز بود که روزنامه اطلاعات در مقاله‌ای به‌سال ١٣٠٧، تهران را #شهر_خاموشان نامید به پایتخت ایران که نیمه‌شب خاموش می‌شود و از برق و روشنائی دیگر خبری نیست باید شهر خاموشان نام گذاشت، غروب برق داده می شود و نصف شب قطع می گردد یعنی تهران چهار پنج ساعت برق دارد و از ساعت ١٢ به بعد شهر در ظلمت می‌افتد و احتمال هرگونه سوانح رانندگی می رود. هنوز فوت مرحوم #درویش_خان عالم شهیر موسیقی بواسطه ظلمت شب فراموش نشده که این مرد هنرمند قربانی تاریکی شب گردید.

t.center/tarikhdartarazoo