حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)

#محمدعلی_کیانفر
Канал
Политика
Новости и СМИ
Социальные сети
Другое
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)
@tadbir96dolatПродвигать
3,21 тыс.
подписчиков
149 тыс.
фото
25,9 тыс.
видео
23,9 тыс.
ссылок
در كانال حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق) ما به اعتلاى ايران عزیز و خدمت به مردم مى انديشيم تماس با ادمین Dadniya20089@ ارتباط با ادمین کانال @Dadniya20089
#هشدار!

#هشدار چو من، عمر به شیطان ندهی

فرماندهیِ مُلک ، به رِندان‌ ندهی

باجهل و تعصب بستیزی همِه عُمر

هرگز گِره ازدست به دندان ندهی!

۹۹/۱۲/۱۲
#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#سرباز_وسیلی

سیلی زدی ازکِبر وکین #سربازسرافراز را
خالی ز وجدانی که #سیلی می زنی سرباز را

خاکش به سرآن #مجلسی کزچون تویی برپا شده
تشت اش زبام افتاده از جهل وریا ، رسوا شده!

کِی چون تویی #سیلی به رخسارِ جوانش می زند!
بانیشِ زهراگینِ خود ، برجسم وجانش می زند!

عُمری دَم از قانون زدی، لاف از دلِ پر خون زدی
لعنت به نیرنگی که بر این مَردمِ بیچون زدی!

بانام دین، دنیا ودینم را به مَسلخ برده ای
پیر وجوانِ سر زمینم را به مَسلخ برده ای

سوغاتِ نکبت بارِ این آئینه جز تحقیر نیست
افسوس وصدافسوس ،چون"خودکرده را تدبیر نیست"

نفرین براین دیوی که حاکم گشته بر دنیای ما
فریاداز یأسی که می بلعد چوشب، فردای ما!

برخیز ای افتاده بردامانِ سردِ زندگی
درهمّتت پنهان شده ، درمانِ دردِ زندگی!

۹۹/۱۱/۶
#محمدعلی_کیانفر

با ما همراه شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#زهرا

باغِ فدک هرگز نباشد دردِ من، دین می رود!
زاین فتنه های بی امان ، طاهاویاسین می رود!

ارثیّه ی نابِ نبی، آیین بی همتای اوست
بنگرچه سان درمُلکِ دین، فرزندِآیین می رود!

بعدازنبی، هرشب دوان درکوچه های بی کسی
کای خفتگان! دُختِ نبی، خزلان وغمگین می رود!

کرسی نشینِ مسجدِ شهر پیمبر، باتو ام!
#زهرا کنون ازبین تان، باقلبِ خونین می رود!

اما علی! تنهایی ات، قلبِ مرا آتش زده!
ازآسمان دیده ات ، زُهره به پروین می رود!

اسطوره ی صبر و صفا! جانم علی مرتضی!
#زهرای بی ماوای تو، برعهدِ پیشین می رود!

جانِ تووجانِ حسین، از زینبم غافل نشو!
بعدازتو و پورم حسن ، زاین مملکت ، دین می رود!

#مینودشت
#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#جای خالی تو! 🌹

آتش افتاده به جانم ز #فراقت، شب وروز!

می روم لحظه به لحظه به اتاقت شب وروز!

#جای خالی تورا پر نکند خاطره ات

می رود چشمِ دل من به سراغت شب وروز!

#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
⚫️ #کودک کار

قلم! این قصه ی من ، بادلِ پرخون بنویس
بنویس ازعطشِ سینه ی هامون بنویس

بنویس و بنویس ازجگرِ شعله ورم
به که گویم که دراین مُلک درآمدپدرم!

#پسرکارگری بود دراین مُلک غریب
که نمی دید شب وروز به جز مکروفریب

سحَر از خانه برون در پیِ یک لقمه ی نان
سرِ شب تا به سحر خسته دل وخسته روان

نه فراغی ، نه چراغی ، نه ز امّید خبر
نه زبانگ جرس وخیمه ی خورشید خبر

خبر آن بود که از بد بتری می رسدش
پس ازاین ، روزوشبِ تیره تری می رسدش

دلش از سینه ی پردرد، به بیرون زده بود
به سرش قصه ی پر غصه ی مجنون زده بود

به بیابان بزند از غم این درد عظیم
یاکه برجان بزند ازغم این درد عظیم!

چو کِشد عاقبتِ ضجّه ی مظلوم، به جیغ
ببُرد حلقه ی حلقومِ پر از بغض، به تیغ

به خداوند ؛#رضا برگِ خزانِ وطن است
وطن از ریزش هربرگِ خودش درمِحَن است

به خزان، چاره به جز ریزش هر برگ نبود
اَسَفا، آخر این قصه به جز مرگ نبود!

پسرِ کارگر مُلکِ شب آلوده غُنود
که رسد دیوِ سیه پوشِ ریاکار به سود!
۹۹/۱•/۱۷
#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#شب شوم

چنین شبی شرر به جسمِ #پهلوانِ مان نشست
خدای مهربان ! چه ماتمی به جانِ مان نشست!

روانِ اوچو نیمه شب، زجسمِ پاره پَر کشید،
#سحر، زسوز رفتنش به اَلاَمانِ مان نشست!

