Смотреть в Telegram
هر روز یک مطلب در مورد تالشان امروز پیشینه ادبیات آذری، تاتی و تالشی قسمت هشتم دیدگاه دیگر این است که رودخانه عظیم ملتی مثل ایران چیزی از هم آمیزی  جادویی چشمه  ساران اقوام مختلف است  . اقوام ستون‌های حساسی هستند که کاخ شکوهمند فرهنگ و تمدن ما بر گرده آنها استوار است . مجموعه‌ای که در صورت حفظ همه اجزای آن به همان صورتی که بوده‌اند تعالی پذیرند و در همان جایی که قرار دارند پایدار خواهد ماند . همچنین این مجموعه ممکن است به دو صورت آسیب ببیند، اول اینکه با پتک بی‌اعتنایی از بیرون به آن کوبیده شود و دوم اینکه از اجزای آن به صورت اهرمی از درون علیه آن مجموعه استفاده شود . یورش بیرونی به معنی نفی قومیت است و چالش درونی سوء استفاده از قومیت . از این دیدگاه می‌توان گفت که به خرده زبان‌ها و ادبیات مربوط به آن نباید به عنوان مقوله جامدی نگریست که به گذشته تعلق دارد و نباید به احیایش امید داشت بلکه می‌توان با آن همچون پدیده‌ای  زنده و پویا که تاریخ مصرف دارند نگریست و کمک کرد که رابطه چشمه سارانش با رودخانه‌ای که به آن تعلق دارد قطع نشود و آن رابطه حیاتی ،مفهوم لازم و ملزم خود را داشته باشد . خرده ادبیات‌ها هرگز در تعارض با ادبیات ملی نبوده‌اند .بلکه پیوسته مایه‌ ی غنا و تنوع آن را فراهم کرده‌اند. خرده ادبیات و زبان‌ها در مجموعه ی یک ملت بزرگ اگر با زبان و ادبیات رسمی از یک ریشه  گوهر باشند همیشه با حفظ عناصری است کلیت مشترک به منزله ذخیره‌ای طبیعی برای زبان و ادبیات رسمی بوده و به موقع خود آبشخوری برای آن شده است.. آیا اگر اقوام تشکیل دهنده ملت ما مثلاً همین تات‌ها و تالشان از گذشته ادبی گرانقدری گرانباری برخوردار بودند و پیکره فرهنگی شان دستخوش آسیب و فرسودگی نمی‌شد و انبویی از آنان چنانکه اتفاق افتاده زبانی از گوهر گوهره غیر ایرانی نمی‌پذیرفتند، اکنون ما از این بابت احساس خسران  پشیمانی می‌کردیم؟ یا اگر امروز به حفظ این گونه زبان‌ها و گویش‌ها کمک کنیم و در امر تجدید و بالندگی حیات ادبی آنها همت بگماریم ، به زبان و ادبیات  وحدت ملی ما زیانی وارد می‌شود. بی‌تردید نه! زیرا فقط تنوع  نشاط انگیزی که از این کثرت در وحدت حاصل می‌شود کافیست که روان ملی خود را پیوسته از غبار تکرار یکنواختی و خمودگی مصون نگه داریم. به عنوان مثال اگر موسیقی ایران محدود باشد به ساز و آواز هنرمندان تهرانی و اثری از زمزمه زلال پنجه ،تنبورنوازان و سه تارنوازان و نی هفت بند و نی انبان و دوزله  نوازان و گرمی دم و سینه پرشور خوانندگان خراسانی، کردستانی، آذری هرمزگانی، مازنی، و بلوچان نباشد ،آیا بوستان حیات معنوی جامعه ما از آنچه که هست دل انگیزتر خواهد بود ؟ اگر چه هنوز زبان‌هایی مانند تاتی و تالشی در حوزه زبان‌های ایرانی زنده‌اند و از ارزش و اهمیت فراوانی برخوردارند، ولی در طول فرایندی که طی می‌نمایند دیری نخواهند پایید . در این حال چه می‌توان کرد که بتوان بر عمر و خرمی این درختان خجسته افزود و از  بار و بر و سایه‌شان بهره برد. به نظر نگارنده نخستین لازمه آن کار ،ادامه  کوشش هنری و فرهنگی و پدید آوردن و نشر آثاری در زبان زمینه زبان ادبیات تاریخ و فرهنگ این اقوام تا رسیدن به یک زبان ادبی مشترک برای این اقوام و تدوین و کاربرد خط و آیین نگارش مناسب برای آنهاست . زبان مشترک ادبی نخستین عارضه‌ای که یک زبان به علت نداشتن معیار ادبی به آن دچار می‌شود پدیدار شدن گویش‌ها و گونه‌های مختلف در زبان و یا شاخه، شاخه شدن آن است . تعدد لهجه و سپس فاصله گرفتن آن لهجه‌ها از هم و تاثیرپذیری سریع از دیگر زبان‌ها بیانگر سیر فرسایش و در نهایت نابودی هر زبانی است. در نبود زبان ادبی، مرور زمان، شرایط جغرافیایی محیط ،روابط با متکلمان زبان‌های دیگر نیازهای جدید لغوی و رسانه‌های جمعی از جمله عواملی هستند که بر ساختار و کیفیت زبان اثر می‌گذارند و در آن موجب تغییرات می‌شوند. پایان قسمت هشتم منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه  ۱۲ ،۱۳ و ۱۴ نویسنده زنده یاد استاد دکتر علی عبدلی انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی 🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما @taaleshestan
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств