طرفداران
#بنیصدر برای مشوش ساختن سیمای
#احمدمتوسلیان دست به کار شدند.
از جمله شایعاتی که
#لیبرالها علیه او سر زبانها انداختند، این بود که
#فرمانده سپاه مریوان،
منافق است!
البته وقتی این شایعه به گوش احمد رسید، با حلم و
#صبر عجیبی با این قضیه برخورد کرد.
با آنکه از درون می سوخت، هیچ به روی خودش نیاورد و فقط می خندید!
کار به حدی بالا گرفت که یک روز خبر رسید از دفتر حضرت امام (ره) او را خواستهاند!
حاج احمد سخت
#نگران وضعیت حساس
#جبهه مریوان در آن روزهای دشوار جنگهای
#کردستان بود.
در هر صورت بلند شد آمد
#تهران، رفت و خودش را به دفتر حضرت امام (ره) معرفی کرد.
می گفت:
رفتم ببینم چه کارم دارند.
دیدم قرار شده برویم دستبوسی حضرت
#امام!
توی دفتر به من گفتند:
شما احمد متوسلیان هستید؟
گفتم:
بله.
گفتند:
الان که خدمت حضرت امام می روی، مثل حالا که توی چشمهای ما نگاه می کنی، آنجا به چشمهای امام نگاه نکن!
فقط جواب سؤالات آقا را بده، هیچ مسألهای هم نیست!
نگران نباش!
بعد ما را بردند خدمت امام.
دیگر نفهمیدم چه شد!
#بغض گلویم را گرفته بود!
امام فرمودند:
احمد!
شما را می گویند
#منافق هستی؟
گفتم:
بله!
همین حرفها رامی زنند!
دیگر نتوانستم چیزی بگویم.
بعد امام فرمودند:
برگرد همان جا که بودی،
#محکم بایست!
وقتی احمد به اینجای حکایت رسید، با ذوق و شوق گفت:
حالا دیگر غمی ندارم!
#تأیید از
#حضرت_امام گرفتم!
#حاج_احمد_متوسلیان@shahdanzende