♦️دریوزه گان آستان پول: دریوزه گی آفت اقتصاد دولتی و خصوصی
✍️دکتر حمید رزاقی۲۵ دی ۱۴۰۳
جناب محدثی آیا کارگزاران فکری و دانشگاهی که در دانشگاه تدریس می کنند و حقوق شان از شما به مراتب کمتر است و قادر نبودند و یا جامعه این امکان را نداد که استقلال اقتصادی داشته باشند و به مانند شما در بخش خصوصی کار فکری خود را بفروشند، دریوزه اند، وابسته اند و شایسته تحقیر. و شما که می توانید کار فکری را خارج از چرخه دانشگاه بفروشید، آزاده و دارای حریت.
همکار ارجمند آخر این چه نوع استدلال و منطقی است، آیا این دو گانه دریوزه و حریت، بی انصافی در حق بسیاری از دانشگاهیان شریف نیست، آیا شما حقیقت را وارونه سازی و تحریف نمی کنید. آیا بهتر نیست به جای این دو گانه بینی کم مایه به طیفی از وضعیت های مختلف (بین سیاه و سفید) عنایت کنیم.
مهم تر این که انسان به میزانی که بخواهد تغییر ایجاد کند به همان میزان به درون حقیقت نفود می کند. هر چه ریشه ای تر و عمیق تر به پدیده، پس کاوی کند، به همان میزان ریشه ای تر خواستار تغییر است.
حال ریشه ای تر به قلب واقعیت (حقیقت) می رویم:
ما انسان ها در شرایط تاریخی معینی زندگانی داریم که خدایان دیگر به حاشیه رفته اند و جای آن ها راخدای پول گرفته است. بشریت پول را ساخت و برساخت کرد و آن را به خدایی رساند، خدای پولی که همه را بندگی و کرنش در آورد. خدای پولی که انسان، آفریننده اش بود.آفریده شده از انسان جدا گشت، آفریده شده(پول) آفریدگار شد و انسان بنده اش، چه در سبک و سیاق اقتصاد دولتی و چه در سبک و سیاق اقتصاد خصوصی و چه در سبک و سیاق ترکیبی این دو. پول این موجود انتزاعی قدرت بلامنازع شد. با پول می توان همه چیز را خرید، با پول نیازهای مادی و معنوی انسان تامین می شد. همه در این جهان پول زده در مقابل پول به حضیض ذلت افتادند، زانو زدند، خوار شدند، تحقیر شدند، در یوزه گردیدند، وابسته اش شدند. این دریوزگی و خواری و بی مقداری فقیر و غنی، دانشگاهی و غیر دانشگاهی، فرهیخته و غیر فرهیخته، کارآفرین و کارگر و کارمند برایش فرقی ندارد. باید سر تعظیم به درگاهش فرود آورید. اگر بخواهی تامین معیشت کنی، اگر بخواهی مسکن و خانه داشته باشی، اگر بخواهی فخر بفروشی، اگر بخواهی تحقیر کنی، آگر بخواهی تبعیض روا داری، اگر هر کاری بخواهی بکنی با خدای پول میسر است. خدای پول، زشت را زیبا و زیبا را زشت می کند.
بت پول به همه ساحت های انسانی و زیست جهان اجتماعی چون هیولایی لاابالی نفوذ کرده است، همه روابط و نیازهای انسانی را به کالا تبدیل کرده است و زیست جهان را به مذلت کشانده است.
بت پول چنان در مناسبات اجتماعی و در روح و روان ما جای خوش کرده که می پنداریم از ازل بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت، خدایی خواهد کرد و ما زمینیان درمانده چاره ای نداریم که سر به آستانش فرود آوریم. استقلال انسانی خود را به اواگذار می کنیم تا او به ما نظر کرده و از الطافش بهره مند شویم.
جناب محدثی این چنین همه ما دریوزهگان تحقیر شدگان پول هستیم و به شی حقیر در برابرش در آمده ایم. دو سه خروار حقارت که چه عرض کنم، دو سه هزار خروار حقارت را تقدیم بارگاه مبارک اش کرده ایم.
🔸محدثی: سلام و ارادت دکتر جان! به تفصیل هم نوشته ام و هم فایل صوتی منتشر کرده ام. مطابق توصیفی که کرده ام، آنها که دریوزهگی کرده اند، خودشان خود را میشناسند. ما هم خیلیشان را میشناسیم. آنها هم که مستقل مانده اند و حریت خود را حفظ کرده اند، خودشان خود را میشناسند و ما هم برخیشان را میشناسیم. هم دریوزهگان را کم و بیش میشناسیم و هم احرار را. #حمید_رزاقی#اقتصاد_فکر#کارگزاران_فکری#الگوی_دریوزهگی#الگوی_وابستهگی#استقلال_اقتصادی@NewHasanMohaddesi