تخت جمشید

#کتک‌هایی
Канал
Политика
Новости и СМИ
Образование
Социальные сети
Персидский
Логотип телеграм канала تخت جمشید
@takhtjamshidfПродвигать
999
подписчиков
54,6 тыс.
фото
54,8 тыс.
видео
4,6 тыс.
ссылок
انعکاس دهنده مبارزات ایران و کانون های شورشی در سراسر میهن هستیم صدای جوانان مبارز ایران پژواک قیام ایران هستیم اینستاگرام ما https://www.instagram.com/ghiamtehran/ مراجعه به ادمین: @reza45h @Saber5845 @omida42
🔴 اعدام های دهه ۶۰ به شکل مخوف تری هر هفته در پشت دیوارهای زندان رجایی شهر در جریان است
پنجشنبه ۴ فروردین ماه ۱۴۰۱، #سعید_اقبالی زندانی سیاسی طی نامه ای درباره روند خوفناک اعدامهای هفتگی در زندان گوهردشت(رجایی شهر) نوشته است: «بامداد چهارشنبه‌ها، گاهی تا بیش از ده زندانی برای اجرای حکم منتقل می‌شوند.»
این #فعال_کارگری در مورد ادامه روند بی رحمانه اعدام از دهه ۶۰ تا اکنون در این زندان نوشته است: بامداد چهارشنبه‌ها، روز اجرای حکم در جایی نزدیک به بند فعلی ما (بند۴) است. گاهی دو یا سه نفر و گاهی تا بیش از ده زندانی برای اجرای حکم به این مکان منتقل می‌شوند. مسئولین زندان، دادستانی و اجرای احکام نیز برای اطمینان از اجرای حکم اعدام و #مرگ زندانی در این مراسم شرکت می‌کنند! صدای ماشین‌هایی که سه‌شنبه شب‌ها فعالانه برای اجرای مراسم اعدام در رفت و آمدند از پشت پنجره‌های فنس کشیده اتاق من شنیده می‌شود. صداهایی آشنا که از #دهه_شصت تا به امروز در آجر به آجر این زندان لانه کرده‌اند.
سعید اقبالی تاکید می کند: افرادی را اینجا میشناسم که شب‌هایی را دیوار به دیوار سلول یک شخص محکوم به اعدام سپری کرده‌اند و صدای ناله و فریاد و زنجیرهای دست و پایشان و #کتک‌هایی که از زندانبان میخوردند هنوز از گوششان بیرون نرفته! منم مدت کوتاهی را در بند ۲۰۹ در سلول شماره ۱۱۳ با اسماعیل و #خسرو که محکوم به اعدام بودند، گذرانده‌ام و دست آخر هم پیش از ترک بند ۲۰۹ اعدام شدند.
وی خطاب به صاحبان قدرت و مسببین این اعدام ها می گوید: قدرتمندان بی‌قدرت بدانند! زیر بار این مصائب نه تنها کمر خم نمی‌کنیم بلکه هر #طناب_دار، هر گلوله و باتومی که نثار مردممان می‌کنید ما را مصمم‌تر و شما را به پایان نزدیکتر می‌کند.
او تصریح کرده است: نویسنده این روایت سعید اقبالی از رجایی شهر نیست من همان کارگر سقوط کرده از بالای ساختمانم! #گورخواب بهشت زهرا، #زن تن‌فروشی که تن و جانش را به آتش کشیده‌اند، #کودکی که کودکی‌اش را در سطل آشغال جستجو می‌کند، #معتادی که با سرنگ در دست زیر پل یخ زده، آن #دست_فروشی که زیر چشمش کبود است و تمام کسانی که هر روز در این هوایی که بوی مرگ می‌دهد به بهانه‌ها و اتهامات مختلف اعدام می‌شوند، منم!