وقتی در سال ۱۶۰۰ م #جوردانو_برونو فيلسوف ايتاليايی را پس از گذراندن ۸ سـال در سياهچالهای خوفناك #دادگاه_انگيزاسيون (تفتيش عقايد) به ميدان كامپودی فيوری شـهر رُم آورده بودند تا زنده زنده در آتش بسوزانند، او را به يك ستون آهنين بستند و انبوهی ازهيزم برای سوزاندن او جمـع كرده بودند، او هـم ساكت بود ،ناگهان اتفاقی افتاد و جملهای را بهزبان آورد كه در تاريخ ماندنی شد. آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزنی نزديك شد وتكه هيزمی دردست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آنرا به روی هيـزمها انداخت. برونو گويی عمل اين پيرزن مغز استخوانش را سوزانده بود، سکوتش را شکست و گفت: "لعنت بر اين #جهل_مقدست!"
در چنين جهلی، شخص درجهل میسوزد، ولی برای خدا. گرسنگی، فقر، فلاكت، بيماری، جنگ ،دشمنی و جنايت ، همه را به قصد قربت تحمل می كند و جالب اينكه از هرگونه روشـــنگری نیز میهراسد!
✍ مصطفی محقق داماد
👆نقاشی بالا،اثر #جوزف_دیز هنرمند فرانسوی انسانی با سر سياه به تصویر کشیده شده که با جديت و کوشش تمام قصد دارد پيرمردی را ازغرق شدن نجات دهد.درحالی که زن جوان وکودک خودش درحال غرق شدن هستند.