✍مدتي بعد يكي از دوستان قديم را ديدم. در مورد كارهاي #ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب، يك روز ظهر آقا #ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين غذا و ســالاد و نوشابه را سفارش داد.
👈خيلي خوشــمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا #ابراهيم گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار، باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!!