#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#روتبارد
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#مالیات

"برای خواننده شکاک، تمرین آموزنده‌ای خواهد بود که سعی کند تعریفی از مالیات ارائه دهد که شامل دزدی نشود. دولت، همانند یک دزد، با تهدید اسلحه پول طلب می‌کند؛ اگر مالیات‌دهنده از پرداخت امتناع کند، دارایی‌هایش با زور توقیف می‌شود و اگر در برابر چنین غارتی مقاومت کند، دستگیر یا در صورت ادامه مقاومت، کشته خواهد شد."

#روتبارد


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
اندیشه سیاسی و اقتصادی در چین باستان


تنها بخش مهم دیگری از اندیشه باستان که می‌ارزد به آن اشاره کنیم، مکاتب فلسفه سیاسی در چین باستان است.
تفکر چین باستان، هر‌چند به خاطر بینش‌هایش درخور ملاحظه است، اما در سده‌های بعد، عملا هیچ تاثیری در بیرون امپراتوری تک‌افتاده چین ننهاد و به همین خاطر تنها به اختصار به آن می‌پردازم.

#سه مکتب مهم اندیشه سیاسی چین باستان یعنی قانون‌گرایی¹، تائوئیسم² و کنفسیونیسم³ طی قرون شش تا چهار قبل از میلاد بنیان نهاده شدند.

قانون‌گرا‌ها که آخرین مکتب را در این میان عرضه کردند، کاملا به قدرت حد‌اکثری دولت اعتقاد داشتند و حاکمان را درباره چگونگی افزایش این قدرت راهنمایی می‌کردند. تائوئیست‌ها نخستین لیبرتارین‌های دنیا بودند که اعتقاد داشتند دولت عملا نباید هیچ دخالتی در اقتصاد یا جامعه کند، و کنفسیوسی‌ها درباره این مساله بسیار مهم، موضعی میانه‌روانه اتخاذ کردند.

کنفسیوس (۴۷۹-۵۵۱ ق.م.)، چهره بر‌جسته‌ای که نامش در اصل چیو چونگ‌نی بود، انسانی فاضل از یک خانواده ضعیف‌شده، اما با تباری اشرافی از سلسله بر‌افتاده یین بود که به وزارت عظمای ایالت سونگ رسید. اندیشه کنفسیوسی هر‌چند بسیار آرمان‌گراتر از اندیشه قانون‌گرا‌ها بود، اما در عمل فرق زیادی با آن نداشت، چون آیین کنفسیوسی بیش از هر چیز پایبند این بود که کارمندانی آموزش‌دیده و فلسفی‌اندیش را برای حکومت در چین پرورش دهد.

جذاب‌ترین فیلسوفان سیاسی چین، از هر نظر، تائوئیست‌ها بودند که بنیان‌گذار‌شان لائو تسو، چهره‌ای بسیار مهم، اما اسرار‌آمیز بود. از زندگی لائو تسو خیلی نمی‌دانیم، اما ظاهرا معاصر کنفسیوس بوده و با او آشنایی شخصی داشته. تسو نیز همچون کنفسیوس، در اصل اهل ایالت سونگ بود و تبارش به اشراف سلسله یین می‌رسید. هر دوی اینها در زمانه‌ای پر‌آشوب، مالامال از جنگ و دولت‌گرا می‌زیستند، اما واکنش‌شان به این وضع بسیار متفاوت بود.

لائو تسو این دید‌گاه را پی ریخت که فرد و شاد‌کامی او، واحد اصلی اجتماع است. اگر نهاد‌های اجتماعی جلوی شکوفایی فرد و شادی او را می‌گیرند، باید آنها را کاهش داد یا کاملا بر‌چید. به عقیده لائو تسوِ فرد‌گرا، دولت که «شمار قوانین و مقرراتش از موهای گاو نر فزون‌تر است»، فرد را سنگدلانه سرکوب می‌کند و «باید از او بیش از ببر‌های وحشی ترسید». خلاصه اینکه فعالیت‌های دولت را باید به کوچک‌ترین قلمرو ممکن محدود کرد؛ «بی‌فعالیتی» به شعار لائو تسو بدل شد، چون تنها بی‌فعالیتی دولت است که می‌گذارد فرد ببالد و شادکام شود. او می‌گفت که هر دخالتی از سوی دولت زیانبار خواهد بود و مایه سردرگمی و آشفتگی خواهد شد.

