❗️ چیزی به نام اردوگاه شرق وجود ندارد!
گروهی با نفوذ در ایران بر این باورند که حمله روسیه به اوکراین و تیره شدن نسبی روابط چین با آمریکا به آن معنی است که چین و روسیه دست در دست یکدیگر اراده کردهاند تا سیطره آمریکا و متحدانش بر نظم جهانی را براندازند و بدین منظور برآنند تا به سبک دوران جنگ سرد بلوک قدرتمندی در شرق بنا کنند. اما آنها باید بالاخره واقعیتهای موجود را پذیرفته و آمادگی شنیدن خبر بد را بیابند: چنین اردوگاه و بلوکی در جهان امروز وجود ندارد و شکل هم نخواهد گرفت!
مسکو از سال هشتاد و هشت قرن بیستم یعنی در دوران گورباچف و سه سال پیش از فروپاشی شوروی و چینیها پانزده سال قبل از آن یعنی در سال هزار و نهصد و هفتاد و سه سیاست اردوگاه جهانی برای برانداختن سیطره جهانی غرب را برای همیشه کنار گذاشتند. چینیها پیش از آن به دهها گروه و سازمان مارکسیستی مسلح در چهار گوشه جهان کمک کرده و پول توجیبی ماهیانه میدادند و البته چین آن روز شباهتی به چین امروز نداشت و مردمش هزار هزار از گرسنگی مرده یا در فقر مطلق و شرایط بدوی دست و پا میزدند.
چینیها تحت هدایت جناح دنگ شیائوپینگ تصمیم گرفتند به یکباره و به تمامی این سیاست را کنار گذاشته و منافع ملی و رشد اقتصادی را در اولویت قرار دهند. و همین نقطه آغاز پیشرفتشان شد. دیگر جواب هیچدام از آن گروههای انقلابی خارجی را نداده و به حال خود رهایشان کردند و تا آنجا پیش رفتند که پناهندگان کمونیستی که در جریان کودتای پینوشه به سفارتشان در سانتیاگو پناه آورده بودند، با چماق از آنجا بیرون راندند!
شوروی هم زمانی که یکسال پیش از آغاز دهه هشتاد میلادی نرخ رشد اقتصادیاش صفر شد دریافت که سیاست سرنگونی نظم جهانی آمریکایی، نفس توسعه و اقتصادش را به تمامی بند آورده است.
اما یک نکته خیلی مهم آنکه مسکو و پکن در همان دورانی که ایدئولوژی مشترک ضد آمریکایی داشته و برادران عقیدتی یکدیگر به شمار میرفتند، نتوانستند بیش از یک مدت کوتاه دوست یکدیگر باقی بمانند و در اوائل دهه شصت میلادی به دشمنان قسم خورده یکدیگر بدل گشتند. چینیها اعلام کردند که مسکو باید سرزمینهایی که در قرن نوزدهم از آنها گرفته را مسترد کند و شوروی ناچار شد یک سوم ارتش خود را در مرزهای چین مستقر نماید.
چین و روسیه به دلایل ژئوپلتیک و تاریخی نمیتوانند به متحدان واقعی بدل شوند و روابط آنها آکنده از تضاد منافع و نگرانیهای راهبردی است. برای چینیها در نهایت روسها همان همسایگان سفید پوست اشغالگرند و روسها که در حال افول نهایی قدرت خود هستند، نگران تراکم جمعیتی بسیار پایین اراضی خود در همسایگی با چین و تبدیل شدن به یک شبه مستعمره چینی در دهه های آینده هستند. روسیه امروز در حال دست و پا زدن برای حفظ آخرین سنگرهای خود به عنوان یک قدرت جهانی است. روسها سالهاست که دیگر آهی در بساط ندارند که بخواهند صرف آرمان پر خرج و خانمان برانداز آمریکا ستیزی و سرنگونی نظم جهانی فعلی نمایند. به همین سبب تلاش می کنند تا تضاد با آمریکا و ناتو را در سطح منطقه ای محدود و معدود بازیگران جهانی ثروتمند یا بانفوذی که آنها را بایکوت نکرده اند نظیر امارات، عربستان و اسرائیل را برای خود حفظ نمایند. چینی ها هم به خوبی می دانند که اقتصاد قدرتمند امروز آنها مدیون کنند و ادغام در اقتصاد جهانی و تجارت پرحجم با ایالات متحده آمریکا است. تضاد آنها با واشنگتن ایدئولوژیک و خیال پردازانه نیست، بلکه محدود، کاملا حساب شده، منعطف و سهم خواهانه است.
برگرفته از
صفحه اینستاگرام✍ #توس_تهماسبی 🗓 ۱۱ جولای ۲۰۲۳
#ژئوپلیتیک 🌎📚 @sociologycenter 📚🌍