#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد هزاران شب است که چشمم یک دل سیر نخفت
سروشی در گوشم گفت
به راز سر به مهر نهفت..
هزاران هزار فرزند دلبند کاوه
به دست
ضحاک زمانه
بر دار شد
چه پدران و مادران و خواهران و برادران
و کودکان و همسران
که داغدار شد ..
از آن روز که
بر کتف
ضحاک روییده دو مار بسیج و پاسدار شد ..
نشانه های فوران خوشه های خشم
لشگر خون خواهان ابتین و قادسی و حماسه سازان ابان پدیدار شد !!!
راه بند کردن
ضحاک در دماوند
در کاویانی ترین نبرد و فریدونی ترین پیوند هموار شد
از سپاهان می آید خروش
آوایی کاویانی به گوش
در سراسر فلات ایران
فوران می کند فوران
هزاران گردافرید و کاوگان هم پیمان
رخت نبرد کاویانی پوش
همه در جوش و خروش..
در این روزگار تباه و دژم
سوم و چهلم ..سوم ..چهلم
بجای شیون و عزا و ماتم
بغل کردن زانوی غم
با کمان آرش و آتش
با رقص سیاوش و چرم آهنگری
بر دوش .
کمان آرش بردست
با تیشه هایی از جنس فرهاد
آوای چو ایران نباشد تن من مباد می آید به گوش ..
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
بگویش که در جنگ مردن بنام
به از زنده دشمن بدو شاد کام...
پیام خیزش و تازش و یورش در سر دارند و با فریدونی ترین کین
آماده به زیر و زنجیر کشیدن از
ضحاک اند و دشمنان این خاک و انتقام
فریدون ز کاری که کرد ایزدی
نخستین جهان را بشست از بدی
نخست آنکه کین پدر باز خواست
جهان ویژه
بر خویشتن کرد راست
سروشی در گوشم ندا داد
نسل ریشه در پاسارگاد با کاویانی ترین
فریاد می داند چگونه باید زیست و نگریست
می داند که هنگامه دادخواهی و خونخواهیست
هنگامه به زیر و زنجیر کشیدن سیاهی و تباهیست
نسلی
بر خواسته و خاسته
از خاکستر
هر ایرانی و با باوری اهورایی
تاج خسروی و فرهی
بر سر
چونان دریا مواج و چونان رود شناور
رزم کاویانی را آراسته
با مشعلی از جنس سده
بر تاریکی می تازد و
ضحاک را بند می سازد
آری آری سروش ندا داد
که نشانه تشفشان پدیدار شد
رزم کاویانی و فریدونی آماده تکرار
راه بند کردن
ضحاک هموار
آتش. آرش....پیکار، پیکار
پیکار با
هر ابزار
خروشیم و کوشیم و جنگ اوریم
جهان!!! را به
ضحاک تنگ اوریم..
#دهگان#میجنگیم_میرزمیم_ایران_را_پس_میگیریم #هر_کجا_هر_زمان_فریاد_بر_بیداد_ضحاک #جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار