🍀 شعرانه 🍀

#منوچهر_آتشی
Канал
Логотип телеграм канала 🍀 شعرانه 🍀
@sherane_poemПродвигать
319
подписчиков
3,54 тыс.
фото
128
видео
5
ссылок
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت .. پرم از سایه برگی در آب چه درونم تنهاست "سهراب" @MF1985sh
با من
از آفتاب‌های فراوان می‌گويند...
اما من
اين‌جا بر پشته‌ای
در مه نشسته‌ام
بی‌انتظار طلوعی

زخمی يا شقايقی در مه، يا زنی در باران؟
«دوست‌ام بدار!» يا «دوست‌اش دارم»؟
از من مپرس!
سهم من از تمام حقيقت،
همين اندكی ترديد است.

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
دوری 
دور ، دور
و من نمی‌توانم
از چشم‌های باکره‌ات برگی بردارم
و روی زخم کاری پهلویم بگذارم

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
#فصل_کشف_واژه_ها

ميزبان پرسه‌های پريشان
ميزبان اندوه
خسته از ملال واژه‌های بی‌ملال
سبک، از گريه‌ی بسيار
سنگين، از استخوان‌های بی‌گريه
اين رؤيا تو را به کجا خواهد رساند؟

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
#فصل_کشف_واژه_ها

آوازها چگونه به دنیا می‌آیند؟
آوازهای تلخ
آوازهای خستهٔ خَشدار
آوازها چگونه غمگین می‌شوند؟

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
ای شب به من بگو
اکنون ستاره ها
نجواگران مرثیه ی عشق کیستند؟
هنگام عصر بر سر دیوار باغ ما
باز آن دو مرغ خسته
چرا می گریستند؟!

#منوچهر_آتشی
🍀🍀
اول قرار بود بروند
‏قرار بود بیایند و بکُشند و بردارند و بروند
‏اما
ماندند
‏و شکل کُشتن را تندیس میدان کردند...

#منوچهر_آتشی
🍀🍀
@Sherane_poem
صدای تو
از سایه سوی نیستان می‌آید
و گل می‌دهد در هیاهوی باران

صدایت
یکی نرگس نوشکفته است
که از پشت رگبار می‌ایستد
رو به‌ روی نگاهم
و عطری هوسناک بالا می‌آید در آهم

تو می‌گویی و لاله می‌روید از سنگ؛
تو می‌گویی و غنچه می‌جوشد از چوب؛
تو می‌گویی و تازه می‌روید از خشک؛
تو می‌گویی و زنده می‌خیزد از مرگ!

صدای تو از سایه ‌سار نیستان می‌آید
و گل می‌دهد از گل زخمیِ بعد رگبار
و در آب می‌‌ایستد رو به ‌روی نگاهم
صدای تو می‌بارد و زنده‌ام من...

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
صدای تو
از سایه سوی نیستان می‌آید
و گل می‌دهد در هیاهوی باران

صدایت
یکی نرگس نوشکفته‌ است
که از پشت رگبار می‌ایستد روبروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا می‌آید در آهم

تو، می‌گویی و لاله می‌روید از سنگ
تو، می‌گویی و غنچه می‌جوشد از چوب
تو، می‌گویی و تازه می‌روید از خشک
تو، می‌گویی و زنده می‌خیزد از مرگ

صدای تو از سایه سار نیستان می‌آید
و گل می‌دهد از گل زخمی بعد رگبار
و در آب می‌ایستد روبروی نگاهم
صدای تو می‌بارد و زنده ام من

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
و عشق
مثل همین گلدان‌های شمعدانی
در ایوان
حضور غریب معلقی دارد…

#منوچهر_آتشی
#اینجا_ایران_است
خانه مدرس تهران

@Sherane_poem
تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها
که سر به صخره گذارد
غریبی و پاکی
تو را ز وحشت توفان
به سینه می فشرم
عجب سعادت غمناکی!

#منوچهر_آتشی
🍃🌺🍃
با من از آفتاب‌های فراوان می‌گويند
اما من
اين جا بر پشته‌ای
در مه نشسته‌ام
بی‌انتظار طلوعی

زخمی يا شقايقی در مه، يا زنی در باران؟
«دوستم بدار!» يا «دوستش دارم»؟
از من مپرس!
سهم من از تمام حقيقت، همين
اندكی ترديد است

#منوچهر_آتشی
🍃🌺🍃
@Sherane_poem
در این باغ کوچک چرا
چرا صدای تبر قطع نمی شود،
چرا صدای افتادن ؟

تا کی به سوگ سروها بنشینیم،
تا کی به سوگ صنوبرها ...

در این باغ کوچک مگر چند
سرو صنوبر هست
که دندان برنده ی تبر
از شکستنشان سیر نمی شود ؟

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
اسب سفيد وحشی؛ مشکن مرا چنين!
بر من مگير خنجر خونين چشم خويش!
آتش مزن به ريشه ی خشم سياه من!
بگذار تا بخوابد در خواب سرخ خويش

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
و عشق
مثل همین گلدان‌های شمعدانی
در ایوان
حضور غریب معلقی دارد…

#منوچهر_آتشی
#روزتان_پر_از_عشق

@Sherane_poem
حلاج
انگور بود
پس از درخت دارش چیدند
تا وعده اش شراب فراهم شود
تاریخ عشق و شورش اندیشه را
در عصر جهل هار

عین القضات
سیب سرخ جوانی بود
پس از درخت دارش چیدند
تا قصه گناه
-آمیزش تلخی و شیرینی -
در چرخه های شعر بگردد
تا ما

امروز نیز
با هر فشار ماشه
حلاج و عین القضات ها
مانند برگ پاییزی
از شاخسار مصرع ها
می افتند
تا..

آه ای درخت خسته
همسایه ی قدیم سبز
تو باز میوه می دهی؟

#منوچهر_آتشی
@Sherane_poem
تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها
-که سر به صخره گذارد-
غریبی و پاکی
تو را ز وحشت توفان
به سینه می فشرم
عجب سعادت غمناکی!

#منوچهر_آتشی
چهره ماندگار ادبیات در سال 1384
٢ مهر زادروز شاعر
@Sherane_poem