شعری برای مشاعره

ذوق ِ یک لحظه وِصال ِ تو به آن می‌ارزَد



ڪه کسی تا به قیامت نِگران بِنشیند

#حسن_بیک

#ذ

ذکر خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر و قرارم نیستی

همچو برگ از شاخسار چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرق در اندوهم اما غم گسارم نیستی

نا مسلمان بودم و ایمان من مهر تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته ای در راه کنعانم چه سود
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی

#ذ

ذرّه‌ای دردم ده ای درمانِ من
زانکه بی دردت بميرد جانِ من

چون برآيد جان، ندارم جز «تو» کس
هم رهِ جانم تو باش آخر نفس

چون زمن خالی بماند جایِ من
گر «تو» همراهم نباشی، وایِ من

عطار_نیشابوری

#ذ

ذکرِ خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر وقرارم نیستی

همچو برگ از شاخسارِ چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرقِ در اندوهم امّا غمگسارم نیستی

نامسلمان بودم و ایمانِ من مهرِ تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته یِ در راه کنعانم چه سود؟
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی ...


#ذ

ذرّه‌ای دردم ده ای درمانِ من
زانکه بی دردت بميرد جانِ من

چون برآيد جان، ندارم جز «تو» کس
هم رهِ جانم تو باش آخر نفس

چون زمن خالی بماند جایِ من
گر «تو» همراهم نباشی، وایِ من ...

#عطار_نیشابوری


#ذ

ذکر خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر و قرارم نیستی

همچو برگ از شاخسار چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرق در اندوهم اما غم گسارم نیستی

نا مسلمان بودم و ایمان من مهر تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته ای در راه کنعانم چه سود
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی

#ذ

.
ذوق ما از عقل می پرسی مپرس
این کسی داند که او را آن بود


کشتهٔ او زندهٔ جاوید شد
پیش او مردن مرا آسان بود


#شاه‌نعمت‌الله_ولي


#ذ

.
ذکرِ خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر وقرارم نیستی

همچو برگ از شاخسارِ چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرقِ در اندوهم امّا غمگسارم نیستی

نامسلمان بودم و ایمانِ من مهرِ تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته یِ در راه کنعانم چه سود؟
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی

سیدشهرام_علیزاده

#ذ

ذکر امشب را بگویید عاشقان با سوز دل


یا خدایِ عاشقان شب را حرامم کن حرام ...

#مولانا

#ذ

ذکرِ خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر وقرارم نیستی

همچو برگ از شاخسارِ چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرقِ در اندوهم امّا غمگسارم نیستی

نامسلمان بودم و ایمانِ من مهرِ تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته یِ در راه کنعانم چه سود؟
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی ...

#ذ

ذَخيره گرچه نَدارم متاع ِ دُنيے و عُقبیٰ

هَمين بَس است كه دَرسينه آرزوی‌تو دارم...

فياض_لاهيجى







#ذ

🔻
ذوق ِ یک لحظه وِصال ِ تو به آن می‌ارزَد

ڪه کسی تا به قیامت نِگران بِنشیند

#حسن_بیک 🌿♥️⚘
#ذ

ذوق یڪ لحظہ وصال تو بہ آن مے ارزد





ڪہ ڪسے تا بہ قیامت نگران بنشیند

#ذ

حسن_بیڪ

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

شهر آن توست و شاهی فرمای هر چه خواهی
گر بی عمل ببخشی ور بی‌گنه برانی


#ذ

سعدی

دلم را دیدی و گفتی عجب عصر غم انگیزی
به چشمم زل زدی گفتی عجب باران زیبایی

#ذ

ذوق نظاره ی گل ، در نگه پنهانی است

ای مقیمان چمن ،رخنه ی دیوار کجاست؟


#ذ

‌
ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر
ای عشق تو را در جان هر دم عملی دیگر

#ذ

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

تو فارغی و عشقت بازیچه می‌نماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی

#ذ

ذوق نشاط را می و ساقی بهانه بود

افسوس آن جوانی شادی گسار کو ...؟

#ذ
@sheromoshaere

ذکر امـشب را بگویید
عاشقان با سوز دل
یا خدایِ عاشقان شب را
حرامم کن حرام

#ذ
@sheromoshaere