🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#مرضیه
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,69 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانه ماندگار:
#بوی_جوی_مولیان

شعر : #رودکی
آهنگساز : روح الله خالقی
خوانندگان:
#مرضیه _ #بنان

۶ دقیقه
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روان هرسه هنرمند فرهیخته ( #معینی_کرمانشاهی(شاعر وترانه سرا)، #تجویدی(آهنگساز) و #مرضیه(خواننده)شاد.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
تیمسار سرتیپ دکتر #مرضیه_ارفعی نخستین زنی است که در ارتش ایران به درجهٔ سرتیپی رسید. مرضیه ارفعی در خانواده‌ای ایرانی در سال ۱۲۸۰ خورشیدی در استانبول، ترکیه زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز در همان شهر به پایان رساند. او پس از ورود به دانشگاه در سال ۱۳۰۸ در رشتهٔ طب فارغ‌التحصیل شد.

دکتر ارفعی برای دو سال در ترکیه در رشتهٔ اطفال و زنان به پزشکی پرداخت و در سال ۱۳۱۰، به کشور مادری، ایران بازگشت. با استخدام در وزارت بهداری، ریاست بخش ۲ بیمارستان پهلوی سابق به او محول گردید. در زمان حکومت #رضاشاه به ریاست آموزشگاه زنان ارتش رسید. از آنجا که اکثریت مردان خانواده دکتر ارفعی را افسران ارتش تشکیل می‌دادند، حضورش در پست ریاست آموزشگاه زنان ارتش سبب شد تا به تدریج طبابت در بیمارستانهای ارتش را به صورت شغل رسمی به عهده بگیرد.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
مجوز وزارت ارشاد برای زنده یاد #مرضیه جهت حمل سلاح!!! نه ببخشید حمل #سه_تار.

تیرماه ۱۳۶۷

پ.ن :
تجربه ثابت کرده ،چنین سخت گیریهای بی موردو بی منطقی، حاصلی جزخروج هنرمندان از کشور وپناه بردن آنها به دامن معاندان نداشته و ندارد.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
تیمسار سرتیپ دکتر #مرضیه_ارفعی نخستین بانوی تیمسار ایران.

اولین سرتیپ زن ایرانی تیمسار سرتیپ دکتر مرضیه ارفعی بود.
وی در سال ۱۳۱۲ به دستور رضا شاه با درجه سروانی مشغول به خدمت در ارتش شاهنشاهی شد و این آغاز فعالیت زنان در ارتش ایران بود.

او در سال ۱۳۳۸ بعنوان اولین زن ایرانی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در سال ۱۳۴۱ پس از ۳۰ سال خدمت در ارتش از خدمت بازنشسته شد.

وی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تحصیلات خود را در رشته #پزشکی از دانشگاه استانبول به پایان رساند.

تیمسار ارفعی به مدت ۱۹ سال در هنرستان دخترانه به تدریس بهداشت و پزشکیاری پرداخت. وی مدتی نیز در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی به معالجه بیماران می‌پرداخت.

تیمسار ارفعی در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ چشم از جهان فرو بست.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from اتچ بات
آخه مطربی هم شد کار؟!

زنده‌ياد استاد #اسماعیل_مهرتاش در كودكی با کدوی حلوايی و موی اسب و یک سیخ کباب برای خود کمانچه‌ای ساخته بود و خانواده چون متوجه استعداد او می‌شوند، برای آموختن تار وی را به نزد استاد «درویش خان» می‌برند.

استاد مهرتاش در جوانی کلاس‌هايی در زمینهٔ فن بیان و تئاتر و هنرپیشگی تاسیس می‌کند، کلاس‌هایی که بعدتر به #جامعه_باربد معروف شد.
#مرضیه، #ملوک_ضرابی، #عبدالوهاب_شهیدی، #محمدرضا_شجریان، محمد منتشری و ده‌ها استاد دیگر موسيقی از شاگردان اسماعیل مهرتاش بوده‌اند.

وی ۴۵۰ آهنگ فولکلور ساخت که تا امروز هم در ایام نوروز یا شب یلدا بارها توسط تلوزیون پخش شده است. بسیاری از افرادی که در ایران در عرصهٔ موسیقی، تئاتر و هنرپیشگی به جايی رسیده‌اند، حتماً به جامعه باربُد سری زده‌اند.

جامعهٔ باربُد همان تئاتری بود در لاله زار که مسعود کیمیايی در فیلم معروفش «گوزن‌ها» از بازیگران آن استفاده کرد. همچنین صحنه‌هایی که بهروز وثوقی اعلام برنامه می‌کرد، درواقع همان تئاتر جامعهٔ باربد است.

سال ۱۳۵۷ و در هنگامهٔ انقلاب، تئاتر جامعهٔ باربد به همراه تمامی صفحه‌هات استاد مهرتاش توسط انقلابیون به آتش کشیده شد.

در ادامه خاطره‌ٔ رویدادی از استاد مهرتاش نقل می‌شود، رویدادی که به گفتهٔ خود استاد، عمیقاً وی را متأثر ساخت:
«سیگارفروشی در راهروی جامعهٔ باربد بساط می‌کرد، گهگاه پاسبان‌ها می‌آمدند و بساط سیگارهایش را می‌بردند.
یک روز مرد سیگارفروش پیش من آمد که: ‹‹زن و بچه دار هستم و خواهش می‌كنم به پاسبان‌ها بگویید که شما اجازه داده‌اید تا من این جا بساط کنم.››

من هم پذیرفتم، به پاسبان‌ها گفتم این آقا از ابواب جمعی ما است و از طرف من اجازه دارد.

دیگر کسی مزاحم او نشد و بیست سال با همان سیگارفروشی جلوی در تئاتر زندگی‌اش را اداره می‌کرد.
سال‌ها گذشت تا این که انقلاب شد و روزی به من خبر دادند كه می خواهند تئاتر را آتش بزنند! سریعاً خودم را رساندم. دیدم که اولین کوکتل مولوتوف را همین مرد سیگارفروش پرتاب کرد.

خيره خيره نگاهش كردم. رو به من كرد و گفت: ‹‹آخه مطربی هم شد کار؟ برو یک کار دیگر برای خودت پیدا کن››.

تمام زندگی‌ام سوخت، لباس‌ها، دکورها، صفحه‌ها و نوارهايی که از موسیقی ملی يا موسيقی محلی شهرها و نواحی مختلف ایران جمع‌آوری کرده بودم. همه چیز سوخت اما همهٔ آن سوختن‌ها و نابود شدن‌ها آن قدری مرا متأثر نکرد که گفتهٔ آن شخص».

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
مجوز حمل #سه_تار برای بانو #مرضیه خواننده قدیمی ،برای تمرین سرودهای انقلابی... 😳😂

۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷

t.center/tarikhdartarazoo