شعر دره‌شهر

#لینک
Канал
Логотип телеграм канала شعر دره‌شهر
@shaeraneDareshahrПродвигать
241
подписчик
618
фото
150
видео
137
ссылок
این کانال جهت درج اشعار #شاعران_دره_شهر ساخته شده ودر خدمت این عزیزان خواهد بود. هدف آن آشنایی هرچه بیشتر شاعران این دیار با اشعار دوستان خود و شناسایی چهره های جدید است لطفا اشعار خودرابه آیدی زیر ارسال تا درکانال درج شود با تشکر ادمین👇🏻👇🏻 @shirin0021
🌸🍂🌸🍂
🍂🌸
🍂

#کانال_جدید_احمد
#زینی_وند_ایلامی(#تکا)

#لینک کانال👇👇👇

@shzini

#آیدی👇👇👇


@tehmorskordstan2


🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸
#لینک_کانال_بنیاد_محمد_خان_نوری

@mkho1

#ادمین

@tehmooskord

🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻


#لینک_کانال_عجم_میر👇👇👇👇


@ajmm8


#ادمین

@zeinivandahmad1


تاسیس دو کانال، از دو استاد و پیشکسوت شعر دره شهر،
زنده یاد استاد #عجم_میر، و زنده یاد استاد #محمدخان_نوری،
کاری بسیار ارزشمند از #دکتراحمد_زینی_وند را به دوستان خود و علاقه مندان به شعر و ادب این مرز و بوم معرفی کنید


با تشکر


@shaeraneDareshahr
#استاد_محمدخان_نوری (#مخو) به سال ۱۳۰۳ ه.ش (ثبت در شناسنامه) و به قولی ۱۲۹۷ ه.ش در #دره شهر متولد شد.

پدر وی #حیرالی (حیدر علی) از بزرگان طایفه بزرگ #زینی وند و تیره ی
پیره وند بود. مادر محمد خان «خانم» نام داشت و از طایفه دلفان بود.
این طایفه امروزه به طایفه یارِکه (یاری) معروفند و در چمکلان دره شهر زندگی می کنند. محمدخان کودکی اش را در دامان پر مهر مادر و طبیعت بکر و زیبای دره شهر به سر آورد.

۸ یا ۱۱ و بقولی ۱۲ساله بود که در پی دستور دولت رضاخان مبنی بر تبعید، همراه با خانواده و طایفه زینی وند به قم رفت و شاعر تا سال۱۳۲۰ در قم ماند و همانجا نشو و نما یافت.
#زندە_یاد_نریمان_نوری فرزند ارشد شاعر می گوید: « پدرم در قم با حاج آقایی با نام خانوادگی «مستقیم» که مالک چند پارچه آبادی و فردی خیّر بود آشنا شد و گویا همین امر باعث آشنایی او با مسائل دینی گردید.» مخو بعدها، یعنی از سال۱۳۱۶ تا زمانی که در قم زندگی می کرده مباشر این حاج آقا بوده است.

مخو سواد کلاسیک نداشته، اما سواد خواندن و نوشتن را آنهم بدون اینکه به مکتب برود و با هوش و ذکاوت ذاتی خود می آموزد. او در قم شناسنامه می گیرد و محل صدور شناسنامه اش خلجستان قم است.

شاعر در سنین جوانی و در تبعید با دختری از اهالی قم ازدواج می کند تا اینکه به سال ۱۳۲۰ همراه با دیگر زنان و مردان طایفه اش به دره شهر برمی گردد. محمدخان در دره شهر پس از مرگ همسرش به سال ۱۳۲۵ دوباره ازدواج می کند. زن دوم وی «زربانو نیازی» نام داشته که همدم سالهای بعدی زندگی شاعر بوده است. حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای نریمان و جواد و سه دختر به نامهای فرخ دولت، فرخنده و قمر است.

مخو از نظر ظاهر مردی بلندقد، خوش چهره و رشید بوده است. شغل او دامداری و کشاورزی بوده که همزمان به هردوی آنها اهتمام می ورزیده است. رنگ و بوی روستایی و تاثیرات دامداری و کشاورزی در شعر او کاملا پیداست. مخو همچون دیگر افراد طایفه زینی وند در آن سالها کوچ نشین بوده و همراه با طایفه اش تابستانها را در روستای «ماه پاره» و زمستانها را در «پشته شیخ مکان» به سر می برده است.

متاسفانه مخو سالهای طولانی از درد آرنج دست راستش رنج می برده و در اواخر اردیبهشت سال۱۳۴۹ ه.ش برای درمان این درد کهنه به خرم آباد می رود. پزشک معالج وی با تجویز چند آمپول و تزریق یکی از آنها مخو را راهی دره شهر می کند. نیمه های شب مخو را که حالش در خانه بد شده بود به خرم آباد می رسانند، اما متاسفانه همانجا دارفانی را وداع می گوید و به این ترتیب طایفه زینی وند و دیگر طوایف آن منطقه را عزادار عزایی بزرگ می کند. وی در قبرستان «#ارمو» و در جوار گنبد بابا سیف الدین به خاک سپرده شده است.

مخو انسانی خوش بیان، غیرتمند، و نیک محضر بوده است. وی اخلاقی ستوده داشته و موصوف به صفات حمیده ای چون مهمان نوازی، نیک نفسی و مردمداری بوده است. اشعار او حکایت از بزرگواری، مناعت طبع و توجه او به بزرگی های حقیقی انسانی دارد. نیز علاقه ای که به شکار و طبیعت داشته به وضوح در لابلای شعرهایش خودنمایی می کند. مخو انسانی مردمدار، شریف و عزیز در بین آشنایانش بود. در خوبی و مردم دوستی او همین بس که طایفه زینی وند با شنیدن خبر مرگ این کدخدایشان همگی عزادار و آب در تژگاه خود ریختند.


🔹#بر_گرفتە_از_دیوان_شاعر🔹


🍃#لینک_کانال

@mkho1


💦#ادمین


@tehmorskord
Forwarded from بنیاداستادعجم میر(اشعارونقدونظر)