🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#گرم
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
.
#روزه و #عملیات

عملیات رمضان سال ۶۱ مقارن با ماه مبارک #رمضان در جنوب #بصره به وقوع پیوست که در این عملیات رزمندگان #اسلام تا #رودخانه دجله پیشروی کردند واز آب #دجله #وضو ساختند. 😭

در آن روزهای #گرم مرداد ماه #تعدادی از رزمندگان با زبان روزه شرکت کردند. گرمای #طاقت فرسا و مقاومت در مقابل پاتک #دشمن و نبود #خاکریز مناسب #روزگار سختی را برای لشکریان رقم می زد.😔

اسلحه و آرپی جی ها بر اثر تابش خورشید و #شلیک پی درپی چنان داغ شده بودند که از روی لباس هایی که از تن درآورده و به #عنوان دستگیره از آن استفاده می نمودند قابل #تحمل نبود و رزمندگان برای دور ماندن از آسیب شلیک #گلوله های مستقیم #تانک خود را به زمین داغ #منطقه می چسباندند.
و براستی #سخت بود صحنه های #شهادت دوستان و #همسنگران. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

راوی: #حبیب #الله ابوالفضلی

#سلام_بر_شهیدان_عملیات_رمضان

@shahdanzende
🌹خانمے خاطره ای برایم گفت ڪہ پیشنهاد میدهم بخوانید ...!🌹

#همیشـہ_تنهایـے_وبازهم_تنهایـے


گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشتہ وسایل لازمہ گردش را در ماشین جا بجا مےڪردم ...
پیرزن خوش رویـے مقابل خانہ اش روی یڪ صندلے نشستہ بود و با تسبیح ذڪر میگفت ...!ما همگے حرڪت ڪردیم و رفتیم به طرف طبیعت ڪہ روز #سیزده را بدر ڪنیم ...
یڪ ساعت به غروب مانده از پارڪ جنگلے به طرف خانہ حرڪت ڪردیم ...!
وقتے ڪہ رسیدم بہ محلہ خودمان با ڪمال تعجب دیدم ڪہ همان #پیرزن همسایہ نشستہ بر در خانہ اش و مشغول پاڪ ڪردن برنج است ...
ڪنجڪاو شدم و رفتم جلو و سلام ڪردم . خیلے #گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید ...
بدون مقدمہ پرسیدم ڪہ : مادر جان چرا #تنها نشستے ؟
خب پاشو برو گردشے ، تفریحے چیزی !!
من از صبح ڪہ رفتم شما اینجا بودی تا حالا .....!!
پیر زن گفت دخترم بشین ....!
ڪنارش نشستم ...!
از ڪیف پول ڪوچڪش ڪہ در بغلش گذاشتہ بود #عڪسے در آورد ڪہ دنیا بر سرم خراب شد .
عڪس #چهار فرزند #شهیدش را بہ دستم داد و یڪے یڪے اسمشان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم ....
ماتم برده بود ...
دست روی عڪس آخری گذاشت و گفت این #عڪس رضاست ڪہ میگن تو اروند #غواص بوده ولے هنوز از اون #خبرےنیست ...
گفت اینجا #منتظرم شاید ڪسے بیاد و خبری ازش برام بیاره ...!
بنده خدا پدرشون هم سہ سال پیش به رحمت خدا رفت ...
حالا منم و خودم تو این #تنهایـے ، ڪہ #منتظرم شاید از رضام خبری بیارن ...
محسن و احمد و صادق بهشت زهران ، ولے دلم پیش رضامہ ، تا نیاد نمےتونم ڪاری ڪنم ...
بہ خودم اومدم دیدم ڪہ صورتم خیس #اشڪ هست و اصلا حواسم نبود ڪہ مادر هم مثل من غرق در اشڪ بود ...😭😭
رویش را بوسیدم و برگشتم خانہ

((و الان فهمیدم ڪہ من #امنیت و عزت و #تفریحم را مدیون #مادرانے هستم ڪہ دست #گل بہ #آب دادند .))


🇮🇷ڪانال رفتندتابمانیم👇
💟 @shahdanzende