نمی رود زخاطرم کلامِ دلنشین او
مرامِ دلپسندِ او، پسندِ مردمانِ مان نشست

ز هیبتش، چنان نفس بُریده بود داعشی!
که از وجودش امنیت، به خانمانِ مان نشست!

وطن، به سوگ رفته، از شرار و شرِّ این خبر
کلاغ بدخبر ، چرا بر آشیانِ مان نشست؟!

تمام عمر گوییا به خوابِ مرگ بوده ایم
دریغ و درد از خزان، که بر روانِ مان نشست!

امان از آن #شب سیاه وسرد و شوم وخائنان!
که سایه ی سیاهِ غم ، بر آسمانِ مان نشست!

به کام مرگ می بَرد جهالت ولجاجتی
که چون شبی به رویِ #روزآرمان مان نشست!
۹۹/۱۰/۱۳
#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#روزگارغریب

#روزگارغریبی ست!
بابوسه،
دردها،
درمان نمی شوند!

اسب های خیال،
دربرهوتِ اندیشه،
به جولان نمی شوند!

ازحجم نگاهِ هیچ دیده ی مستی،
دیری ست که،
دلها،
پریشان نمی شوند!

#مبهوت !
فقط،
نگاه می کنیم!
گونه هایمان،
#معبرباران نمی شوند!

ایکاش!
بوسه،
مانده بودبرای مان!
هرچند که،
#بابوسه،
دردهای مان،
درمان نمی شوند!

#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#عیسی🌹

عیسی! بیا #گذشت را دوباره باب کن!

تُنگی بیار و #جام ما، پُر شراب کن

کو آن سبد که نانِ مان دهی زجان ودل؟

جان ها به لب رسید #ناصری شتاب کن!

۹۹/۱٠/۱۱
🌹تقدیم باعرض تبریک به هموطنان عزیز مسیحی

#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#بانوی آب وآینه

زبان حال #مولا درشب جدایی
☆☆☆
ترکم نکن ای #جانِ جان! کز تن، روانم می رود!
بی رویِ چون خورشیدِتو ، تاب ازتوانم می رود!

رؤیای این دنیای من ، ای عشقِ بی پروای من!
امشب چه سان باورکنم ، #عشقِ جوانم می رود؟

#بانوی آب وآینه، محبوب بی همتای من
#پهلوشکسته ، ناتوان ، ازآشیانم می رود!

پروانه ی گِردتواَم ، پژمرده وپَرسوخته
گویا تمام هستی ام ، جامِ جهانم می رود!

وای ازشبِ هجرانِ تو ، ای #ماهتابِ آسمان!
ازدیده ام خون می چکد ، ازجسم ، جانم می رود!

اف برتو باد! اف برتوباد ای روزگارِبی وفا!
من مانده ام اینجا ولی سَروِچمانم می رود!

#مینودشت #محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#برف

شبی سرد است امشب، آسمان هم #برف می بارد

و #برف امشب چه آرام ولطیف و ژرف می بارد!

سکوتی سرد وسنگین، برجهانم سایه افکنده

فلک گویا که #برفش را به جای حرف می بارد!

۹۹/۱٠/۶
#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
یادش به خیر👇🌹

قصه ی مادر بزرگ باصفا، یادش به خیر!
درزمستان، گرمیِ مهرووفا، یادش به خیر

روزگارِ شادی وخندیدنْ از دل ، یاد باد!
همدلی و یاوری در روستا، یادش به خیر!

چشمه ی آب زلال ودختران با حیا
غمزه ی دلداگان بی نوا ، یادش به خیر!

آن تپش های دل دریاییِ مردانِ مَرد
ناله ی جانسوزِ بیدل درخفا، یادش به خیر!

ساز و آوازِ شبان و شانه بر گیسوی یار
یار یارِعاشقان بی ریا ، یادش به خیر!

ای دریغ از بوسه های بی هوا بر گونه ها!
گونه ها و بوسه های بی هوا، یادش به خیر!

روز وشب هایی که جز لبخند بر لب ها نبود
ملت آزاده ی از غم رها، یادش به خیر!

تا کجا بنشینی و زانوی غم گیری بغل؟!
ناخدایی کن که گویم، ناخدا، یادش به خیر!

می رود سرما ازاین صحرای سوزان بی گمان
گفته ی مادر بزرگِ باصفا یادش به خیر!

۹۹/۱٠/۴

#محمدعلی_کیانفر #مینودشت

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
#منتظرسرکوی

این چه #کویی ست که جزخون نَروَد از جویش
سایه گستر ، همه شب ، سایه سَرِ ابرویش

گویی افتاده به جامِ عطش اش صد ساقی
شهر ، ویران شده از زلزله ی گیسویش!

می رَود عُمرگران مایه به پایش برباد
با خیالاتِ خوشِ باغ و بَرِ مینویش

عشق درکوچه ی بن بستِ دلش جامانده
هوشَم از سر بِبَرَد رایحه ی خوش بویش

باد و بورانِ حوادث بوَزد از هر سو
لرزه افتد به تن از سیطره ی هوهویش

مرغِ حق از سرِشب تابه سحر می خوانَد
می نوازد دلِ من، صوتِ خوشِ کوکویش

#منتظر مانده ام اینجا #سرکویش، عُمری
تا که جاری بِشَوَد آبِ روان از جویش!

۹۹/۹/۱٠

#محمدعلی_کیانفر

با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat