زندگی به سبک شهدا
#پدر_و_دختر
Канал
@shohada72_313
Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال:
@shohada72_313
ارتباط بامدیرکانال:
@Ahmadgholamii
ادمین تبادلات:
@faramarzaghaei
کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313
کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
زندگی به سبک شهدا
زندگی به سبک شهدا
"رمان
📚
#از_روزی_که_رفتی
🍃
🍃
✍
#قسمت
3⃣
4⃣
#رویا_وارد_شد... تن #رها لرزید، لرزید تن رها از آن #اخم های به هم گره خورده.... از آن #توپی که حسابی #پر بود ،و روزهاست که دلیل پر بودنش هم فقط #رها بود...! رویا:باید با هم حرف بزنیم #صدرا...! صدرا #لبخندی به…
رمان
📚
#از_روزی_که_رفتی
🍃
🍃
🍃
✍
#قسمت4
⃣
4⃣
_فکر کنم
#شما_اومدید
با من
#صحبت
کنید.....
_با تو...؟
#تو_کی
باشی که
#من_بخوام
باهات
#حرف_بزنم
....؟؟
_شنیدم به
#رها
گفتی با
#دوست_پاپتیت
باید از این
#خونه
بری،
#اومدم_ببینم_مشکل_کجاست
...!؟؟
_حقته...هرچی گفتم
#حقته
....!
#شوهرت_مرده
...؟
#خ
ُب_به_دَرَک...!
به من چه...؟
چرا
#پاتو_توی_زندگی
من گذاشتی....؟
چرا تو هم
#عین
این
#دختره_ه
َوار_زندگی_من_شدی...!؟
_این
#دختره_اسم_داره
...!
بهت
#یاد_ندادن
با
#دیگران_چطور
باید صحبت کنی...؟
این بارِ
#آخرت_بود
...!
#شوهر_من_مرده
..؟
#آره
....!
#م
ُرده
و
به تو
#ربطی
نداره...!
#همینطور
که به
#تو_ربط
نداره که من چرا توی این
#خونه_زندگی_میکنم
...!
من با
#محبوبه_خانم
صحبت کردم، هم ایشون راضی بودن هم
#آقای_صدرا
...!
#شما
کی هستید...؟ چرا باید از شما
#اجازه_بگیرم
....؟
#رویا_جیغ_زد
:
_من
#قراره
توی اون
#خونه
زندگی کنم...!
#آیه_ابرویی_بالا_انداخت
:
_اما به من گفتن که اون خونه مال
#آقا_صدرا
و
#همسرشه
که میشه
#رها
...!
#رها
هم با اومدن من به اون
#خونه
مشکلی نداره،
#راستی
...
#شما
برای چی
#باید
اونجا
#زندگی_کنید
...؟؟!!
#رها
سر به زیر انداخت
و
لب گزید.
#صدرا
نگاهش بین
#رها_و_آیه
در گردش بود.
هرگز به زندگی با
#رها
در آن خانه فکر نکرده بود...! ته دلش
#حالش
رفت برای
#مظلومیت_همسرش
...!
#مجبوبه
خانم نگاهش
#خریدارانه
شد....
#دخترک_سبزه_روی
#سیاه_چشم_با_آن
#قیافه_ی_جنوبی_اش
،
#دلنشینی_خاصی_داشت
...
#دخترکی
که
#سیاه_بخت
شده بود...!
#رویا
رنگ باخت... به
#صدرا
نگاه کرد.
#صدرایی
که نگاهش
#درگیر_رها
شده
بود:
_این
#زندگی_مال
من بود...!
آیه: خودت میگی که
#بود
؛ یعنی
#الان_نیست
...!
_شما با
#نقشه_زندگی
منو
#ازم_گرفتید
...!
آیه: کدوم
#نقشه
...؟
#رها
رو به
#زور
#عقد_کردن
که اگه
#نقشه
ای هم باشه از
#اینطرفه
نه
#اونطرف
...!
_این
#دختره
قرار بود...
#آیه_میان_حرفش_دوید
:
_رها...!
_هرچی...! اون قرار بود
#زنعموی_صدرا
بشه،نه خود
#صدرا
..؛
من فقط دو روز با دوستام رفتم
#دماوند
، وقتی برگشتم،
این
#دوست
شما، همین که همهش
#خودشو
ساکت
و
#مظلوم
نشون میده،شده بود
#زن_نامزد_من
...!
شده بود
#ه
َووی_من...!
#آیه
: اگه
#بحث_هوو
باشه که شما میشید
#هووی_رها
....!
آخه شما
#زن_دوم
میشید، با
#اخلاقی
که
از شما دیدم خدا به
#دا
ِدهمسرتون برسه...!
#صدرا_فکر_کرد
..
"
#رها
گفته بود
#آیه
جزو بهترین
#مشاوران
مرکز
#صدر
است...؟ پس
#آیه
بهتر میداند چه میگوید...!"
#رویا_پوزخندی_زد
:
_شما هم میخواید به جمع این
#هووها
بپیوندید...؟!
#صدرا
اخم کرد
و
#محبوبه
خانم سرش را از خجالت پایین انداخت.
چه میگفت این
#دخترک_سبک_سر
...؟
شرمنده ی این
#پدر_و_دختر
شده بودند،
#شرمنده_ی_مرد
ِ_
#شهیدش
.......!
🌷
نویسنده:
#سنیه_منصوری
#ادامه_دارد
.......
👇
👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡
@shohada72_313