حسادت نمیکنم
به آنچه پیش از من آمده
تو با مردی بیا ،
که بر شانههات آسوده
با صدها مرد بیا ، بر موهات
هزاران مرد، درون سینهات
بر پاهات .
همچون رودی بیا ،
مملو از مردانی غوطهور
روان به سویِ دریایی خروشان
با موجی ابدی، بر زمان .
آنها را همه با خودت بیاور
بدانجا که من منتظرت هستم؛
برای شروع زندگی مان، میباست
همیشه تنها باشیم
همیشه من ، همیشه تو
همیشه ما ، رویِ زمین
تنهایِ تنها ...
#پابلو_نرودا ترجمه:
#باهار_افسری@Sherane_poem