🧩 کارمند شریف اداره سلاخیابتدا اسرای لهستانی را به اردوگاههای کار اجباری میفرستاند. بعد نوبت به یهودیها رسید. زن و مرد در این اردوگاهها به کار طاقتفرسا میپرداختند و حداقل جیره غذایی را دریافت میکردند. وقتی بیمار و ناتوان میشدند به «حمام» فرستاده میشدند. در این حمامها گاز سمی استنشاق میکردند و ظرف چند دقیقه بدون صرف فشنگ جان میدادند؛ سپس جنازهها را در کورهها میسوزاندند، «تمیزترین» شکل کشتار!
چه کسی این سیستم «تمیز» را راهبری میکرد؟
«آدولف آیشمن» مهندس آلمانی که مامور طراحی سیستم «راهحل نهایی» (Final Solution) شدهبود.
وقتی در ۱۹۴۵ متفقین «برلین» را محاصره کرده بودند، «هیتلر» خودکشی کرد، اما هیتلر به تنهایی جنایات خود را سازماندهی نمیکرد، جمعی از «نوابغ آلمان» با او همراهی میکردند: «گوبلز»، «گورینگ»، «هیملر» و «آیشمن» نمونههایی از این «نوابغ مومن به پیشوا» بودند. بخشی از آنها در دادگاه جنایات جنگی نورنبرگ محاکمه شدند ولی تعدادی از آنها به نقاط دور دنیا همچون آمریکای جنوبی گریختند و با هویت جعلی سالها به زندگی مخفی ادامه دادند. «آیشمن» جزو آنان بود. او سالها پس از پایان جنگ دستگیر شد و به «اورشلیم» فرستاده شد.
پژوهشگران برجستهای به مطالعه پرونده آیشمن پرداختند؛ آنها کنجکاو بودند ببینند وضعیت روانی کسی که مرگ هزاران انسان بیگناه را مدیریت کرده چگونه است.
یکی از معروفترین کسانی که پرونده آیشمن را بررسیکرد «هانا آرنت» بود. «هانا آرنت» دکترای فلسفه خود را در ۱۹۲۹ زیر نظر «کارل یاسپرز» روانپزشک و فیلسوف آلمانی در دانشگاه هایدلبرگ اخذ کرد. پس از به قدرت رسیدن نازیها مدتی توسط گشتاپو دستگیر شد ولی سپس به آمریکا گریخت. او اولین زن استاد در دانشگاه پرینستون بود.
«هانا آرنت» در زمان محاکمه آیشمن مقالاتی را برای مطبوعات مینوشت که بعدا در کتاب «آیشمن در اورشلیم» جمعآوری و منتشر شدند.
نتیجه تحقیقات پژوهشگرانی برجسته در سطح آرنت این بود:
آیشمن هیچگونه بیماری روانی نداشت. او نه نسبت به لهستانیها و نه نسبت به یهودیان هیچ خاطره بد یا کینهای نداشت.
آیشمن در تمام سالهای مدرسه و دانشگاه فردی منضبط، قانونمند، وظیفهشناس و «نمونه» بود!
آیشمن هیچ سابقه شخصی از پرخاشگری و خشونت نداشت و در خانواده و دوستان بهعنوان فردی معاشرتی، مهربان و گرم شناخته میشد!
آیشمن اعتقاد داشت که به عنوان یک «تکنوکرات» به «وظایفش» عمل کرده است، «سیستمی» که در آن کارمیکرد «ماموریتی» را به او محول کرده بود و او هم به بهترین نحو ماموریت را «مهندسی» کرده بود!
در جنایات بزرگ و نظاممند به دنبال شخصیتهای ضداجتماعی نگردید. شاگرداولهایی با معدل بالا و نمره انضباط بیست بدنه ماشینهای سرکوب را میسازند و نوابغ خودشیفته این کارمندان شریف، وظیفهشناس و مطیع را به «انجام وظیفه» مکلف میکنند!
جنایتهای سازمانیافته و کلان زمانی محقق میشوند که «جنایت» تبدیل به «وظیفه» شود!
شعبده رهبران توتالیتر همچون «هیتلر»، «استالین» و «مائو» این است که جنایت را تبدیل به تکلیف میکنند!
✍️ #محمدرضا_سرگلزایی📚جنون قدرت و قدرت نامشروع
#آیشمن_در_اورشلیم،
#هانا_آرنت،
#ابتذال_شر🌎📚 @sociologycenter 📚🌍