محمد رضا از جمله خصوصیات اخلاقی که داشت این بود که #اموال شخصی اش را به راحتی می بخشید
مثلا ؛ یک موقع از دانشگاه برمی گشت، زیپ لباسش را طوری تا بالا کشیده بود که معلوم نباشد،زیر لباسش چی پوشیده،چرا که یک #لباس_کهنه تنش بود،وقتی می شستم می دیدم یک تی شرت کهنه ناشناس است که با لباس نوی خودش معاوضه کرده بود. حتی #کت_و_شلواری که برای عروسی خواهرش خریده بود را هم به یکی از دوستانش که به شهرستان می رفت بخشید.
انس عجیبی با #شهدا داشت زندگینامه و وصیت نامه شان را می خواند و سعی می کرد از #سبک_زندگی آنها درس بگیرد. بعضی شبها که نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم،محمدرضا با نور موبایلش #قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است. او با قرآن خیلی مأنوس بود و #ماهیانه_۳بار ختم قرآن می کرد. با اینکه #۲۰بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که برایش تنها ۵ روز #روزه و ۲۰ #نماز صبح قضا کنم.