*پیوند آشنایی
*سید علی مامور
هفتاد سال مارا از هم جدا نمودند
یاران آشنارا ناآشنا نمودند
هر جا که بود مرزی از ترس بسته بودیم
صد مرز را گذشتیم تا مرزها گشودیم
هفتاد سال سرحد با هر بهانه بسته
درهای دل گشاده، درهای خانه بسته
هفتاد سال بودیم در یاد خلق ایران
ما هم نرفته بودیم از یاد همزبانان
میرفت با تصادف تاجیک اگر به ایران
میآمد از عزیمت، او ناشکسته ارمان
گه با زبان غیری با همزبان سخن راند
حرف ورا سخنکش بر فارسی بگرداند
گر با عذاب مییافت گمکرده دوستان را
گویا که خود در ایران گمکرده بود زبان را
هفتاد سال آمد از هر دیار مهمان
هفتاد سال نآمد مهمان ز ملک ایران
صد شکر این زمانه دیدیم دوستان را
در خاک تاجیکستان یاران همزبان را
بودیم ما چو ساحل از هم جدا فتاده
پیوست هر دو ساحل با شهپل زیاده
تاجیک و فارس خواند سوگند آشنایی
سوگند مهربانی، سوگند باوفایی
ما یافتیم آخر از بند غم رهایی
نگسسته باد عمری پیوند آشنایی
🇹🇯
Эрони ман,
Ирфони ман! -
Марзи зуҳури Зардуҳушт,
Ҳиҷрони сесадсолаат.
Меҳри туро дар ман накушт.