هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
پیشینه ادبیات آذری، تاتی و تالشی
قسمت هفتم
جنبش ادبیات بومی فخر نمودن به وجود شاعران تاتی و تالشی سرای صاحب نام و دارای آثاری که در طیف و ژرفایی قابل توجه در جامعه نفوذ کند آرزوی شیرینی است که تحققش به آینده موکول شده است، آیا چنین خواستهای میتواند منطقی و لازم باشد ؟
اتفاقاتی که در چند دهه گذشته در گستره هنر فرهنگ تالش و تات رخ داده است نشان میدهد که آن خواسته پیش از هر چیز با مانع خط فارسی روبروست، از این رو در حد یک آرزو باقی خواهد ماند، مگر اینکه اتفاق جدیدی بیفتد و تحولی خارق العاده رخ بدهد.
از اوایل دهه ۶۰ تحقیقات و تالیفات نگارنده در پیوند با تالش یکی پس از دیگری نشر یافتند این آثار زمینه شکلگیری جنبش فرهنگی در تالش شد که پس از درنگی چند ساله با شتاب اوج گرفت.
همچنین به دنبال انتشار کتابهای اورازان و تاتهای بلوک زهر، نوشته جلال آل احمد و انتشار چند کتاب در زمینه زبان تاتی و آذری نهضتی مشابه آنچه که در تالش اتفاق افتاد در جامعه تاتی زبان نیز اتفاق افتاد و در جامعه تاتی زبان نیز شکل گرفت .
در فرایند آن نهضت ها محققان نسبتا زیادی حتی در سطح کشور و خارج از کشور وارد عرصه تات و تالش شناسی شدند. کتب،مقالات ، پایاننامههای دانشگاهی متعددی در زمینه زبان فرهنگ و جامعه تات و تالش پدید آمد و اغلب منتشر شدند و هنر مندان زیادی در حوزه شعر و موسیقی و فیلم مرتبط با تالش و تات ظهور کردند و به خلق آثاری همت گماشتند.
موسسه نهادهای فرهنگی مانند موسسه تالش شناسی ،انجمن تالشان مقیم تهران ،فرهنگ کده تالش و پژوهشکده تات تاکستان تاسیس شدند و نقش چشمگیری در ایجاد تحولات فرهنگی تات و تالش ایفا نمودند .
همایش ها و کنفرانس های ملی منطقه ای و استانی متعددی از سوی نهاد های یاد شده و سازمانهای فرهنگی با موضوع تات و تالش برگزار شدند .
در یک نگاه به بخش ادبی جنبش فرهنگی تالش و تات ،دوباره همان نقص و مانع قدیم جلب توجه می کند و آن ناکارآمدی الفبا فارسی در نگارش و نشر آثار گویشی است .
زبان و قومیت
امروزه قومیت ،زبان و ادبیات قومی ،یکی از مظلوم ترین گرفتاران در عرصه ی کشاکش فرهنگ و سیاست است .
از یک سو ضرورت نگهداری و بالندگی آن غیر قابل انکار است از سوی دیگر غدغهای است برای دولتها آیا امحای خرده زبانهای جزئی از ضروریات جامعه سعادتمند دوران تاریخی جدید است ،اگر نه ماندگاری این زبانها بدون ادبیاتی که مدام در حال تحول و بالندگی باشد امکان پذیر است؟
زبان اقوام ،مظهر بیبدیل هویت آنهاست
قومیت، دیگر مقوله خاص اجتماعی نیست .این واژه جدیدترین و مفصلترین مفهوم خود را قاموسهای سیاسی پیدا میکند، جهان سیاست با همه تضادها و اختلافات صوری و ماهوی خود به اقتضای واقعیات، بر اثر تجربه مصلحت اندیشی، پیروی از مانیفست نظم نوین جهانی و به هرحال و به هر صورت منطقههای قومی را به عنوان نطفههای تنش و تجزیهخواهی پذیرفته است.
از این رو تحلیل و امحا قومیت در همه جا در دستور کار قرار دارد.
در چنین شرایطی میتوان گفت هیچ قومی محو نمیشود مگر آنکه نخست زبان خود را از دست بدهد .
بنابراین در جهان امروز از نظر آنهایی که سودای مهار ملتها را به سر دارند زبانها سیاسیترین مقوله فرهنگی هستند ،حساسیت برانگیزند و سرنوشت ساز.
زرهی که بدون دریدن آن بر اجزای پیکره اقوام ملتها نمیتوان زخمی کاری وارد کرد .
از طرفی تا خرده زبانها هستند خرده ملتها و خرده فرهنگها نیز وجود دارند تا زمانی که خرده ملتها وجود دارند بسیاری از کشورها از دغدغه وجود چشم اسفندیار در پیکره وحدت و یکپارچگی خود آسوده نیستند.
اما آیا در این مورد نیز درب سرنوشت همیشه روی یک پاشنه میچرخد آیا قانون تنازع بقا به این عرصه نیز تعمیم پذیر است؟
پایان قسمت هفتم
منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۱ و ۱۲
نوشته استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan