#آشپزخانههای_عمومی، یک راهکار برای طبقه
متوسط
✍️ آنا پویگانر؛ ترجمه زهرا بادامچی
🔻در سال ۲۰۰۹ دولت مکزیک با آغاز برنامهای
#اجتماعی بر آن شد تا
#فشار مالی حاصل از
#بحرانهای_اقتصادی بر طبقه متوسط را کاهش دهد و تغذیه
#سالم [این طبقه] را تضمین کند. در حالیکه آشپزخانههای
#خیریه سالهاست غذاهای رایگان به افراد نیازمند عرضه میکنند، بخش زیادی از جمعیت که تحتتأثیر بحرانهای اقتصادی قرار دارند، نمیتوانستند یا نمیخواستند از این خدمات استفاده کنند؛ چرا که شرایط اقتصادیشان آنقدرها هم سخت نبود. مسئولان شهر تصمیم گرفتند تا آشپرخانههای
#گروهی را از طریق سیستم مدیریت تلفیقی- نیمی عمومی نیمی خصوصی- با وظایف تقسیم شده ارتقا دهند و از این طریق جامعه را به مشارکت دعوت کرده و اعتبار تخصیصی شهروندان را ارتقا دهند؛ چرا که همه این تصمیمات با منابع محدود اقتصادی تاثیراتی درخشان بر جای میگذاشت.
🔺کارکرداین سیستم ساده است: هر شهروند با داشتن اتاقی بزرگتر از ۳۰ متر مربع در خانه خود، میتواند از آن فضا به عنوان آشپزخانه گروهی استفاده کند. در صورت پذیرش برای شرکت در فعالیت، مسئولان [دولتی] آشپزخانهای صنعتی در محل نصب میکنند و لوازم آشپزی را برای حجم بالا تأمین میکنند همچنین غذاهای فاسد نشدنی مثل برنج و حبوبات را به صورت هفتگی یا ماهانه در اختیارشان قرار میدهند. در عوض افراد مسئول هر آشپزخانه، وظیفه دارند برای محله خود غذا تهیه کرده و منوی روزانه ناهار ارائه کنند.
🔺جالبترین وجه این مسئله صرفاً موضوع آشپزخانه جمعی نیست، بلکه تأثیری است که بر روی خانهها، همسایگیها و انجمنهایی که از پیش وجود دارند میگذارد. آشپزخانههای جمعی با وجود فاصله داشتن از محل سکونت، بخشی ازحوزه محلی هر فرد شده است. آشپزخانهها در برخی موارد الحاقی منازل است. آشپزخانهای دور از خانه که هر از گاهی مورد استفاده واقع شود، این امکان را فراهم می کند تا حوزه محلی گسترش یابد.
🔺آشپزخانه جمعی مرکز مجموعهای از خانهها است که نه با همجواری فیزیکی بلکه با اشتراک فضا به هم مرتبط میشوند. اگر بخواهیم این ایده را به صورت انتزاعی در نظر بگیریم و غذا را از معادله حذف کنیم، آیا میتوانیم شهری را تصور کنیم که از خانهها و اتاقهای جمعی تشکیل شده باشد که در آنها هر فعالیت خانگی بتواند رخ دهد؟ خانوادههای پراکنده؛ شهری متشکل از خانههای پراکنده.
@Shahr_Zanan@BashgahAdminytre.ir/dah