لائو تسو، نخستین اقتصاد‌دان سیاسی که به اثرات فرا‌گیر دخالت‌های دولت پی برد، بعد از اشاره به تجربه مشترک بشر، ژرف‌بینانه چنین نتیجه گرفت:
«هر چه ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های ساختگی بیشتری در دنیا وجود داشته باشد، مردم فقیر‌تر می‌شوند. ... هر چه قوانین و مقررات اهمیت بیشتری پیدا کنند، دزدان و سارقان بیشتر می‌شوند.»

#روتبارد

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#پول_خصوصی ( ۲ )

در بسیاری از موارد استانداردها در مقیاس‌های بسیار بسیار کوچک رعایت می‌شود، مثلا خریدار پیچ و مهره روی درست بودن میلیمتری قطر پیچ حساب باز کرده است و اصولا مشکلی هم پیش نمی‌آید.اوضاع به خوبی پیش می‌رود و کمتر کسی معتقد است که دولت به منظور مقابله با کلاهبرداری باید ابزار تولید را ملی اعلام کند.روزانه در بازارهای مدرن بیشمار معامله پیچیده که به رعایت دقیق استانداردها وابسته هستند صورت می‌پذیرد و شیادی در حداقل است.این شیادی در سطح فعلی نیز حداقل در تئوری قابل پیگیری است. همین وضعیت هم در مورد سکه خصوصی صادق است. یقینا مشتریان و رقبای هر بنگاه نسبت به هرگونه تقلب احتمالی در وزن و عیار سکه‌ها هشیار خواهند بود.

حامیان پول دولتی ادعا می‌کنند که پول با دیگر کالاها تفاوت دارد و در اهمیت پول همان بس که طبق قانون گریشام پول بد، پول خوب را از چرخه خارج می‌کند. بنابراین نباید در انتشار پول به بازار آزاد اعتماد کرد. اما این ادعا نتیجه سوء تعبیر «قانون گریشام» است. این قانون بیانگر این است که پولی که دولت ارزشش را به طور مصنوعی بالا نگه داشته، در به جریان افتادن پولی که به طور مصنوعی کم‌ارزش نگه داشته شده، اختلال ایجاد می‌کند.

فرض کنید که سکه‌های طلا با وزن یک اونس در بازار دست به دست می‌شود. بعد از چند سال این سکه‌ها مستهلک شده و ۱۰درصد از وزنشان کاسته می‌شود. واضح است که در بازار آزاد، ارزش سکه‌های مستهلک، ۱۰درصد کم‌تر از ارزش سکه‌های استاندارد یک اونسی تعیین می‌شود و ارزش اسمی آن‌ها بی‌اعتبار است. نهایتا این سکه‌ها از بازار خارج می‌شوند. مثلا ممکن است ضرب‌کنندگان سکه، وزن این سکه‌ها را تنها تا زمان معینی ضمانت کنند یا حاضر شوند در ازای سکه‌های مستهلک سکه‌های استاندارد تحویل دهند. مهم این است که درنظر بگیریم که ارزش واقعی سکه‌ها همراه با تغییر وزن سکه‌ها تعدیل می‌شود.

حال فرض کنید که دولت اعلام کند که سکه‌های قدیمی (که مقداری از وزنشان در اثر دست به دست شدن کاسته شده) باید هم ارزش سکه‌های استاندارد درنظر گرفته شود. با این اقدام دولت «نرخ مبادله» بین دونوع سکه را تحمیل کرده و در واقع سیاست کنترل قیمت را اعمال می‌کند. دخالت دولت باعث می‌شود سکه‌های قدیمی بیشتر از ارزش واقعی‌شان قیمت‌گذاری شوند و سکه‌های جدید کمتر از ارزش واقعی‌شان ارزش‌گذاری شوند.در نتیجه سکه‌های جدید احتکار می‌شوند و سکه‌های قدیمی به جریان می‌افتند. در چنین وضعیتی است که «پول بد» پول خوب را از چرخه خارج می‌کند و این وضعیت نه در نتیجه برقراری بازار آزاد بلکه در نتیجه دخالت دولت ایجاد می‌شود.

در طول تاریخ با وجود دخالت‌های بی‌امان دولت، بارها شاهد رواج سکه‌های خصوصی بوده‌ایم.سکه‌های اولیه را زرگران (بخش خصوصی) ضرب می‌کردند و زمانی که دولت ضرب سکه را آغاز کرد، از آنجا که افکار عمومی هم‌چنان به سکه‌هایی که بخش خصوصی ضرب می‌کرد، اعتماد بیشتری داشت، بخش خصوصی از ضرب سکه منع شد. حتی تا سال ۱۸۴۸ سکه‌هایی که بخش خصوصی ضرب می‌کرد، در کالیفرنیا در گردش بود.
#روتبارد

#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت