#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت
اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است.
وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔
.
تبادلات:
@E57l64
لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
✅خاطرات #تفحص @shahdanzende تو ❣فکه❣ دنبال پیکر #شهدا بودیم. #نزدیک غروب، #مرتضی یه #شهید توی #گودال پیدا کرد. هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، #مقدار بیشتری خاک توی گودال برمی گشت! #دم اذان #مغرب شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی #گردیم. #صبح برگشتیم #فکه. به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از #خاک کشید بیرون و راه افتاد. تعجب کردم. گفتم: آقا #مرتضی کجا #میری؟! یه نگاه به من کرد، گفت: #دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت: #من دوست دارم تو
یکی از بارزترین ویژگی های شهید بزرگوار #ابوعلی (مرتضی عطایی)، #درک_خدا بود، ایشان به کررات و تعدد نشان دادند که به وجود خدا در کنارش اعتقاد کلامی نداشتن و با تمام وجود خدا رو در کنارش احساس می کرد ... به یاد داریم شب هایی رو که تو منطقه حتی دقایقی (به خاطر ازدیاد کار و کمبود وقت) گوشه ای خلوت رو بر می گزیدند و به راز و نیاز با خدا مشغول می شدند ... به یاد میاریم قبل از شروع عملیات ها یا قبل از ورود به میدان، #قران و #اهل_بیت و #توسلاتی رو که داشتند ... برای انجام هر کار #وضو می ساختند ... حتی زمانی که آب نبود #تیمم .... دوستان و بزرگواران ... #مرتضی و #شهدا اول #خودشناسی داشتند و از #خودشناسی به #خداشناسی می رسیدند ... به خدا تافته های جدا بافته نبودند و بارها گفتم که موجودات خارق العاده ای نبودند شهدا ... از جنس من و تو و از #خاک بودند ... اما راه را یافتند ...
"بسم رب الشهدا و الصدیقین" #دنیا را نمی خواهم... #همه برای تو... . #آب مال تو... #هوا مال تو... #نان مال تو... #آسمان مال تو... . #خاک مال تو... . اما!! اما نه... اندکی صبر کن... خاک را نه... . خاک را میخواهم!! خاک کربلا را نمی دهم... . #شلمچه را ؛ نه،نمی دهم... #طلاییه ؛ آن را هم نمی دهم... #هویزه#فکه#اروند#دهلاویه#فتح_المبین#شرهانی#کانال_کمیل#پاسگاه_زید نه، هیچ یک را نمی دهم... همه شان برای من کربلایند... بوی #بهشت دارند... . خون را نمی دهم، یاد #شهدا را نمی دهم... اگر بدهم،قلبم چه می شود؟ برای چه بتپد؟ . اگر روزی خواستی من را از کربلا و #خوزستان جدا کنی،و کربلا ها را از من بگیری!! بگیر... . اما... اما بهایش گزاف است!!! فقط به قیمت #شهادت...
ستارخان، سردار #مقاومت آذربایجان و جنبش #مشروطیت نوشته است: من هیچ وقت #گریه نمی کنم ، چون اگر اشک می ریختم، آذربایجان #شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست بخورد، #ایران زمین میخورد . اما در مشروطه دو بار اون هم تو یه روز #اشک ریختم.
حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم … بدون #غذا ...بدون #لباس … از قرارگاه اومدم بیرون … چشمم به یک #زن افتاد با یه #بچه تو بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف #بوته_علف … علف رو از ریشه درآورد و از شدت #گرسنگی شروع کرد #خاک ریشه ها رو خوردن … باخودم گفتم الان مادر اون بچه به من #فحش میده و میگه #لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته … اما مادر کودک اومد طرفش و بچه اش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم … #خاک_میخوریم_اما_خاک_نمیدهیم اونجا بود که اشکم در اومد.
...دلتنگ بوی #خاک نم زده ی #شلمچه ام!!😭وغروبی که هر لحظه #مرورش می کنم!!😭وبه یادش می بارم و #صورتم خیس می شود!!😭😭 وحالاااااااااا.... وحالاااااااااا... من #مانده ام ودلی که در فراقش می سوزدو می سوزد ومی سوزد..😔😔