#حاشیه_ای_بر_کتاب_منشور_آزادی#فون_هایک #آزادی هایک آغاز تمدن را زمانی میداند که فرد در دنبال
کردن غایات و اهدافش بتواند از دانشی بیشتر از آن که دارد بهره ببرد و از مرزهای جهلش فراتر برود.
هایک بر این باور است که تمدن حاصل کنش انسانهاست یا به طور دقیقتر حاصل کنش چندین نسل است، ولی با این اوصاف محصول طراحی بشری نیست، به عبارتی انسانها برای ساخت تمدن برنامهریزی نکردند از این بابت است که 40 سال پیش کسی نمیتوانست ویژگیهای تمدن حال حاضر را پیشبینی کند.
در جامعه ما با مشکلات زیادی رو بهایم، در واقع زندگی اجتماعی پر است از مخاطرات که ما را ناگزیر به یافتن راه حل میکند. هایک اشاره دارد که ابزار و دانش را نمیتواند بهصورت دستوری بکار گرفت تا به راه حل رسید و مشکلات را بر طرف کرد. راه حلها عموما ذهن افرادی میرسد که توسط نشانهها و نمادهها هدایت میشوند. نشانهها و نمادهایی که به عنوان پاداش برای به دست آوردن راه حل به آنها داده میشوند.
بحث کلی در اینجاست که برای ترکیب شدن استعدادها و فرصتها باید افراد را آزاد گذاشت، آنچه برای کارکرد بهینه این فرآیند اساسی ست، رعایت وضعیت آزادی میباشد، یعنی هر فردی بتواند بر اساس دانش خاص خودش عمل کند، همواره منحصر بهفرد، تا آنجا که به اوضاع و احوال خاص او مربوط است، و قادر باشد از مهارتها و فرصتهای فردیاش در چارچوب محدودیتهایی که برای او شناخته شدهاند، برای رسیدن به اهداف فردیاش استفاده کند (منشور آزادی، برگ 50)
دفاع مهم هایک از آزادی فردی متکی به جهل ناگزیر انسان در عواملی است که سبب رفاه و به چنگ گرفتن اهدافش میشود. از آن رو که ما همهچیزدان نیستیم و هر کدام ما دانش محدودی داریم. راهی جز آزادی فردی نیست که بتوان رقابت ایجاد کند تا چیزی پیدا شود که شاید خواهان آن هستیم.
به طور خلاصه او میگوید فقط ذیل آزادی ست که افراد میتوانند نبوغ خود را بکار بگیرند، تا دست به کاری بزنن که ممکن است نیازهای ما را برآورده کند.
بسیاری از ابزاری که ما استفاده میکنیم که جز عوامل رفاه ما محسوب میشوند یا با آنها دانش خود را ارتقا میدهیم، خودمان فراهم نکردیم. بلکه به واسطه آزادی عمل دیگران پدید آمدند و ما از آنها بهره بردهایم.
در این باب هایک مینویسد:
منافع آزادی به اشخاص آزاد محدود نمیشود، یا حداقل یک فرد عمدتاً از آن جنبه آزادی سود نمی برد که خودش حداکثر استفاده از آن ها میبرد. نمیتوان تردید داشت که در تاریخ اکثریتهای ناآزاد از وجود اقلیتهای آزاد سود بردهاند. جوامع ناآزاد امروزی از آنچه که از جوامع آزاد بهدست میآوردند و می آموزند سود میبرند. همچنین نباید فراموش کرد مادامی که شمار کسانی که میتوانند از آزادی استفاده کنند افزایش مییابد، منافعی که از آزادی بهدیگران میرسانند بیشتر است. منشور آزادی، برگ 50
مهم نیست افراد با آزادی چکار میکنند، یا اصلا قرار است آزادی افراد به جایی ختم شود.
افراد ناآزاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم از افراد آزاد سود میبرند مثلا آزادی تحقیق و اکتشاف منجر به ساخت واکسن میشود و از این آزادی بسیاری از افراد جامعه نسب به بیماری ایمن میشوند.
هایک برای دفاع جانانهای که از آزادی در این کتاب دارد روی دو اصل بنیادی میایستد، یکی
#جهل_انسانهاست که جنبه معرفت شناسانه دارد و دیگری
#مرتفع_کردن_مشکل بهدست کسانی که در وضع آزادی به سر میبرند که سمت و سوی عملگرایانه دارد.
#اشکان#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران #مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی