#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#گفتاورد
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#گفتاورد

#چگونگی_جدل_با_چپگرایان


کتاب “چگونه در مباحثه با چپ‌گرایان پیروز شویم” نوشته بن شاپیرو، راهنمایی جامع برای محافظه‌کاران است که به دنبال موفقیت در مناظره‌ها با چپ‌گرایان هستند.

شاپیرو در این کتاب به بررسی روش‌ها و استراتژی‌هایی می‌پردازد که به محافظه‌کاران کمک می‌کند تا در مناظره‌ها با چپ‌گرایان موفق شوند و از حملات شخصیتی آن‌ها جلوگیری کنند. او یازده قاعده برای موفقیت در این مناظره‌ها ارائه می‌دهد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

شاپیرو معتقد است که چپ‌گرایان بیشتر از هر چیز به حملات شخصیتی و تحقیر مخالفان خود متکی هستند تا بحث‌های منطقی و مستدل.
او تأکید می‌کند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظره‌ها باشد، نه فقط بیان حقیقت و اصول.

قاعده 1: به سمت آتش بروید
از مناظره نترسید و با شجاعت وارد بحث شوید. شاپیرو می‌گوید که باید آماده باشید تا با حملات چپ‌گرایان مواجه شوید و از آن‌ها نترسید.

قاعده 2: اولین ضربه را بزنید
قبل از اینکه مورد حمله قرار بگیرید، خودتان حمله کنید. شاپیرو تأکید می‌کند که باید با تحقیق و آمادگی کامل وارد مناظره شوید و اولین ضربه را بزنید.

قاعده 3: حریف خود را چارچوب‌بندی کنید
حریف را به گونه‌ای معرفی کنید که حملات او بی‌اثر شود. شاپیرو معتقد است که باید حریف را به عنوان کسی که از تاکتیک‌های نادرست استفاده می‌کند، معرفی کنید.

قاعده 4: مناظره را چارچوب‌بندی کنید
بحث را به سمت موضوعات مورد نظر خود هدایت کنید. شاپیرو می‌گوید که باید بحث را به سمت موضوعاتی که در آن‌ها قوی هستید، هدایت کنید و اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند.

قاعده 5: ناهماهنگی‌ها را شناسایی کنید
تناقضات در استدلال‌های چپ‌گرایان را نشان دهید. شاپیرو معتقد است که باید ناهماهنگی‌های موجود در استدلال‌های حریف را شناسایی کرده و آن‌ها را برجسته کنید.

قاعده 6: چپ‌گرایان را مجبور به پاسخ‌گویی کنید
سوالات مستقیم بپرسید و آن‌ها را مجبور به پاسخ‌گویی کنید. شاپیرو می‌گوید که باید سوالاتی بپرسید که حریف را مجبور به پاسخ‌گویی کند و نتواند از زیر بار سوال فرار کند.

قاعده 7: منحرف نشوید
اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند. شاپیرو تأکید می‌کند که باید روی موضوع اصلی تمرکز کنید و اجازه ندهید حریف بحث را منحرف کند.

قاعده 8: نیازی به دفاع از همه افراد هم‌نظر ندارید
فقط از اصول خود دفاع کنید، نه از همه افراد هم‌نظر. شاپیرو می‌گوید که نیازی نیست از همه افرادی که با شما هم‌نظر هستند، دفاع کنید. فقط از اصول و مواضع خود دفاع کنید.

قاعده 9: اگر چیزی را نمی‌دانید، اعتراف کنید
صداقت داشته باشید و اگر اطلاعات کافی ندارید، آن را بپذیرید. شاپیرو معتقد است که باید در صورت ندانستن موضوعی، به صداقت اعتراف کنید و از ادعای دانستن چیزی که نمی‌دانید، خودداری کنید.

قاعده 10: بگذارید طرف مقابل پیروزی‌های بی‌معنی داشته باشد
گاهی اجازه دهید طرف مقابل در مسائل کوچک پیروز شود تا بتوانید روی مسائل بزرگ تمرکز کنید. شاپیرو می‌گوید که باید در مسائل کوچک انعطاف‌پذیر باشید و روی مسائل بزرگ تمرکز کنید.
 
قاعده 11: از حملات شخصیتی نترسید
بدانید که چپ‌گرایان از حملات شخصیتی برای ضعیف کردن شما استفاده می‌کنند و آماده مقابله با این حملات باشید. شاپیرو تأکید می‌کند که باید آماده باشید تا با حملات شخصیتی مواجه شوید و از آن‌ها نترسید.
 
بن شاپیرو در کتاب خود نشان می‌دهد که چگونه با استفاده از این استراتژی‌ها می‌توان در مناظره‌ها با چپ‌گرایان موفق‌تر بود و از حملات شخصیتی آن‌ها جلوگیری کرد.
او تأکید می‌کند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظره‌ها باشد و باید با آمادگی کامل و استفاده از تاکتیک‌های مناسب وارد بحث شد.

#اشکان


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#گفتاورد


نقد شریعتی شهامت می‌خواهد


برخی از صاحب نظران، روشنفکران مسلمان را به دو دسته متجدد- مجدد تقسیم کرده و شریعتی را مجدد دانسته‌اند.
مجددین به هسته اسلام اعتقاد دارند و قائل به خرافه‌زدایی از آن هستند. این گروه معتقدند در طول تاریخ اسلام و با گذشت زمان دین از خلوص اولیه دور شده و مناسک اولویت یافته‌اند. به همین خاطر است که به پیرایش و اصلاح دین دست می‌زنند. مجددین به نوعی به دنبال بازگشت به سلف صالح هستند.

شریعتی در واقع می‌خواست دین را بازسازی کند و برای این هدف خود از مکاتب دیگر و افکار روشنفکران اگزیستانسیالیست و مارکسیست کمک می‌گرفت.

««در واقع می‌توان شریعتی را یک بنیادگرا تلقی کرد و از این حیث اندیشه او با گونه‌های بنیادگرایی اهل سنت (مانند داعش) قرابت زیادی دارد. »»

روشنفکران همواره در خدمت قدرت و یا علیه قدرت بوده‌اند. از این رو آن دسته از روسنفکران که به احزاب پوزیسیون یا اپوزیسیون وابسته بوده‌اند از حمایت رسانه‌ای ‌و سیاسی برخوردار شده و به شهرت رسیده‌اند و تریبون‌ها در اختیارشان قرار گرفته است. این دسته عموماً هم دستیابی به قدرت و مواهب آن را می‌طلبیدند و هم به ایدئولوژی و هویت خاصی گرایش و تمایل داشته‌اند.

علاوه بر این، دسته دومی از روشنفکران نیز بوده‌اند که تنها برای رسیدن به شهرت و قدرت و ثروت در لباس روشنفکر درآمده‌اند و در واقع شارلاتان‌هایی بوده‌اند که فقط فرصت‌ها را به خوبی شناسایی کرده و به هدف رسیده‌اند.

احتمالاً همه موافقیم که نقد هر دو گروه لازم و جایز است. اما رسوا کردن دسته دوم نه تنها لازم و جایز، بلکه خدمت به حقیقت است.

با این حال، روشنفکران ممکن است از حمایت دسته‌ها و گروه‌های همفکر و حتی قدرت مستقر بهره‌مند باشند، در این صورت تلاش برای روشنگری درباره این اشخاص به شهامت نیز نیاز دارد.

از این رو، نقد شریعتی برای حال و آینده ایران هم لازم و هم ضروری است و همچنین به شهامت نیاز دارد.
#کارخانه


#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#گفتاورد

از زمان آشکار شدن ناکامی ایالات متحده در افغانستان و عراق یعنی حدود سال دو هزار و هفت، دوره‌ای از آشوب و تلخ‌کامی برای لیبرال دمکراسی و جبهه جهانی مدافع آن در سطح جهان آغاز شد.

این دوره بد شگون جدید به دوره باشکوه پیشروی جهانی آزادی و لیبرالیسم در جهان که با فروپاشی دیوار برلین در هزار و نهصد و هشتاد و نه آغاز شده بود و دمکراسی را به چندین کشور جدید در آمریکای جنوبی، اروپای شرقی و آسیا گسترش داده بود، پایان داد.

مشخص شده بود که برتری نظامی بی چون و چرای واشنگتن و متحدانش که در هر جنگ منظمی می‌توانست پیروز مطلق باشد، یک پاشنه آشیل بزرگ دارد و آن جنگ نامنظم و فرسایشی در دل یک جامعه در حال گذار است که ظرفیت‌های تجدد ستیز چشمگیر دارد.

مشخص شد که پس از سرنگونی یک حکومت استبدادی خون‌ریز و ستیزه جو، شکل‌دهی به یک بدیل سیاسی با ثبات می‌تواند بسیار دشوار باشد.
بدون چنین بدیلی نیروهای اجتماعی آزادی ستیز با کمک همسایگان می‌توانند جنگ چریکی بی رحمانه و کوری به راه بیندازند که سال‌ها به طول بینجامد و با تضعیف اقتصاد آمریکا و متحدانش، افکار عمومی غرب را نسبت به هر نوع مداخله جهانی بدبین ساخته و نوعی سیاست انزواگرایانه شبیه آنچه در سال‌های شوم مابین دو جنگ جهانی حاکم بود را در دولت‌های غربی تقویت کنند.

فرجام تلخ جنگ داخلی سوریه، چشم پوشی آمریکا از کشتار وحشتناک غیر نظامیان و استفاده چندباره از سلاح شیمیایی توسط بشار اسد، تحکیم موقعیت استبداد جدید پوتین در روسیه و جمهوری‌های سابق و فراغ بال حکومت نامشروعی همچون مادورو در ونزوئلا بدون آنکه نگران سرنوشتی شبیه همگنانش در دومینیکن، گواتمالا و گرانادا در دوران جنگ سرد باشد، نتیجه مستقیم همین شرایط است.

اما چیزی که در این یادداشت می‌خواهم بگویم آن است که این شرایط تغییر خواهد کرد، چرا که انقلاب تکنولوژیک پیش رو برتری نظامی ایالات متحده و دوستانش در مقابل جبهه متخاصم را به میزانی چشمگیر و باورنکردنی افزایش خواهد داد.
و تقریبا تمام ستون‌های حیاتی انقلاب تکنولوژیک آتی در آمریکا قرار دارد.

در یک یا دو دهه آینده فاصله اقتصاد آمریکا از رقبایش بسیار بیشتر خواهد شد. موازنه نظامی آینده مداخله یا کنترل جهانی را بسیار آسان‌تر و کم خرج‌تر خواهد کرد. حتی برای مقابله با گروه‌های شبه نظامی و چریکی که درون اجتماعات حامی عمل می‌کنند، تدابیر کاملا جدید و بی سابقه پدید خواهد آمد. میدان نبرد بلوک غرب با دشمنانش دوباره شبیه دوران رزم انگلیسی‌ها با قبایل زولو خواهد شد و از آن فراتر خواهد رفت.

جهانی را تصور کنید که در آن هوش مصنوعی که محتوای مغز و جهت‌گیری سیاسی افراد را از راه دور شناسایی می‌کند و سلاح‌های انرژی مستقیم که به اماکن و منابع حیاتی آسیب نمی‌زنند در ترکیب با یکدیگر، شیوهای کاملا جدید و شگفت انگیزی را برای خنثی کردن پایگاه اجتماعی/مردمی گروه‌های شبه نظامی سرسخت به اجرا گذارند.

زمانی را تصور کنید که برای کنترل یک کشور یا منطقه نیازی به پایگاه‌های نظامی بزرگ و دائمی نباشد و بیشتر کارها توسط هواگردهای فوق دوربرد که شش برابر صوت سرعت دارند و پایگاه‌های موشکی مستقر در فضا که همچون تک تیراندازان مستقر در یک برج دیده بانی تمام نقاط زمین را بیست و چهار ساعته و با جزئیات بسیار بالا در دید و تیررس دارند، از راه دور انجام پذیرد.

#توس_تهماسبی


#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#گفتاورد

"سوتلانا آلكساندرونا آلكسيويچ" نویسنده و روزنامه‌نگار اهل بلاروس است. وی در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد.

کتاب "روزگار رفته، آخرین سرخ‌ها" که روایتی از اضمحلال شوروی و ظهور روسیه جدید است.


آثار این نویسنده فوق‌العاده هوشمندانه، تلخ، توأم با طنز انتقادی و مایه‌های انسانی است.

سوتلانا الکسیویچ، اهل بلاروس، نویسنده کتاب «روزگار رفته، آخرین سرخ‌ها» و برنده جایزه نوبل ادبیات، از زندگی عمومی مردم شوروی در آن دوره یک مثال جالبی دارد، می‌گوید:

در شوروی نبردی دائمی بین یخچال و تلویزیون در جریان است.

تلویزیون دائماً از پروپاگاندای رفاه زندگی شهروندان در شوروی تحت سیطره حزب کمونیست می‌گوید ولی یخچال از واقعیت تلخ زندگی آنها و فقر و نداری...

او در آخر پیش‌بینی می‌کند که یخچال بر تلویزیون پیروز خواهد شد...

دقیقا شبیه زندگی مردم ما در این سال‌ها...!!

اون چیزی که در یخچال‌ها و زندگی روزمره مردم و فکر و ذهن نخبه‌گان می‌گذرد، با آن چیزی که رسانه‌های حکومتی و عوام یا منفعت‌طلبان می‌گویند حکایت دیگری است.


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#گفتاورد

اولین نقدی که به جایگزینی سرمایه‌داری با سوسیالیسم وارد است، از بین رفتن آزادی‌های فردی‌ است.

سوسیالیسم، بردگی همگانی است و غیرممکن است بتوان این حرف را تکذیب کرد.

اگر حکومت صاحب تمامی ابزارهای تولید است و تنها کسی که تصمیم می‌گیرد چه کسی کجا کار کند و با چه حقوقی کار کند دولت است، دیگر افراد آزادی ندارند.

آنها باید از دستورات دولت تبعیت کنند در غیر اینصورت نمی‌توانند زنده بمانند. فرد کاری برای انجام دارد، اما نه حق انتخابی برای انجام کار.

#لودویگ_فون_میزس


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران