شعرهای یواشکی

@sherhaye_yavashaki

زمستان گذشته که سیل آمده بود، یادت هست؟
عکاس جوانی آمده بود تا از زندگی مردم و وسعت فاجعه عکس بیندازد. تو را دیده بود که وسط آب و گل‌ولای، پاچه‌های شلوارت را بالا زده بودی و گوسفندهای نیمه جان ننه گلی را از میان باتلاق بیرون می‌آوردی. تا آمده بود عکسی بیاندازد، یقه‌اش را چسبیده بودی و فریاد زده بودی: فکر میکنی سیل آمده است تا تو سوژه برای عکاسی پیدا کنی؟
"سیل آمده تا بفهمی مردم حاصلضرب وسعت عشق‌اند در عمق مظلومیت"

#مصطفی_مستور
#سیل
#سیستان_و_بلوچستان

🆔 @sherhaye_yavashaki ⬅️join♦️

@sherhaye_yavashaki

زندگی آنها در #خدمت به این جزامیان خلاصه شده بود.

آنها کاری را انجام میدادند

که نه #ثروتی برایشان میاورد

و نه #شهرتی دربرداشت...

آنها #گمنام میزیستند

#خدمت میکردند

#رنج میبردند

و در نهایت #گمنام میمردند

آنها #فرشتگانی در سیمای #انسان بودند.


#ارنستو_چه_گورا
طرح از #مانا_نیستانی
#سیل

@sherhaye_yavashaki

@sherhaye_yavashaki

.
صبح تا شب یکسره افتاده‌ام در رختخواب
سمفونی خْر و پُف سرداده‌ام در رختخواب

همسرم هر بار می‌گوید برو نانی بخر
از همان زیر پتو آماده‌ام در رختخواب

هرکه از روی حساب از من سؤالی کرده است
پاسخ او را حسابی داده‌ام در رختخواب

اهل تشریفات و مهمانی نبودم تا به حال
دلخوشم تنها به بزم ساده‌ام در رختخواب

چون اسیر تختخواب آنچنانی نیستم
اینچنین از هرجهت آزاده‌ام در رختخواب

هر که گیر من بیافتد خوب صیقل می‌خورد
مثل سوهان گر نشد، سمباده‌ام در رختخواب

تازه خیلی وقتها در خواب ورزش می‌کنم
دائما مشغول با کباده‌ام در رختخواب

ساقیا! لطفی کن و یک سر به بالینم بزن
بلکه جامی پر کنی از باده‌ام در رختخواب
من نماز خویش را خوابیده برپا می‌کنم
بالشم مهر و پتو سجاده‌ام در رختخواب

مملکت را آب برد و بانگی از من بر نخاست
همچنان مثل کدو لم داده‌ام در رختخواب

ربط اگر دارند اینهایی که گفتم ، با ژنم
بنده هم یکجور آقازاده‌ام در رختخواب

#ح_الف_شاکی
#حمید_اسماعیلی
#گلستان#سیل#بی_تفاوتی

🆔 @sherhaye_yavashaki ⬅️join♦️

این روزها ادامه‌ نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده‌ صبح زود بود

جز مرگ پشت مرگ، خبرهای تازه نیست
محبوب من! چقدر جهان بی وجود بود

#عبدالجبار_کاکایی
#سیل_سیستان_بلوچستان
#پلاسکو
🆔 @sherhaye_yavashaki