Смотреть в Telegram
باز آمدم که فکر تو را آب و گل کنم مادر! اجازه هست کمی درد دل کنم مادر! اجازه هست که چیزی بگویمت از حس دردناک مریضی بگویمت از حس دردناک خودم کودک خرت اصلاً بلای بد شده این بچه بر سرت هرگز بنای کاخ امیدت نبوده‌ام دستی به روی موی سپیدت نبوده‌ام مادر! ببین که دربه‌دری عادتم شده شب‌ها شراب و لندغری عادتم شده شب‌ها و روزها شده من خانه نیستم اصلاً به زندگی سرسوزن ...نه نیستم یک سو شراب و شعر و جهانی شبیه گور یک سو چخوف و نیچه و لعنت به بوف کور یک سو فرار و نفرتی از هرچه آدم است یک سو دلی که سخت گرفتار مریم است افتاده‌ام میان بلاهای روزگار کس نیست یک صدا بزند،‌های روزگار! کاوه جبران
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств