چالشهای
نخستین
#مدارس_دخترانه در ایران
اولین مدرسه دخترانه در تهران، توسط
#مبلغان_مسیحی آمریکایی در ۱۲۵۳ش در دوره
#ناصرالدین_شاه بوجود آمد، اما شاگردانش مسیحی و دختران ارامنه بودند، چون ایرانیان مخالف تحصیل دختران بوده، فکر می کردند ھدف این مسیحیان غربی، مسیحی کردن ایرانیان است!
ديدار ناصرالدين شاه از این مدرسه جالب است:
در يكى از روزهاى پاييز ۱۲۶۹ ش صبحگاهان هنگامیكه دختران در تالار جمع بودند، شاه و ملازمان دربار وارد شدند «شاه شخصا امتحان می کند و يكى از دختران را پاى تخته سياه می خواند كه چيزى بنويسد ولى طفلك از هيبت شاه ياراى نوشتن نداشته. شاه گچ را از دست دخترك می گيرد، به خط خود روى تخته سياه كلماتى می نويسد كه بعدا قاب می كنند تا از ريزش محفوظ بماند...»
(تاريخ مؤسسات تمدنى جديد... ج ۱، ص ۳۶۸)
اما دیدار ناصرالدین شاه نیز نتوانست نگرش منفی مردم را نسبت به مدرسه دخترانه تغییر دھد و تقریبا تمامی دانش آموزان، دختران مسیحی بودند و مجله ملانصرالدین در نقد آن کاریکاتوری کشید و زیرش نوشت:
👈 #مسلمان، دختربچه خود را شوهر می دهد و
#غیرمسلمان به مدرسه می فرستد...!
😂اما در۱۲۷۰ ش.
#ربابه_مرعشی همسر سيدعلى شمس المعالى (پزشک ناصر الدين شاه) دست بکار عجیبی میزند! او در خانه اش كلاس درس براى زنان داير میکند. هر چند در خانهاش آموزش میداد اما از آزار و اذیت قشریون در امان نماند و مدام مزاحمش شدند.
در سال ۱۲۸۲ ش طوبب رشديه در قسمتی از خانه خود، مدرسه دخترانهای بنام پرورش داير نمود. گرچه با استقبال مردم روبرو گرديد و روز چهارم تاسيس ۱۷ شاگرد داشت، اما فراشان دولتی ریختند و تابلوی او را با فحش و تهديد برداشتند و مدرسه را منحل کردند.
(رشدیه، شمسالدین، سوانح عمر...ص ۱۴۸)
تا این زمان مدارس دخترانه را در داخل خانه ایجاد می کردند تا بلکه از تعرضِ متعصبین در امان باشند اما در ۱۲۸۳ ش، زن شجاعی بنام
#بیبی_خانم_وزیراف نویسنده کتاب
#معايب_الرجال که در پاسخ به کتاب تاديب النسوان نوشته بود مدرسه دخترانهای افتتاح نمود كه مخالفت
#شیخ_فضل_الله_نوری را برانگیخت و شیخ فتوا داد که تاسیس مدارس دخترانه
#مخالف_شرع اسلام است.
(ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت... ج۴، ص ۲۱۸)
و سیدعلی شوشتری در آستانه حضرت عبدالعظیم بست نشست و تكفیرنامهای صادر کرد و نوشت:
«وای بحال مملكتی كه در آن مدرسه دخترانه تاسیس شود»
وعجیب اینکه، این تكفیرنامه در آن زمان دانهای یك شاھی فروش رفته و حتی بازار سیاه پیدا كرد!
(کارنامه زنان مشهور ایران - فخری قویمی... ص ۱۳۲)
این اقدام علما، مخالفان مدارس را جسورتر كرد بطوری كه در خیابان به محصلان و معلمان حمله کرده و بصورتشان تُف میانداختند و آنها را بیعفت ميخواندند.
(ملکزاده... ج ۳ ص ۱۸۲)
فشارھای مخالفان باعث شد سرانجام، بیبی خانم به وزارت معارف شكایت کند امّا چون سمبه مخالفان پر زور بود در نتیجه، مدرسه تعطیل شد.
مدارس دخترانه چون نهر کوچکی جریان داشت که طلوع انقلاب مشروطیت، آنرا به رودی پرشتاب بدل ساخت، برخی مشروطه خواهان مانند ناظم الاسلام به حمایت از تأسيس مدارس دخترانه پرداخته، گفتند:
«در تربيت بنات و دوشيزگان وطن بکوشيم و به آنها لباس علم و هنر بپوشيم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بخوبی تربيت نخواهند شد»
(ناظمالاسلام کرمانی، تاريخ بيداری ايرانيان... ج ۱ ص ۴)
پس از مشروطیت به بیبی خانم اجازه داده شده مدرسهاش را باز کند اما به شرط اینکه دختران بین ۴ الی۶ سال تحصیل نمایند و كلمه دوشیزه نیز از تابلوی مدرسه حذف شود.
(مجله گنجینۀ اسناد، سال اول، دفتر اول، ص۸۲)
مدرسه
#ناموس در ۱۲۸۶ش بكوشش خانم
#طوبی_آزموده آغاز بکار کرد و مدرسه
#ترقی_بنات توسط
#ماھرخ_گوھرشناس در ۱۲۸۸ ش بوجود آمد، البته او فعالیت خود را از شوهرش پنهان كرده بود اما زمانیكه شوھرش فهمید او را متهم كرد كه از دایره دین و فضیلت پا بیرون نهاده و با عمل شرم آور خود موجب بدنامی خانواده گردیده...»!
(فخری قویمی...ص ۱۴۰)
روزنامه سادات، نامه اعتراض آمیز گروھی از زنان را چاپ كرد كه خود را طرفدار تعلیمِ زنان ستمدیده می خواندند. آنان در نامه خود خطاب به مخالفین مدارس دخترانه نوشتند که:
«...آخر ما جماعت اناثیه مظلوم ایران مگر از نوع شما نبوده و در حقوق نوعیه با شما شریک نیستیم؟ مگر ما بیچارگان در ردیف انسانهای عالم به شمار نمیآئیم و در جرگه حیوانات باركش باید محسوب باشیم؟ از شما انصاف می خواھیم تا كی ما باید از فرمان طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ خارج باشیم؟...»
(روزنامۀ مساوات، ۲ فروردین ۱۲۸۷، شماره ۱۸ ص ۲)
#علی_مرادی_مراغه_ایt.center/tarikhdartarazoo 🏛