#انقلاب خوب است ،
يك جُرعه نه يك خُمره!
انقلاب می كنی . يعنی بنای كهنه ای را كه نمی پسنديدی ، خراب می كنی . حكومتِ سابق و نَظمِ قديم را در هم می كوبی. تا اينجا ابزار تو كُلنگ است و پيشه ات خراب كردن! از اينجا به بعد، طيفی از گزينه ها پيش روی توست. گزينه های دو سَرِ طيف چنين اند:
١- "انقلابی گری كسب و كارت می شود"
همچنان انقلابی می مانی و يك دٓم كلنگ را زمين نمی گذاری . چريك و معترض و طلبكارمی مانی ، گرچه قدرت در كفِ خودت باشد. مردِ مديريتِ كسالت بارِ "توسعه" نيستی . پی ريزی، آجر چينی، سفيد كاری و پايشِ سود و زيان، كار تو نيست! ازينكه انقلاب تمام شود و ملّتت نتيجه بخواهند ، بيمناكی.
تو را آفريده اند كه عتاب كنی، قرار نيست جواب دهی. به كنار رفتن هم اصلا و ابدا فكر نمی كنی ، پس پرچمدارِ انقلابی بي پايان می شوی. انقلابی كه خودت بنام ملّت مظهرِ مقدّسِ تداومش باشی . كدام احمقی از قدّيسان، حساب پس می كشد؟؟
می تازی! تا پايانِ جهان و انتهای زمان می تازی !
#انورخوجه می شوی،
#قذافی يا
#موگابه!
٢- "اثبات می كنی كه انقلاب برايت وسيله خدمت بوده، نه بستر قدرت."
می دانی كه تخريب، تنها قدمِ اوّلِ ساختنِ كشوری نوين بوده است. سعی مي كنی دورانِ تخريب و عصرِ كلنگ، طولانی نشود. انقلابی گری را پايان می دهی و كمك می كنی كشورت قوام گيرد و پا به دوران توسعه بگذارد. كلنگ را كنار می گذاری و ابزار سازندگی را بر می داری. می دانی
#خشونت_انقلابی بايد جايش را به
#حكومت_قانون، مسئوليت پذيری ، ظرافت،
#مدارا ، تعاملِ سازنده ، توليد قدرت و
#خلق_رفاه بدهد.
👈اگر ببينی كه ديگران سازندگانِ بهتری هستند ، صحنه را به سازندگان می سپاری!
#ماندلا می شوی و بر تارک تاريخ انسان، می درخشی!
انقلاب، كُلنگ است و انقلابی گری تخريب! گاهی راستش را بخواهی، ندرتاً لازم و خوبست! آن هم به شرط آنكه اندازه بدانی.
نكند تا ابد، انقلابی بمانی!
خُنُك آن باده گساری كه فرقِ جُرعه وجام را باخُمره و شُربِ مُدام، بداند.
✍ #محمدحسین_کریمی_پورt.center/tarikhdartarazoo 🏛