🧩 مکانیزم تعیین پادشاه و جنگ قدرت در عربستان 🇸🇦✍ #عدنان_مطوری2⃣ بخش دوم
از آنجاییکه ساز و کار مشخصی برای انتخاب اصلح تعیین نشده بود هر کدام از واحدین شرایط میتوانست خود را برای حکومت "اصلح" بداند.
به دلیل همین نبود ساز و کار در انتخاب حاکم، در این دوره تلاشهای سدیریها برای تضعیف و خلع عبدالله ادامه داشت ولی ۷ برادر عبدالله از وی حمایت کردند.
این اختلافات حتی تا دوره بیماری کامل فهد ادامه داشت. با وجود آنکه فهد از سال ۲۰۰۰ عملاً توانایی اداره کشور را نداشت ولی سدیریها تا فوت وی از انتقال رسمی قدرت به عبدالله جلوگیری کردند. فهد دوم آگوست ۲۰۰۵ چشم از جهان فرو بست و عبدالله در ۸۱ سالگی به پادشاهی رسید.
عبدالله پس از قبضه قدرت تلاش کرد انحصار قدرت در دستان سدیریها نماند.
طبق یک قاعده نانوشته در
عربستان معاون دوم نخست وزیر (پادشاه رئیس کابینه و ولیعهد معاون اول است) نایب ولیعهد نیز میبود. با سلطنت عبدالله به رسم دیرین "سلطان" از سدیریها ولیعهد شد و سلمان پس از وی قرار میگرفت ولی عبدالله منصب معاون دوم نخست وزیر را ۴ سال خالی گذاشت.
وی میدانست که فرزندان عبدالعزیز به کهولت سن رسیده اند و قدرت کم کم باید به نسل سوم منتقل شود. در ١٨ اكتبر ۲۰۰۶ عبدالله با تعدیل ماده ۵ فرمان فهد کمیته اى به نام "هيئة البيعة" به شمول ۳۴ شاهزاده به ریاست "مشعل بن عبدالعزیز آل سعود" با دستور کار تعیین ولیعهد و نایب وی پس از فوت پادشاه تشکیل داد. البته ولیعهد فعلی به قوت خود باقی میماند.
عبدالله که میدانست ولیعهد او "سلطان" حال عمومی خوبی ندارد، با تشکیل این هیأت بار انتخاب ولیعهد را از دوش خود برداشت.
در ضمن سایر امرا و البته مفتیان را در امر انتخاب پادشاه دخیل کرد. این موضوع میتوانست تا حدودی از چنبره سدیریها بر قدرت در آینده بکاهد.
البته هیئت تا ۲۰۰۹ صوری بود زیرا در آن تاریخ و پس از ۴ سال "نایف" به منصب معاون دوم نخست وزیر یعنی نایب ولیعهد و خارج از هیأت انتخاب شد.
سال ۲۰۱۱ با وفات ولیعهد سلطان، نایف به ولایتعهدی رسید.
با وجود اینکه سلطان و نایف هر دو سدیری بودند، عبدالله سعود بن نایف را به عنوان مشاور پدرش و وزیر و فرزند خود عبدالعزیز را با مرتبه وزیر به معاونت امور خارجه منصوب کرد تا توازن قوا بین خود و نایف برقرار کند.
این توازن زیاد دوام نداشت زیرا در ۱۶ جولای ۲۰۱۲ نایف فوت کرد و بر اساس سن، "سلمان" ولی عهد شد. "احمد" نیز به وزارت کشور (منصب قبلی نایف) رسید هر چند یک سال بعد برکنار و عبدالله "محمد بن نایف" که با وجود سدیری بودن به طیف وی نزدیکتر و مورد اعتماد امریکاییها بود، وزیر کشور کرد.
عبدالله که لاجرم سلمان را پادشاه آینده میدید دستوراتی صادر کرد تا قدرت جناح مقابل سدیریها بیشتر شود. از جمله:
تبدیل مؤسسه گارد ملی به وزارت و تعیین فرزندش "متعب" به عنوان وزیر گارد ملی
انتخاب "مقرن بن عبدالعزیز" با حکمی "غیر قابل تغییر" به نیابت ولی عهد در ۲۷ مارس ۲۰۱۴
اینها آخرین تلاشهای عبدالله برای تعیین تکلیف سلطنت بعد از خود بود و در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ دارفانی را وداع گفت.
با سلطنت "سلمان" اقدامات سریع و رادیکالی آغاز شد تا انتقال قدرت به نسل سوم صورت بگیرد
سلمان سه اقدام مهم و سریع داشت:
برکناری برادرش مقرن انتخاب محمد بن نایف به ولیعهدی انتخاب فرزندش "محمد بن سلمان" به نیابت ولیعهد و وزارت دفاع
برکناری "سعود الفیصل" وزیر خارجه با سابقه و انتخاب عادل الجبیر به عنوان صدای خود در امریکا و تلاش برای ترمیم رابطه با امریکا که در دوره اوباما خدشه دار شده بود.
این اقدامات نشانگر عمق اختلاف بین سلمان و عبدالله بود و اینکه سلمان با وجود حضور برادرانی چون "احمد"، "مقرن" و "طلال" قاعده انتخاب حاکم را به هم زد.
همه این تغییرات و بعدها برکناری "محمد بن نایف" اسماً به نام "هیئة البيعة" بود ولی در حقیقت انقلابی نرم توسط سلمان و فرزندش بود.
سلمان "محمد بن نایف" را به نیابت مقرن برگزید و فرزند کوچکش "محمد بن سلمان" نیز وزیر دفاع شد. با استعفای "مقرن" تحت فشارهای سلمان، قدرت پس از حدود ۱۰ سال دوباره به صورت شبه تام به سدیریها بازگشت و "محمد بن نایف" اولین فرد از نسل سوم عبدالعزیز بود که نفر دوم کشور شد.
با اقدامات ملک سلمان هر چند مفاصل قدرت در دستان سدیریها قرار گرفت ولی رقابت بر سر قدرت از بین ائتلافهای برادران به نسل سوم منتقل شد و این بار میان دو عموزاده محمد بن سلمان و محمد بن نایف پدیدار شد.
ادامه دارد
#عربستان#عربستان_سعودی#پادشاهی#سلطنت#تاریخ#سیاست#تاریخ_سیاسی🌎📚 @sociologycenter 📚🌍