🔺 بررسی دو سر نبرد #غزه، و ترازی برای اندازهگیری توان ایران و اسرائیل:- دو سر این جنگ بدون شک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری رژیم اسرائیل است.
- دیگر بازیگران هم مرتبط با این دو سر هستند.
- حال ترازی بین این دو طرف بگذاریم، تا معلوم شود آنان در حد تعادل و یا برتری یکی بر دیگری هستند؟!
۱- اتحادیه اروپا و آمریکا و ناتو و مجمع عمومی سازمان ملل به قدری که طرف اسرائیل هستند بیشتر با ایران چالش دارند، به خصوص که در جنگ اوکراین هم متهم است.
۲- نظام با رودبایستی و تعلل تحت عنوان نرمش از سال۹۲ با تأیید صلاحیت
#روحانی و تیمش و قبول خفت
#برجام برنامهی هستهای و زیرساختهای قدرت را به دشمن واگذار کرده و در مقابلِ صدها کلاهک هستهای و هواپیمای به روز این رژیم فقط هزاران موشک دست ایران است.
۳- هم نبرد هشت ساله با صدام و هم نبرد
#اوکراین نشان داد که لازمهی نبرد طولانی پشتوانهی لجستیک است.
- با اینکه غرب و شرق درباره جنگ با صدام حساسیت درباره اسرائیل را نداشتند، ولی ایران برای تهیه فشنگ و سیمخاردار و باتری بیسیم هم در مضیقه بود و در اواخر جنگ حتی سوریه هم حاضر به کمک نبود.
- میبینیم که روسیه با وجود داشتن زرادخانهای در حد یک ابرقدرت امروز برای تهیهی فشنگ و گلوله توپ و سلاحهای غیراستراتژیک وابسته به ایران و کرهشمالی و چین است.
- پس در صورت جنگ برای زاردخانهی ایران با وجود تحریم جایگزین مطمئنی نیست، ولی در عوض برای اسرائیل شرق و غرب پشتیبانی لجستیکی میکنند، چنانچه اکنون قطع کمکها به اوکراین و سرازیر شدن آنها به تلآویو را میبینیم.
ردهی پیشرفت تسلیحاتی دو طرف هم قابل مقایسه نیست.
۴- حاکمیت ایران در بحثی آرمانی حداکثر در بین رأی دهندگان به
#رئیسی ماجرای فلسطین را دنبال میکند.
و آرمان نظام هم آزادی قدس است، و حتی توافق
#دو_دولت را که فلسطینیهای کرانه باختری موافقند را هم قبول ندارند.
- ولی آرمان نتانیاهو و راستهای حاکم از نیل تا فرات است، و باریکهی غزه به عنوان تنها مانع همواره دیده شده که حماس بهانهی تخلیه آنرا داده.
۵- ظاهرا بلینکن توانسته عربستان و اردن و امارات و قطر را برای پناه دادن به مردم غزه متقاعد کند، تا با کاهش تلفات دامنهی محکومیت
#حقوق_بشری اسرائیل را نزدیک به صفر کند.
- محمود عباس این کار را
#نکبت۲ نامیده یعنی تداعی اشغال اول فلسطین، مصر هم گفته: «موافق جا دادن به آوارگان غزه نیستیم چون نمیخواهیم مصر شریک روز نکبت دیگری باشد.»
- این جنگ برای نتانیاهو حیاتی است، چون هم فشار مخالفان را کم میکند و هم تنها عامل نفوذ ایران به اسرائیل را حذف میکند.
۶- ورود یا سکوت حزبالله لبنان هم سرنوشتساز است و چه بسا ورود حزبالله نقش ایران را برهنهتر کند.
- ولی متاسفانه حزبالله پس از ورود به مناقشهی سوریه در داخل از پشتوانهای مانند جنگ۳۳روزه برخوردار نیست.
همچنین تعرضی به خاک لبنان نشده تا برای جنگ گسترده مشروعیتی بیابد.
ایران برجام زده هم ایران سال۸۵ نیست که دستش در بازسازی و کمک باز باشد.
۷- حاکمیت ایران میداند سرنوشت فلسطین در این جنگ نوشته میشود، ولی موانعی که بعضا ذکر شد را چه کند؟!
- به محض درگیری مستقیم نظامیان ایران با اسرائیل، ناتو و پنتاگون و اروپا و حتی چین و... پشت اسرائیل قرار میگیرند، و حامی سنتی اسرائیل یعنی روسیه هم جمهوری اسلامی را تنها میگذارند و ایرانی میماند با محاصرهای در محاصره که حتی غذا و مایحتاج هم منع میشود.
۸ - مگر اینکه ضربهی ایران کاری باشد، مثلا بر فرض «رونمایی از بمب اتمی» که این هم بعید است.
و پیش دستی اسرائیل در آماده باش هستهای گویای جدیت آنها هم در این زمینه است.
- لذا به نظر آنچه مخالفان نتانیاهو در حاکمیت اسرائیل این روزها از تعمد نتانیاهو در تقویت حماس در رسانههای تلآویو مطرح میکنند، اگر واقعیت داشته باشد دنبالهی همان تبانی میتوان دانست که قبل از جنگ اوکراین قدرتها با هم داشتهاند تا جمهوری اسلامی را به جنگی بکشند تسلیم کننده!
۹- پس از اینکه جمهوری اسلامی اعلام کرد که در صورت هدف قرار گرفتن، تمام منطقه اهداف ما است، سراسیمگی عربستان و امارات برای رفع تنش با ایران و حتی اعلام توقف روند عادی سازی با اسرائیل پس از تهاجم حماس، و کشیدن دیوار چندین کیلومتری بتنی و مجهز در مرز ترکیه گویای پیش بینی در این زمینه و جدی بودن جنگ مستقیم و عواقب آن است.
- حال باقی ماندن غزه و یا یک سره شدن ماجرای فلسطین بر تصمیم رهبری ایران متوقف شده، چون این نبرد حتی با حضور گستردهی حزبالله هم برندهاش معلوم است.
- تجربهی جنگ ۸ساله و واقعیتهای میدان نباید ما را به اشتباه محاسباتی بکشاند.
@shafieikia