زندگی به سبک شهدا

#خاطره_شهید
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
سردار شهید #قاسم_سلیمانی : ‏

کسانی که فکر می‌کنند برای اداره‌ی کشور باید با آمریکا متحد شد، به سرنوشت کشورهایی بنگرند که هم‌پیمان آمریکا شده‌اند، اما در فقر شدید و با سرنوشت تیره بسر می‌برند. آمریکا در ۵۰سالی که بر ایران تسلط داشت، کدام بنا و راه و زیرساخت را برای رفاه مردم ایران ایجاد کرد؟

#خاطره_شهید
#مرگ_بر_آمریکا

◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
◼️ @shohada72_313
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۶۸

🌺 نوجوانِ عاشقِ خدا...

#خاطره_شهید
با اینکه هنوز به سنِ تکلیف نرسیده بود، نماز شب می‌خواند... یک بار ناخواسته و اتفاقی، نمازِ صبحش قضـا شـد. اونقدر گریه کرد، که ما فکر کردیم شـاید برایِ برادرش اتفاقی افتاده...

🌹خاطره‌ای از زندگی نوجوان شهید جلال تقوا طلب
📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه ۳۶

@shohada72_313
◾️ #خاطره_شهید 🌿
___

خیلی بر بیت المال حساس بود و قبل از اینکه ساکن نجف شود ، گاهی در پایگاه درس می خواند و هنگامی که می خواست درس بخواند ، از پایگاه خارج می شد و در راهرو می رفت .

در راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما می نشست و درس می خواند و وقتی به ایشان می گفتیم که چرا اینجا درس می خوانی می گفت : من این درس را برای خودم می خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت المال پرداخت می شود استفاده کنم.

#شهید_محمد_هادی_ذولفقاری💔
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔸️بخشی‌هایی از وصیت نامه شهید محمدرضا تورجی زاده :
امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، ان‌شالله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم؛ در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده از ایثار جان هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغب‌تر شده‌ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید.
عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است.

#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#خاطره_شهید
#پادکست
.
.
🔸️ماروبه دوستان خودتون معرفی کنید و تواین کارخیرسهیم بشید🌹👇
@shohada_geraphy
💠 #خاطره شهید عبدالحسین برونسی

🔹همسر شهید برونسی می گوید:

▫️يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند.

🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون.


🔺بعد از #شهادتش، همان رفيقش می‌گفت:

▫️آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند.

📚منبع: کتاب #خاک‌های_نرم_کوشک

🆔 @shohada72_313
#خاطره_شهید

#شهید_ابراهیم_یوسفے
#نڪا

در عملیات #بیت‌المقدس، در حالی‌که دیگر راهی جز #مبارزه یا تسلیم نداشت، آن‌قدر مبارزه ڪرد ڪه تیرهای تفنگش تمام شد.

آن‌گاه سلاح ما را گرفت و سلحشورانه جنگید؛
تا این‌ که با اصابت گلوله به پیشانے‌اش به #شهادت رسید.

✍🏻 #راوے : همرزم شهید

@shohada72_313
#عکس_بازشود👆
#خاطره💔

شهید_رضا_اسماعیلی🌷

شهید مدافع حرم✌️
در گردان فاطمیون
درجبهه نبردعلیه باطل
جان خود را نثار کرده
و پیکر بی سر او به آغوش
مادر😔 بازگشته است.

شهید_سرفراز_رضا_اسماعیلی🕊

@shohada72_313
🔰 #خاطره_شهید

شب #نوزدهم ماه مبارک رمضان بود که علیرضا از جبهه باختران آمد

از لحظه ورودش آرام و قرار نداشت تصمیم گرفت برای عزاداری و آرامش #روح خود به مسجد محل برود.

او تا صبح در مسجد ماند،سپس به خانه آمد.

به او گفتم بعد از پنج ماه به خانه آمده ای اما از جبهه تماس گرفتند و گفتند خودت را هرچه سریع تر به آنجا برسانی.

حالا تکلیف پانزده روزی که مرخصی گرفته ای چه می شود؟

#فرزندانت بی قراری می کنند و هنوز ما نتوانستیم آنطور که باید شما را ببینیم،شما نیز خستگی خود را برطرف نکرده اید

گفت: شما راضی هستی من در خانه بمانم و در #جبهه حضور نداشته باشم و برادرانم در جبهه بجنگند؟

خدا را خوش نمی آید
به خاطر خود خواهی خودم
#وظیفه_دینی ام را فراموش کنم

#راوی : #همسرشهید

#شهیدعلیرضانوری
#ساری
@shohada72_313