صیغه ی عقد که جاری شد
💞رفتیم که با هم صحبت کنیم
دیدم پی چیزی میگرده...
پرسید...
"اینجا یه مهر پیدا میشه؟!
🤔پرسیدم
مهر برا چی؟!
🤔مگه نماز نخوندی…؟!
گفتحالا شما یه مهر بده
😌گفتم: تا نگے واسه چے میخوای نمیدم
🙄میخواست نماز شکر بخونه...
از اینکه خدای مهربون
روز میلاد
حضرت رسول صَلَّ اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم
بهش همسری عطا کرده
☺️دوتایے باهم...
😌ایستادیم به نماز شکر خوندن
😇هیچ وقت ازم نخواست که برا شهادتش دعا کنم
😔میگفت:
لزومے نداره آدم به همسرش از این حرفا بزنه
🙄نمیخواست حرفے بزنه که باعث ناراحتی همسرش بشه...
گفتم:
میدونم که واسه شهادتت خیلی دعا میکنی
😓اگه منو دوست داری...
💔دعا کن که با هم شهید شیم
💞از شما که چیزی کم نمیشه!
🙄گفت:
دنیا حالا حالاها با تو کار داره
🙂گفتم
بعد تو سخت میگذره
💔😥 #والله_که_بی_تو_مرا_شهر_حبس_میشود...
گفت:دنیا زندون مؤمنه
😓روزای آخر حملم بود
و نزدیک تولد بچه...
😍گفت:
ناراحت میشے که برم جبهه...؟
🤔😢گفتم:
"آره...
ولی نمیخوام مزاحمت بشم
😓😔رفت و دو روز بعد بچه به دنیا اومد...
وقتی برگشت
بچه رو بوسید و اسمشو گذاشت...
❤"هادی"
❤پرسیدم:دوسش داری…؟
گفت:
مادرشو بیشتر دوست دارم
💚حضرت زهرا(س) و روضه هاشو خیلی دوس داشت...
ترکش که خورد،
بردنش بیمارستان
😰تا روز شهادت حضرت زهرا(س)نفس میکشید...
روز شهادت مادرش...
پر کشید و آسمونی شد...
🕊🌷 #همسر_شهید#شهید_عبدالله_میثمی#شهدای_مدافع_حرم #همسرانه#زوج_مذهبی #ازدواج_موفق
@shahidsharmandeim