شهید محمدتقی سالخورده

#همسر_شهید_سالخورده
Канал
Логотип телеграм канала شهید محمدتقی سالخورده
@shahidsalkhordehПродвигать
404
подписчика
1,94 тыс.
фото
488
видео
382
ссылки
شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده در ۲۱ فروردین ۹۵ در خانطومان سوریه به شهادت رسید . این کانال توسط خانواده ی شهید سالخورده اداره می شود. ارتباط با ادمین : @HRoshanrouz
💠 تولد زینب جون❤️
به قلم #همسر_شهید_سالخورده
سیده نرگس قاسمی عزیز🌷


محمدم برای تولد یکسالگی دخترمون نبود..ماموریت بود..مبارزه باپژاک..

روز تولدش، یکی از دوستام
به من زنگ زد وگفت که قراره آقای #فیروزآبادی شون امشب بیان خونه مون ...
وشما هم بیاین ...

توی راه حاج عبدالرحیم متوجه میشه که
تولد زینب جونه ...
دیدم که یه جا نگه داشت و از قرار رفته بود
کیک تولد و شمع یکسالگی خریده بود و من خبرنداشتم ...🌿

رسیدیم به مهمونی ؛ بعد شام من و زینب توو اتاق بودیم که دیدم صدام میکنن ومیگن بیاین توو اتاق پذیرایی ...🌿

زینبو بغل کردم که ببرمش توو جمع ...
دیدم چراغا رو خاموش کردن و تا ما اومدیم
همه یکصدا میگفتن
تولد تولد تولدت مبارک زینب جون🌷💐🌾

جا خوردم وبا خوشحالی گفتم اینجا چه خبره ؟
خلاصه بقول معروف سورپرایز شده بودیم🌿🌷

حاج عبدالرحیم یک ذوق وشوقی داشت
که گفتنی نبود ...
برای زینب و بچه هاش شعر میخوند و فیلم میگرفتیم ...🌷🍃

بعدش زنگ زدیم به #محمدم و ...
زینب با باباش صحبت کردن ...❤️

دو تا آدم از جنس فرشته در کنارمون بودند
و چه زود از بین ما رفتن ...

اون شب شهیدعبدالرحیم با این کارش
میخواست زینبم جای خالی باباش رو
احساس نکنه🌷

خاطره ی اون سال ، تو ذهن ما موندگار
شد تا ابد 🍃🌹🍃

خودش بابای دوتا بچه بودی و میدونست
تو دل محمدم چی میگذره ...

تولد یکسالگی دخترم رو
شهید عبدالرحیم برگزار کرد ، درسته که در تولدهای سالهای بعد هر دو دوست آسمانی شدن ، اما مطمئنم که در کنارش حضور دارن و با شادی زینب شادی میکنن 🌷🌷

خاطره ای از همسر شهید سالخورده
از تولد یک سالگی زینب جان ...


#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادے
#شهید_محمدتقے_سالخورده


#کانال_شهیدسالخورده
@shahidsalkhordeh

🌹🌹🌹🌹🌹
💠 تولد زینب جون❤️
به قلم #همسر_شهید_سالخورده
سیده نرگس قاسمی عزیز🌷


محمدم برای تولد یکسالگی دخترمون نبود..ماموریت بود..مبارزه باپژاک..

روز تولدش، یکی از دوستام
به من زنگ زد وگفت که قراره آقای #فیروزآبادی شون امشب بیان خونه مون ...
وشما هم بیاین ...

توی راه حاج عبدالرحیم متوجه میشه که
تولد زینب جونه ...
دیدم که یه جا نگه داشت و از قرار رفته بود
کیک تولد و شمع یکسالگی خریده بود و من خبرنداشتم ...🌿

رسیدیم به مهمونی ؛ بعد شام من و زینب توو اتاق بودیم که دیدم صدام میکنن ومیگن بیاین توو اتاق پذیرایی ...🌿

زینبو بغل کردم که ببرمش توو جمع ...
دیدم چراغا رو خاموش کردن و تا ما اومدیم
همه یکصدا میگفتن
تولد تولد تولدت مبارک زینب جون🌷💐🌾

جا خوردم وبا خوشحالی گفتم اینجا چه خبره ؟
خلاصه بقول معروف سورپرایز شده بودیم🌿🌷

حاج عبدالرحیم یک ذوق وشوقی داشت
که گفتنی نبود ...
برای زینب و بچه هاش شعر میخوند و فیلم میگرفتیم ...🌷🍃

بعدش زنگ زدیم به #محمدم و ...
زینب با باباش صحبت کردن ...❤️

دو تا آدم از جنس فرشته در کنارمون بودند
و چه زود از بین ما رفتن ...

اون شب شهیدعبدالرحیم با این کارش
میخواست زینبم جای خالی باباش رو
احساس نکنه🌷

خاطره ی اون سال ، تو ذهن ما موندگار
شد تا ابد 🍃🌹🍃

خودش بابای دوتا بچه بودی و میدونست
تو دل محمدم چی میگذره ...

تولد یکسالگی دخترم رو
شهید عبدالرحیم برگزار کرد ، درسته که در تولدهای سالهای بعد هر دو دوست آسمانی شدن ، اما مطمئنم که در کنارش حضور دارن و با شادی زینب شادی میکنن 🌷🌷

خاطره ای از همسر شهید سالخورده
از تولد یک سالگی زینب جان ...


#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادے
#شهید_محمدتقے_سالخورده


#کانال_شهیدسالخورده
@shahidsalkhordeh

🌹🌹🌹🌹🌹