نقلست که شبلی گفت: آن شب بسر گور او شدم و تا بامداد راز و نیاز کردم سحرگاه مناجات کردم و گفتم الهـی این بندهٔ تو بود مؤمن و عارف و موحد این بلا با او چرا کردی؟ خواب بر من غلبه کرد؛ بخواب دیدم که قیامت است و از حق فرمان آمدی که این از آن کردم که سّر ما با غیر گفت.
#منصور_حلاج #تذکره_الاولیا_عطار گفت آن یار کز او گشت سـر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
حضرت حافظ
@smsu43