✔️#مرگ_در_ساختار_ذهناگر بخواهیم پیرامون مفهوم "
مرگ" تامل کنیم قبل از آن لازم است موضع خود را
در ارتباط با
ساختار ِ شناختی ای که این تامل میتواند
در آن شکل بگیرد مشخص کنیم ...
چراکه جهان پدیدارها عرصه ی بازی
ذهن است .
بدون وجود دستگاه شناختی
ذهن ، جهان هم نمود ندارد ( بیاد بیاوریم که کانت برای نخستین بار
در تاریخ فلسفه بر ماهیت توهمی زمان و مکان انگشت نهاد)
بعبارت دیگر اگر سوژه از میان برخیزد ، ابژه هم به تناسب آن دگرگون شده و تغییر ماهیت می دهد (هایدگر همبستگی متقابل سوژه و ابژه را برای نخستین بار تبیین کرد)
اما شاید مسئله ای که کمتر به آن التفات شده ، بی رقیب بودن دستگاه شناختی
ذهن است ؛ جایی که رقیب دیگری نباشد قهرمان هم همیشه همان خواهد بود و ازینرو باید گفت "
ذهن" قهرمان عرصه ای بی رقیب است .
به همین دلیل شناختی که
ذهن به آن اصالت می دهد همان شناختی است که
در مختصات شناسایی اش( حس و فهم) صورت بندی می شود.
در فلسفه پسامدرن انسان به این اصالت شک کرد و تمامی دستاوردهای دوره روشنگری را ساختارشکنی نمود اما با اینحال قادر نشد به فضا و امکان تازه ای پای نهد و
در نتیجه به پایان فلسفه و پایان تاریخ نزدیک شد .
با این مقدمه باید گفت تصور ما از
مرگ از آنجا که
در یک منظومه و دستگاه شناختی به نام
ذهن شکل می گیرد، این تصویر یک امر درون ذهنی، دگرگون شونده و سیال خواهد بود .
این همان مسئله ای است که موریس بلانشو از زاویه ای دیگر اذعان می کند که هر نوع تعریف ما از
مرگ در یک حد و فاصله مرزی صورت بندی می شود...
سهراب سپهری می گوید :
"همیشه فاصله ای هست
شراب باید خورد
و
در جوانی یک سایه
راه باید رفت ..."
مسافر
زیر نور مستقیم خورشید قدم زدن، سوزاننده و ویرانگر است، سپهری می گوید زیر جوانی یک سایه راه باید رفت ...
ساختار ذهن توانایی و گنجایش عریانی حقیقت را ندارد بلکه حقیقت را به فرم قابل فهم دگرگون می کند ...
فهم ما از هستی به مراتب با خود آنچیزی که خواهان فهم آن هستیم فاصله دارد ...
ازینرو
در فلسفه پسامدرن ( گادامر) برخورد ما با هر نوع فهم از حقیقت ، برخوردی است که به سمت کاری خلاقه و امری هنری حرکت می کند .
یعنی حتی بزرگترین مکاتب فلسفی کارشان شبیه ساختن نوعی کاردستی و خلاقیت تاریخمند و قابل دگرگونی بوده است ...
آثار موریس بلانشو مصداق گویای این هم آمیزی است که
در آن ادبیات، فلسفه و هنر هر کدام به دیگری پل می زنند .
#علی_پیرنهاد@shavandanpagehttps://t.center/shavandanpage