#رنج_و_گنجبرو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایهٔ جاودانی است کار
نگر تا که دهقان دانا چه گفت
به فرزندگان چون همی خواست خفت
که میراث خود را بدارید دوست
که گنجی ز پیشینیان اندراوست
من آن را ندانستم اندر کجاست
پژوهیدن
و یافتن ، با شماست
چو شد مِهر مَه، کِشتگَه برکَنید
همه جای آن ، زیر
و بالا کنید
نمانید ناکَنده جایی ز باغ
بگیرید از آن
گنج هر جاسراغ
پدر مُرد
و پوران به امید
گنجبه کاویدنِ دشت، بردند
رنجبه گاوآهن
و بیل کندند زود
هم اینجا، هم آنجاوهرجا که بود
قضارادر آن سال از آن خوب شخم
ز هر تخم برخاست ، هفتاد تخم
نشد
گنج پیدا ولی رنجشان
چنان چون پدر گفت شد،گنجشان.
#بهاردیوان_ مثنوی شماره ۷۴
t.center/sokhansarayann 🎻