پسر دایـے ام خلبان ارتش بود،
من هم دانش سرا درس می خواندم
📚 همین کہ عقد کردیم
💍 کلـے اصرار کرد
که باید مستقل زندگی کنیم؛
اما پدر و مادرم می گفتند:
«تو هـم مثل پسر خودمونی،
پروانه هـم درس داره؛
زوده حالا بره زیر بار مسئولیت و خانه دارے
این جوری، همه شما راحتید هم ما خیالمون راحت تره.»
😊سخـت بود،
ولی این قدر اصرار کردند تا بالاخره قبول کرد
🙄بعد هم، اتاق خودم را که طبقه بالای ساختمان بود
💒مرتب کردیم
و یک سال اول زندگی راتوی همان اتاق سر کردیم
💚@shahidsharmandeim#همسر_شهید#شهید_علیرضا_یاسی#ازدواج_آسان #ازدواج_موفق #سبک_زندگی_اسلامی